خلاصه کتاب به زبان تد

خلاصه کتاب به زبان تد اثر کارمین گالو


خلاصه کتاب ” به زبان تد ” اثر ” کارمین گالو ”
Talk Like TED by Carmine Gallo

5 امتیاز از مجموع 1 نظری که ثبت شده

این کتاب درباره چیست؟

در کتاب به زبان تد که در سال 2014 منتشر شده، با استراتژی‌های ارائه آشنا می‌شوید که توسط تأثیرگذارترین سخنرانان عمومی جهان استفاده می‌شود. نویسنده، کارمین گالو، بیش از 500 سخنرانی TED را تحلیل کرده تا ویژگی‌های مشترکی را که این سخنرانی‌ها را تأثیرگذار و جذاب می‌کند، شناسایی کند.

چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟

  • هر کسی که علاقه‌مند به تأسیس یک استارتاپ است
  • هر کسی که علاقه‌مند به ارائه‌های موثر و به‌یادماندنی است
  • هر کسی که می‌خواهد یاد بگیرد چگونه بهتر خود را معرفی و عرضه کند

نویسنده این کتاب کیست؟

کارمین گالو، گوینده و خبرنگار سابق شبکه‌های CNN و CBS، همچنین نویسنده چندین کتاب از جمله “اسرار ارائه‌های استیو جابز | The Presentation Secrets of Steve Jobs” است. او به‌عنوان مربی اجرایی کسب‌وکار با شرکت‌هایی مانند کوکاکولا و اینتل همکاری کرده و اغلب به‌عنوان سخنران اصلی در کنفرانس‌های بزرگ حضور دارد.

چگونه یک سخنرانی به‌یادماندنی ارائه دهید

چگونه باید یک ایده‌ی خارق‌العاده را ارائه‌ کرد و با دیگران به اشتراک گذاشت؟ امروزه، با توسعه‌ی تکنولوژی و افزایش ارتباطات جهانی، روزانه بهمن اطلاعات از سراسر جهان به گیرنده‌های ما سرازیر می‌شود. بنابراین اگر کسی می‌خواهد ایده‌اش به گوش همگان برسد و مرکز توجه قرار گیرد، باید در ارائه‌ی هرچه بهتر آن سخت تلاش کند. در واقع، باید آن را به‌فروش برساند.

کارمین گالو در کتاب “به زبان تد”، پرده از رازهای ارائه برخی از تأثیرگذارترین سخنرانان جهان برمی‌دارد.

وی بیش از 500 سخنرانی محبوب در همایش‌های تِد را بررسی و سه ویژگی مشترکی که موجب برتری این سخنرانی‌ها نسبت به سایرین می‌شود را تعیین کرده‌است.

در همه این سخنرانی‌ها:

  1. موضوع مورد بحث بدیع و نو بود؛
  2. سخنرانان توانسته‌بودند با تماشاگران ارتباط عاطفی برقرار کنند؛
  3. مطالب به طرزی به‌یادماندنی ارائه شدند.

آن‌چه از خواندن این خلاصه کتاب حاصل می‌شود، یادگیری چگونگی برقراری ارتباط عاطفی با حضار، داشتن سخنرانی‌ای فراموش‌ناشدنی و استفاده از قدرت داستان‌گویی برای جذب مخاطب است. هم‌چنین، درباره‌ی اهمیت اشتیاق در میزان باورپذیری یک سخنرانی و تحریک بیش از یک حس در حضار هنگام ارائه، بحث می‌شود.

علاوه‌براین‌، تعدادی ترفند پایه برای ساختاربندی سخنرانی به‌طوری که در حافظه‌ی تماشاگران ثبت شود، آموزش داده‌می‌شود.

در این خلاصه کتاب به موارد زیر نیز پرداخته می‌شود:

  • چگونه آوردن انبوهی از پشه به سالن همایش موجب شهرت یک سخنرانی شد؟
  • چه ارتباطی میان رویای آمریکایی (American Dream) و کشور دانمارک وجود دارد؟
  • چگونه اطلاعات دست اول در حافظه ثبت می‌شو؟

سخنرانی‌های تِد موجب تقویت مهارت ارائه می‌شوند

دیل کارنگی (Dale Carnegie)، در سال 1915 اولین کتاب توسعه‌ی فردی به نام آیین سخنرانی را نوشت. در این کتاب، وی به شرح شیوه‌ای موثر برای ارائه‌ی مطلب پرداخت. به‌نظر می‌رسد که حتی 100 سال پیش نیز، افراد برای رسیدن به موفقیت، به روشی نیاز داشتند تا برتری خود را نسبت به سایرین نشان دهند.

در دنیای امروز، شرایط سخت‌تر شده‌است و برای دوام در رقابت شدید جهانی، باید به فروشنده‌ای عالی تبدیل شد.

دنیل پینک (Daniel Pink) در کتاب خود به نام «فروش، انسان است» به همین نکته اشاره می‌کند و می‌گوید که امروزه چه بخواهیم و چه نخواهیم همه‌ی ما فروشنده‌ایم.حال کجا می‌توانید مهارت فروش را به‌خوبی بیاموزید و آن را تقویت کنید؟ چه جایگزینی برای کتاب آیین سخنوری وجود دارد؟

تد(TED) از کنار هم گذاشتن حروف اول سه کلمه تکنولوژی(Technology)، سرگرمی(Entertainment) و طراحی(Design) شکل گرفته است.

این رویداد، همایشی معروف برای متفکران و مخترعین پیشرو است تا ایده‌های خود را به گوش جهان برسانند. همه‌ی سخنرانی‌های تِد به صورت آنلاین و بدون هزینه در اختیار همگان قرار دارند و نمونه‌ای از مهارت کارآمد فروش هستند.

تِد در سال 1984 برای اولین بار و تنها بار در آن سال برگزار شد؛ شش سال بعد در 1990 آغازی دوباره و پرقدرت داشت و به‌تدریج به شهرت رسید. حال، تِد در سرتاسر جهان برگزار می‌شود. در واقع، هر روزه، پنج مراسم تداکس (TEDx) (همایش‌های بین‌المللی تِد که امتیاز برگزاری را از تِد دریافت کرده‌اند) در بیش از 130 کشور دنیا اجرا می‌شوند.

سخنرانان از میان نوابغ و اشخاص موفق انتخاب می‌شوند و به‌همین خاطر، سخنرانی‌های آن‌ها منبعی باارزش برای هر کسی که می‌خواهد مهارت ارائه‌ی خود را تقویت کند، محسوب می‌شوند. با توجه به این مسئله، نویسنده بیش از 500 سخنرانی تِد را تحلیل کرد و ویژگی‌های مشترک آن‌ها را شناخت.

قسمت‌های بعدی، به این ویژگی‌های مشترک می‌پردازند و مهم‌ترین ابزاری که بهترین فروشنده‌‌های دنیا از آن‌ها بهره می‌برند را نشان می‌دهند.

اشتیاق، اساس یک ارائه‌ی متقاعدکننده و موفق است

ویژگی مشترک انسان‌های موفق چیست؟ اشتیاق، احساسی شدید و مثبت است که در هتگام انجام کاری پرمعنا، به انسان دست می‌دهد.

موفقیت در هر عرصه‌ای، زمانی به دست می‌آید که برای آنچه بدان اشتیاق داریم، تلاش کنیم.

تونی هسیه (Tony Hsieh)، بنیان‌گذار شرکت فروش آنلاین کفش و لباس زاپوس (Zappos) شور و شوق فراوانی دارد، البته نه برای کفش! اشتیاق او برای خشنودسازی کارمندان و مشتریانش است. همین مسئله باعث شده‌است که خدمات مشتریان بی‌نظیر شرکت او معروف شود و محیط کاری دلنشینی برای کارمندان داشته‌باشد.

اشتیاق علاوه بر عنصری کلیدی برای موفقیت بودن، در داشتن سخنرانی‌ای عالی نیز موثر است.

در سال 2012، محققان در‌صدد برآمدند تا بفهمند معیار سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در یک کسب‌وکار نوپا چیست. آن‌ها در طی یک پژوهش، بررسی کردند که چگونه سرمایه‌داران بر اساس یک ارائه‌ی 15‌ دقیقه‌ای از میان چندین گزینه دست‌ به انتخاب می‌زنند.

نتایج نشان داد که یک عامل حیاتی در تصمیم‌گیری آن‌ها، میزان اشتیاقی بود که ارائه‌کننده داشت و به آن‌ها منتقل می‌کرد. در واقع این عامل، از عواملی چون سطح تحصیلات، تجربه و سن کارآفرینان نیز مهم‌تر بود.

ممکن است نشان‌دادن اشتیاق به طور طبیعی در خون برخی از اشخاص نباشد. خوش‌بختانه، هر کسی می‌تواند بیاموزد که چگونه سخنرانی‌ پرشوری ارائه دهد. این کار تنها به تمرین نیاز دارد.

مغز انسان همواره بر اساس ورودی‌هایی که دریافت می‌کند، دگرگون می‌شود. طبق یک پژوهش بر روی رانندگان تاکسی در لندن، مشخص شد که در آن‌ها بخشی از مغز به نام هیپوکامپوس که با مسیریابی در ارتباط است، بزرگ‌تر از معمول است و به همین خاطر است که توانایی آن‌ها در تشخیص سریع‌ترین راه بین دو نقطه از حد متوسط بیشتر است.

به همین ترتیب، اگر هر روز تمرین کنیم تا با شور و اشتیاق حرف بزنیم، مغز ما خود را با این فعالیت وفق می‌دهد و این توانایی در ما به تدریج تقویت می‌شود. پس بهتر است هرچه سریع‌تر شروع کنیم!

قصه‌گویی به برقراری ارتباط عاطفی با حضار کمک می‌کند

بسیاری از مردم قبول دارند که استیو جابز (Steve Jobs) سخنران بی‌نظیری بوده‌است. چه عاملی ارائه‌هایش را از دیگران متمایز و متقاعدکننده می‌کرد؟

ارسطو فیلسوف شهیر یونانی، از اولین کسانی بود که در مورد ارتباط قانع‌کننده اندیشید و بر این باور بود که تنها زمانی رخ می‌دهد که سه عنصر هم‌زمان وجود داشته‌باشند:

  1. منش: به شخصیت و ارزش‌های یک فرد برمی‌گردد و به میزان تجربه و یا تحصیلات وی اشاره دارد که می‌تواند اعتماد مخاطب را نسبت به او برانگیزد.
  2. دانایی: نشان‌دهنده‌ی اساس منطقی بحث است که می‌تواند شامل آمار یا سایر داده‌هایی باشد که می‌توان از آن‌ها برای متقاعدکردن حضار استفاده کرد.
  3. احساس: مربوط به ارتباط عاطفی‌ای است که یک سخنران با مخاطب خود برقرار می‌کند.

نویسنده پس از تحلیل صدها سخنرانی تِد، متوجه شد که محبوب‌ترین آن‌ها شامل 65‌ درصد احساس، 25‌ درصد دانایی و 10‌ درصد منش می‌شود.

واضح است که احساس مهم‌ترین ویژگی یک ارائه‌ی باورپذیر و قانع‌کننده است. اما چگونه می‌توان احساس بیشتری را به ارائه‌ی خود اضافه کرد و ارتباط عاطفی قوی‌تری با دیگران برقرار کرد؟

بهترین راه برای انجام این کار قصه‌گویی و داستان‌سرایی است.

قصه گویی، ارائه را از حالت انتزاعی در می‌آورد و آن را ملموس‌تر می‌سازد؛ و بدین ترتیب، موجب ایجاد ارتباط با تماشاگران می‌شود.

از سه نوع قصه می‌توان در یک سخنرانی استفاده کرد:

  1. داستانی شخصی که می‌تواند به خاطره‌ای از دوران کودکی مربوط باشد.
  2. داستانی درباره‌ی یک آشنا، برای مثال داستان موفقیت یک دوست در کسب‌و‌کار پس از شکستی سنگین.
  3. داستانی درباره‌ی یک برند، شرکت یا سازمان معروف.

در یکی از سخنرانی‌های تِد، لودویک ماریشان (Ludwick Marishane)، مخترع حمام خشک (DryBath)، ژلی که بدن را بدون آب تمیز می‌کند، تماشاگران را با داستان چگونگی تبلور ایده‌، اختراع محصول، گسترش برند و کمکش به مردمی که از کمبود آب رنج می‌برند، سرگرم کرد.

هماهنگی صدا، حرکات دست و زبان بدن برای ارتباط عاطفی لازم است

سرعت صحبت‌کردن عامل مهمی در گیرایی یک سخنرانی است. اگر سرعت پایین باشد، ممکن است ارائه کسل‌کننده شود و شنوندگان به ‌خواب روند. از طرفی سرعت بالا هم گزینه‌ی مناسبی نیست. سرعت سخن‌گویی به این بستگی دارد که شنونده در حال انجام چه کاری است.

برای مثال

یک شخص می‌تواند در حین رانندگی به یک کتاب صوتی گوش فرا‌دهد. در چنین موقعیتی نیاز است که صدای راوی نسبتاً آرام باشد زیرا بیشتر توجه راننده به راه معطوف است.

در مقابل، اگر شرایطی مانند یک جلسه‌ی سخنرانی وجود داشته‌باشد که شنونده بتواند از تمام توجه و تمرکز خود استفاده کند، بهتر است سخنران با سرعت بالاتری نسبت به راوی کتاب صحبت کند.

طبق یافته‌های نویسنده، بهترین سرعت برای یک سخنرانی گفتن 190 کلمه در یک دقیقه است.

علاوه بر صدا، باید به زبان بدن هم توجه شایانی نشان داد. اطلاعات زیادی را می‌توان از نحوه‌ی حرکت یک نفر به‌دست آورد. در یک پژوهش، به برخی از دانشجویان فایل صوتی و به برخی دیگر فایل تصویری اعترافات تعدادی متهم را ارائه دادند و از آن‌ها خواستند که تشخیص دهند کدام یک از آن‌ها دروغ می‌گوید.

نتایج نشان داد که 65‌ درصد از دانشجویانی که ویدیو را تماشا کردند و 55 ‌درصد از دانشجویانی که صداهای ضبط‌شده را شنیدند، توانستند به‌درستی دروغگویان را شناسایی کنند و این امر نشان از اهمیت زبان بدن در برقراری ارتباط و انتقال مطلب دارد.

در هنگام سخنرانی از چه زبان بدنی باید استفاده کرد؟ یک سخنران باید صاف بایستد و با اطمینان درباره‌ی ایده‌هایش صحبت کند.

حرکات و اشارات سر و دست نیز جنبه‌ای مهم از زبان بدن هستند.

تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، نشان می‌دهد که بین حرکات سر و دست سخنران و میزان اعتماد شنونده به او، ارتباط وجود دارد. این حرکات و اشارات هنگامی بیشترین تاثیر را دارند که محدود به نواحی مابین چشمان و میان‌تنه شوند. هم‌چنین، گسترده‌ترین حرکات (مانند باز کردن بازوها تا بیشترین حد آن‌ها) را باید برای مهم‌ترین نکات استفاده کرد.

چگونگی برقراری و نگهداشتن ارتباط عاطفی با مخاطب تا این‌جا مورد بحث قرار گرفت. در قسمت‌های بعدی نکاتی برای داشتن ارائه‌ای موفق و به‌یادماندنی مطرح می‌شوند.

اطلاعات دست‌اول، ارائه را غافل‌گیرکننده و فراموش‌ناشدنی می‌کند

مردم همواره به دنبال کسب اطلاعات نو و شگفت‌آور هستند و به‌همین علت است که برنامه‌های خبری طرفداران زیادی دارند. وقتی شخصی اطلاعات جدیدی را دریافت می‌کند، توجه‌اش به سمت منبع آن جلب می‌شود.

بنابراین، برای اینکه بتوان تمام توجه مخاطب را به خود جلب کرد، باید اطلاعات دست‌اول و غافل‌گیرکننده‌ای را به سخنرانی اضافه نمود.

در یک سخنرانی محبوب تِد، یک اقیانوس‌شناس به نام رابرت بالارد (Robert Ballard)، درباره‌ی علل اهمیت پژوهش بر روی نقاط ژرف و عمیق اقیانوس صحبت کرد.

دو نکته در میان حرف‌های وی بسیار قابل توجه بودند:

  • بودجه‌ی سالانه‌ی اداره‌ی کل ملی هوانوردی و فضا آمریکا NASA) 1600) برابر بودجه‌ی اداره‌ی کل ملی اقیانوسی و جوّی آمریکا (NOAA) است!
  • بزرگترین رشته‌کوه در دنیا نه روی زمین، بلکه در زیر اقیانوس است!
اطلاعات نو و جالب، علاوه بر این که توجه همه را به سمت رائه معطوف می‌سازد، آسان‌تر نیز به خاطر سپرده می‌شود.

علت این امر، وابستگی حافظه به ماده‌ای شیمیایی به نام دوپامین است. هنگامی که اطلاعات جدیدی وارد مغز می‌شوند، آزادسازی دوپامین موجب ذخیره‌ی آن‌ها در حافظه می‌شود. حال، هرچه این ورودی‌ها بدیع‌تر و هیجان‌انگیزتر باشند، دوپامین بیشتری ترشح می‌شود و در نتیجه توانایی مغز برای نگهداری و یادآوری آن‌ها بیشتر می‌شود.

سخنرانی تِد سوزان کِین (Susan Cain)، نمونه‌ی جالب دیگری است؛ او در ارائه‌ی خود درباره‌ی قدرت درونگراها صحبت کرد، موضوعی که در ظاهر کسل‌کننده و ازیاد‌رفتنی است.

کِین می‌دانست که باید به ‌نحوی حواس تماشاگران را به طرف خود بکشاند و چنین جمله‌ای را بیان کرد: «هیچ همبستگی‌ای بین توانایی تولید ایده‌های خوب و توانایی خوب صحبت‌کردن وجود ندارد».

بلافاصله، تعجب همگان برانگیخته‌شد زیرا باور آن‌ها، بر این مبنا که اشخاصی که در یک جلسه بیشتر صحبت می‌کنند، خلّاق‌تر هستند زیر سوال رفته بود. چون دید کلی این است که این افراد نسبت به درونگراهای کم‌حرف در جلسات بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند.

کِین ایده‌ی خود را به شکلی بیان کرد که برای حضار جدید و عجیب بود و بدین ترتیب احتمال این‌که آن را به‌خاطر بسپارند، افزایش یافت.

واقعه‌ای غافل‌گیرکننده یا آماری خارق‌العاده سخنرانی را به‌یادماندنی می‌کند

روز 11 سپتامبر سال 2001 را بسیاری از مردم جهان به‌خاطر دارند. در حالی که روز 11 سپتامبر 2002 آن‌چنان روز به‌خصوصی نیست. وقایع غافل‌گیرکننده فراموش‌ناشدنی هستند و اگر یک موقعیت عجیب و شگفت‌آور در یک سخنرانی پیش آید، به احتمال زیاد در ذهن حضار ثبت می‌شود و آن را برای دیگران نیز تعریف خواهند‌کرد.

سخنرانی تِد بیل گیتس (Bill Gates) در سال 2009، نمونه‌‌ی یک سخنرانی به‌یادماندنی است که حتی به برنامه‌های خبری نیز راه پیدا کرد و به سرعت همگانی شد.

اما چه عاملی باعث چنین تاثیری شد؟

ارائه گیتس، درباره چگونگی انتشار بیماری‌های کشنده‌ای چون مالاریا، از طریق پشه‌ها بود.

وی در قسمتی از ارائه خود، شیشه‌ای مملو از پشه‌های زنده را جلوی چشمان تماشاگران گرفت و بیان کرد که به عقیده او، نباید تنها مردم فقیر در خطر ابتلا به چنین بیماری‌هایی باشند؛ سپس در شیشه را باز و پشه‌ها را آزاد کرد! اگرچه گیتس به‌سرعت توضیح داد که آن پشه‌ها ناقل بیماری نبودند، عمل عجیب و ناگهانی وی باعث شهرت سخنرانی آن روزش شد و بیش از 2.5 میلیون بیننده آن را در سایت تِد تماشا کردند.

علاوه‌بر مورد فوق، آمارهای عجیب و خارق‌العاده نیز توانایی جلب توجه حضار را دارند. در هنگام آماده‌سازی یک سخنرانی، ارزش دارد که با صرف وقت بیشتر، داده‌ها و آمارهای جالبی را که به موضوع بحث ما مرتبط می‌شود، بیابیم.

دو مثال زیر از سخنرانی‌های معروف تِد آورده‌شده‌اند:

«در سال 1972، 300 هزار نفر در زندان بودند. امروز، این رقم به 2.3 میلیون نفر رسیده‌است. در حال حاضر، آمریکا بیشترین میزان زندانی‌کردن در دنیا را دارد.» (برایان استیونسون)

«از هر 100 نفر، یک نفر بیمار روانی است. در این سالن 1500 نفر حضور دارند. 15 نفر از شما بیمار روانی هستید.» (جان رانسون)

سخنرانی‌های فوق، با وجود این آمارها بسیار جلب توجه کردند و در حافظه‌ها ثبت شدند.

شوخی و مزاح دید مثبتی از سخنران به مخاطب می‌دهد

شوخی و مزاح تاثیر مثبتی در هنگام برقراری ارتباط با دیگران دارد. مطالعات نشان می‌دهند که ویژگی‌های مثبتی چون مهربانی، هوش و ثبات عاطفی به کسانی که حس شوخ‌طبعی خوبی دارند، نسبت داده‌می‌شوند.

هم‌چنین، شوخی می‌تواند نقشی اساسی در یک جلسه‌ی رسمی یا سخنرانی داشته‌باشد.

طبق یک تحقیق انتشاریافته در مجله‌ی کسب‌و‌کار هاروارد (Harvard Business Review)، استفاده از شوخی از خصومت می‌کاهد، تنش را از بین می‌برد و روحیه‌ی همکاران را بالا می‌برد.

پژوهش دیگری که برای شناسایی تفاوت‌های یک مدیر معمولی و فوق‌العاده انجام شد، نشان داد که یک مدیر عالی نسبت به یک مدیر معمولی، دو برابر بیشتر از شوخی استفاده می‌کند.

با توجه به تاثیر شوخی و مزاح، ضروری است که در سخنرانی از آن استفاده شود. راه‌های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد.

یک روش، تعریف‌کردن اتفاقی با‌مزه و خنده‌دار است.‌ با کمی دقت می‌توان وقایع خنده‌داری را که در طول روز رخ داده‌اند یا داستان‌های بامزه‌ای که دیگران تعریف کرده‌اند را به یاد آورد و از آن‌ها در سخنرانی استفاده کرد. نیازی نیست دنبال ماجرایی باشیم که حضار را از خنده منفجر کند.داستانی که لبخندی بر لب آن‌ها بیاورد یا موجب خنده‌هایی آرام شود نیز کافی است.

سخنرانی تِد کِن رابینسون (Ken Robinson) نمونه‌ی خوبی از یک ارائه‌ی خنده‌دار و به‌یادماندنی است. او در سخنرانی خود درباره‌ی اهمیت خلّاقیت در نظام آموزشی صحبت می‌کند و نقطه‌نظر قابل تامل و جدی خود را در پوششی از داستان‌های بامزه درباره‌ی فرزند خود و دیگران به گوش مخاطب می‌رساند.

روشی دیگر، استفاده از استعاره و تشبیه است.

در یک سخنرانی درباره‌ی اثرات منفی نابرابری اقتصادی بر جامعه، استاد بازنشسته‌ی دانشگاه ناتینگهام، ریچارد ویلکینسون (Richard Wilkinson)، دانمارک را کشوری با نابرابری اندک و جمعیتی سالم و شاد توصیف کرد.

تا این‌جا، موضوع خنده‌داری وجود نداشت. اما ویلینکسون با اضافه کردن این جمله خنده‌ی حضار را برانگیخت: «آمریکایی‌هایی که می‌خواهند رویای آمریکایی را تحقق بخشند، باید به دانمارک بروند.» (بنابر رویای آمریکایی، برابری فرصت‌ها و فراوانی به هرکس امکان ترقی و تعالی را می دهد).

تا این‌جا ترفندهایی برای داشتن ارائه‌ای چشم‌گیر و متفاوت بیان شدند، در قسمت‌های بعدی، به نکاتی برای سخنرانی به‌نحوی که در حافظه‌ها ثبت شود، اشاره خواهدشد.

ارائه باید حداکثر سه جنبه داشته و 20 دقیقه باشد

اگر یک سخرانی بیش از حد طولانی شود، ممکن است نه تنها حوصله‌ی تماشاگران سر بروند، بلکه از نظر فیزیکی نیز خسته و فرسوده شوند. برای جلوگیری از بروز چنین مشکلی، باید ارائه مفید و مختصر باشد. بدین ترتیب به خاطر سپردن محتوای آن نیز برای مخاطب آسان‌تر می‌شود.

این نکته می‌تواند مورد توجه اساتید دانشگاه قرار بگیرد و آن را در نظام آموزشی خود لحاظ کنند.

برای مثال

می‌توانند کلاس‌های هفتگی سه‌ساعته خود را به سه جلسه‌ی 50دقیقه‌ای تقسیم ‌کنند. در نتیجه‌ی چنین کاری، دانشجویان در طی هر جلسه مطالب بیشتری را به‌یاد می‌سپارند و در امتحانات پایان‌ترم نیز نمره‌ی بهتری می‌گیرند.

مدت زمان مناسب برای یک ارائه بازه‌ی 15 تا 20 دقیقه است. سخنرانی‌های تِد به‌طور متوسط 18‌ دقیقه هستند که طول مدت خوبی محسوب می‌شود.

نکته‌ی حائز اهمیت دیگری علاوه‌بر زمان، گستردگی مطالب یک سخنرانی است. در یک سخنرانی نباید به بیش از سه موضوع مختلف پرداخته شود.

چرا؟

در سال 1956، یک روانشناس آمریکایی به نام جرج میلر (George Miller)، کشف کرد که اغلب مردم به راحتی تا هفت پاره از اطلاعات را به ‌خاطر می‌سپارند اما برای بیش از آن با مشکل روبه‌رو می‌شوند.

سال‌ها بعد، محققان دیگری این نظریه را دوباره بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که این امر برای سه واحد یا «تکه‌ اطلاعات» صادق است.

برای مثال، عدد 2222 بسیار آسان‌تر و سریع‌تر از 3948 در حافظه ثبت می‌شود. زیرا عدد اول تنها از یک تکه اطلاعات یعنی عدد «2»، در حالی که عدد دوم حداقل از دو تکه اطلاعات یعنی «39» و «48» تشکیل شده‌است.

بنابراین هرچه واحدهای اطلاعاتی کمتر باشند، به یاد سپردن آن‌ها راحت‌تر می‌شود؛ و به همین علت است که یک سخنرانی نباید از بیش از 3 مبحث تشکیل شده باشد.

نقشه‌ی پیام ابزاری است که می‌توان برای سازمان‌دهی مباحث یک ارائه استفاده کرد. در ابتدا، باید مشخص شود که مهم‌ترین پیامی که می‌خواهیم به گوش مخاطبان برسد چیست. این پیام را در بالای یک کاغذ همانند عنوان می‌نویسیم.

سپس نوبت به پیام‌هایی می‌رسد که پیام اصلی را پشتیبانی می‌کنند. این پیام‌ها که نباید بیش از سه عدد باشند را زیر پیام اصلی می‌نویسیم.

در نهایت، محتوای هر یک از پیام‌های پشتیبان را مشخص می‌کنیم و در زیر آن‌ها یادداشت می‌کنیم. این نوشته‌ها، جان‌کلام ارائه را شکل می‌دهند.

شایان توجه است که مطالب مرتبط با هر یک از نکات اصلی نیز نباید بیش از سه موضوع را دربرگیرند.

تحریک تمام حواس مخاطب سخنرانی را در ذهن آن‌ها ثبت می‌کند

هنگامی که تمامی حواس انسان مانند شنوایی، بویایی و بینایی در یک تجربه درگیر می‌شوند، در مقایسه با زمانی که تنها از یک حس خود استفاده می‌کند، بهتر و با وضوح بیشتری آن را به‌خاطر می‌سپارد.

ریچارد مِیِر (Richard Mayer)، روانشناس آموزشی آمریکایی و استاد دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا، معتقد است که ارتباط بین تحریک چند‌حسی و بهبود حافظه، موضوعی جذاب برای پژوهش‌های آتی در حوزه‌ی روانشناسی شناختی است.

تجربه‌های خود مِیِر نشان می‌دهند که دانشجویانی که از ابزارهای مختلفی چون ویدیو، متن و تصویر برای یادگیری استفاده می‌کنند، نسبت به آن‌هایی که تنها از یک حس خود بهره می‌جویند (فقط از روی یک متن می‌خوانند)، توانایی بیشتری در یادآوری اطلاعات دارند.

این نکته، اهمیت تحریک حواس مختلف در حضار را برای داشتن سخنرانی‌ای به‌یادماندنی روشن می‌سازد. در ادامه، به بررسی انتقال اطلاعات از طریق دو حس مهم یعنی بینایی و شنوایی پرداخته‌می‌شود.

اساساً، دو شیوه برای انتقال اطلاعات از طریق حس بینایی وجود دارد: تصاویر و متن.

بهترین سخنرانی‌های تِد، به جای ارائه‌ی پاورپوینت که اغلب از متن تشکیل شده‌اند، از تصاویر استفاده می‌کنند.

انسان ظرفیت محدودی برای جذب اطلاعات دارد. بنابراین هنگامی که از فایل ارائه‌ی پاورپوینت استفاده می‌شود که مملو از کلمات است، ذهن مخاطب درگیر خواندن آن‌ها می‌شود و دیگر نمی‌تواند بر روی اصل سخنرانی تمرکز کند.

در مقابل، بهتر است از تصاویر برای کمک به فهم بهتر آنچه با زبان بیان می‌شود استفاده شود و تنها چند کلمه کلیدی برای تأکید بر مباحث اصلی آورده شود.

حس شنوایی می‌تواند به کمک ابزارهای بیانی و شعاری مانند تکرار تحریک شود.

مارتین لوتر کینگ (Martin Luther King)، در سخنرانی معروف خود، چهار کلمه را تکرار کرد: «من یک رویا دارم». تا امروز نیز، این کلمات در حافظه‌ی مردم مانده‌اند و هر کسی با شنیدن آن‌ها می‌داند که چه کسی آن‌ها را به زبان آورده‌است.

مثال جدیدتری در این زمینه، عبارت مشهور «بله، ما می‌توانیم» است که باراک اوباما (Barack Obama) در اولین سخنرانی خود پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 بیان کرد. این عبارت در عنوان کتاب زندگی‌نامه‌ی وی نیز به کار گرفته ‌شد.

پیام کلی کتاب به زبان تد

Talk Like TED by Carmine Gallo توانایی ارائه‌ی ایده‌ها به‌ شیوه‌ای متقاعدکننده از مهارت‌های اساسی در قرن حاضر است. یک سخنرانی باید متفاوت و به‌یادماندنی باشد؛ بنابراین لازم است که با مخاطب ارتباط عاطفی برقرار شود. علاوه‌براین باید کوتاه باشد، حداکثر سه مبحث را دربرگیرد و تمام حواس مخاطب را درگیر سازد.‌

توی سایت ثبت‌نام کن تا کیف پولت 1 میلیون تومان شارژ بشه😊

1 دیدگاه برای “خلاصه کتاب به زبان تد اثر کارمین گالو

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توی سایت ثبت نام کن تا کیفِ پولت 1 میلیون تومان شارژ بشه!
ثبت نام
close-image