خلاصه کتاب ” وعده بیت کوین ” اثر ” بابی سی. لی ”
The Promise of Bitcoin by Bobby C. Lee
این کتاب درباره چیست؟
کتاب وعده بیت کوین (نوشتهشده در سال 2021) مقدمهای برای انقلاب پول و سرمایه است که در سال 2009 شروع شد؛ سالی که در آن، برنامهنویسی با نامِ مستعارِ ساتوشی ناکاموتو، بیتکوین را راهاندازی کرد. ارزِ دیجیتال با باور بر اینکه سیستم مالی قدیمی، بهپایان کار خود رسیده، خود را جایگزینی قابلاعتمادتر، غیرمتمرکزتر و مردمیتر میداند. کمتر کسی بهتر از بابی لی میتواند نحوهی کار بیتکوین را توضیح دهد؛ زیرا خود او یکی از پایهگذاران این ارز دیجیتال میباشد و از روزهای ابتدایی همراه پروژه بوده است.
چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟
- سرمایهگذارانی که به دنبال فرصتهای جدید هستند.
- منتقدان سیستم بانکی و سرمایه
- کسانی که از تکنولوژی فراری هستند و اطلاع زیادی راجع به بیتکوین ندارند.
نویسنده این کتاب کیست؟
بابی لی، مؤسس و مدیرعامل شرکت بالِت، کیف پول ارز دیجیتال میباشد که به افراد اجازه میدهد بهراحتی بیتکوین خریداری کنند و از آن استفاده کنند. او کار خود را بهعنوان مهندس نرمافزار در شرکت یاهو آغاز کرد. شهرت لی به خاطر تأسیس BTCChina، اولین صرافی ارز دیجیتال در چین میباشد و امروزه بهعنوان عضوی از هیئتمدیرهی بنیاد بیتکوین، موسسهای غیرانتفاعی که دانش و اطلاعات دربارهی بیتکوین ارائه میدهد، فعالیت میکند.
مقدمهای مختصر دربارهی بیتکوین
حتماً نام ارزِ رمزنگاریشده به گوشتان خورده است؛ جایگزینهای دیجیتالی دلار و یورو که حدود یک دهه است توجه زیادی به خود جلب کردهاند و در این مدت، ارزش بازار آنها از صفر به بیش از یک تریلیون دلار رسیدهاست(در زمانی که کتاب نوشته شده است یعنی ماه مِیِ سال 2021). چه چیزی پشت صعود سریع السیر آنها بوده است؟
جواب ساده است: آنها برخلاف ارزهای عادی مانند دلار، شفاف و دموکراتیک هستند. برای مثال، شما محدودیتی برای خرج کردن، سرمایهگذاری کردن و خریدوفروش ندارید و هر طور که بخواهید ارز خود را مدیریت میکنید. مهمتر از همه، چنین ارزهایی تحت کنترل دولتها و بانکهای مرکزی نیستند.
در این خلاصه کتاب، به سراغ اصیلترین و معروفترین ارزِ رمزنگاریشده به نام بیتکوین میرویم.
در این خلاصه کتاب به موارد زیر نیز پرداخته میشود:
- چرا سیستمهای مالی متمرکز، ایراداتِ یکسانی دارند؟
- استاندارد طلا چه ارتباطی با بیتکوین دارد؟
- چگونه سرمایهگذاری در بیتکوین را آغاز کنیم؟
- پول، سیستمِ خوبی برای تجارت است؛ اما بینقص نیست
- اقتصاد، از سوءِ مدیریتِ مکررِ دولتها و بانکها آسیب میبیند
- کنار گذاشتنِ استانداردِ طلا، آغازگرِ دورهی پولهای بیپُشتوانه و شناور بود
- بیتکوین، تراکنشها را بدون مرجعِ مرکزی ثبت میکند
- الگوریتم اثبات کار، کاربران بیت کوین را صادق نگه میدارد
- استخراجکنندگانِ انفرادی، تواناییِ رقابت با حریفانِ صنعتی را ندارند
- امنیت و دسترسیِ کیفِ پولِ ارزِ دیجیتال را قبل از انتخاب بررسی کنید
- سادهترین راه برای پیوستن به بیتکوین، استفاده از صرافیهای ارز دیجیتال است
- پیام کلی کتاب
پول، سیستمِ خوبی برای تجارت است؛ اما بینقص نیست.
بیتکوین، ارز دیجیتالی است و برخلاف دلار، یورو یا یِن، شکل فیزیکی مانند اسکناس و سکه ندارد و در عوض هرکدامش مجموعهای از اعداد رمزگذاری شده است که به همین علت «ارز رمزنگاریشده» نامیده میشود.
بهعبارتدیگر، بیتکوین شبیه به هیچچیز دیگری در تاریخ نیست. چیزی که بهعنوان پول استفاده میشود، بهتنهایی ارزش خاصی ندارد؛ بلکه پذیرش و استفادهی گسترده از طرف مردم به آن ارزش و اعتبار میبخشد. به قول اقتصاددانان، پول وسیلهی معامله و تبادل است و بنا بر بسیاری از معیارها، تا وقتیکه در دستِ افرادِ درست باشد بسیار هم خوب است.
پول، تنها وسیلهی معامله و تبادل نیست و راههای دیگری مانند مبادلهی کالا با کالا نیز وجود دارد که در آن، وسایل بهطور مستقیم جابجا میشوند. این سیستم از مبادله، ناکارآمد است؛ مثلاً اگر کفاش، میوه نیاز داشته باشد، کفش شما را درست نمیکند؛ فقط کفش میوهفروش را درست میکند.
مبادلهی کالا با کالا مدت زیادی میان افراد وجود داشته است. حدود 3,500 سال پیش، فنیقیها و بابلیها سیستم مبادلهی گستردهای ایجاد کردند که از سواحل مدیترانه تا کرانههای فرات ادامه داشت. آنها با یکدیگر اسلحه، ادویه و کالاهای تجملاتی مبادله میکردند و قرنها بعد وقتی رومیها کنترل بیشتر این مناطق را در دست گرفتند، از کالاهای کمیاب و ارزشمند مانند نمک برای پرداخت پول به سربازان خود استفاده میکردند.
مبادلهی کالا با کالا هزاران سال است که وجود دارد. حتی جوامعی که دارای سیستمهای مالی پیشرفته بودند هم گاهی از این روش استفاده میکردند. در دوران رکود بزرگ آمریکا، بعضی از مردم که پول نداشتند، جعبههای ذرت را با خدمات پزشکی یا زغال برای گرم نگهداشتن خانهشان مبادله میکردند.
مبادلهی کالا با کالا شاید بهترین روش خریدوفروش نباشد اما یک مزیت بزرگ دارد: مستقل، آزاد و خودمختار است. کاربرانِ این روش، خودشان ارزش کالاها را تعیین میکنند.
پولِ چاپشده و حمایتشده توسط دولت، داستان متفاوتی دارد. پادشاهی لیدیِه در قرن شش که در ترکیهی امروزی قرار داشت، سازندهی اولین سیستم ارز متمرکز بود و ارزش ارز را با هک کردن نمادهایی مانند عقاب بر روی سکهها مشخص کرد.
باوجوداینکه در ابتدا تجارت در دوران پادشاهی لیدیه رونق گرفت، اما مانند هر دورهی دیگری، جنبهی منفی ارزش ثابت پول بار دیگر خودش را نشان داد و باعث کاهش ارزش سکهها در بازار شد.
اقتصاد، از سوءِ مدیریتِ مکررِ دولتها و بانکها آسیب میبیند.
انجام تبادل و معامله، تنها یکی از جنبههای پول است. ازنظر اقتصاددانان، ویژگی دوم پول ذخیرهسازی ارزش است؛ بدان معنا که ارزش خود را در طول زمان حفظ میکند.
البته با نگاه به تاریخ متوجه میشویم که این ویژگی پول، بیشتر در تئوری حرفی برای گفتن دارد تا عمل! در واقعیت، ارزش پول متغیر است و تنها راه مقابله با آن، متمرکز کردن کنترل بر پول است که دولتها و بانکها قدرت تأثیرگذاری بر روی ارزش آن را دارند.
متأسفانه، دولتها و بانکها با سوءاستفاده از این قدرت خود، درنهایت باعث اُفتِ ارزش پول میشوند.
اگر دولت دچار کمبود نقدینگی شود، میتواند باقدرتی که بر روی کنترل عرضهی پول دارد، بهسادگی سکههای جدید ضرب و اسکناس جدید چاپ کند. درنتیجهی چنین حرکتی، تورم به وجود میآید که افزایش قیمت و کاهش قدرت خرید را به همراه دارد. هرچه پول نقد بیشتری در یک اقتصاد وجود داشته باشد، ارزش آن پول کمتر میشود و شما برای خرید مایحتاج زندگیتان باید مقداری بیشتری از آن را خرج کنید.
تورم در درصدهای پایین آنقدر هم بد نیست. اگر مردم متوجه افزایش قیمت شوند، تصمیم میگیرند خریدهای بزرگشان مانند خرید خودرو را بهجای فردا که قیمتها بالاتر میرود، امروز انجام دهند. در این حالت، اقتصاد پیشرفت میکند؛ اما اگر درصد تورم بالا باشد، پسانداز مردم تمام میشود؛ میزان سرمایهگذاری کاهش مییابد؛ خانوارها پول کمتری برای خرج کردن دارند و بازدهی سرمایهگذاریها بهقدری پایین میآید که دیگر ارزش ریسک کردن ندارند. چنین حالتی رکود اقتصادی را ایجاد میکند.
این دقیقاً همان چیزی است که برای چین در قرن پانزده اتفاق افتاد؛ آنها اولین کشوری بودند که از اسکناسهای کاغذی استفاده کردند و هر زمان که نقدینگی دولت کاهش مییافت، بهسرعت اسکناسهای بیشتری چاپ میکردند. خیلی زود، ارزش ارز چین سقوط کرد و تا جایی پیش رفت که هر اسکناس تنها 0.014 درصد از ارزش اسمی خود را داشت. آنها درنهایت مجبور شدند اسکناسهای کاغذی را کنار بگذارند.
همچنین بانکها میتوانند میزان عرضهی پول را با دادن اعتبار از طریق وامهای مختلف و وام مسکن افزایش دهند که درنهایت نتیجهای مشابه با چاپ بی ملاحظهی اسکناس خواهد داشت.
رکود بزرگ آمریکا را در نظر بگیرید که ناشی از دادن اعتبار و وام به مقداری بیشتر از پولِ در دست بود. با سقوط بازار سهام، سپردهگذارانِ مضطرب سعی کردند پساندازهای خود را از بانک خارج کنند. این کار آنها باعث هجومِ بانکی یا بانکگُریزی شد؛ برداشتهای سنگین باعث از بین رفتن ذخایر نقدی بانک شد و بین سالهای 1929 تا 1935، حدوداً 9,000 بانک تعطیل شدند که ضرری 140 میلیارد دلاری برای سرمایهگذاران آمریکایی بر جای گذاشت.
کنار گذاشتنِ استانداردِ طلا، آغازگرِ دورهی پولهای بیپُشتوانه و شناور بود.
اسکناسهای یک دلاری و سکههای دو یورویی ارزش ذاتی ندارند؛ اولی از کاغذ ارزانقیمت و دیگری آلیاژی چند سنتی از مس است.
مشخصاً ارزش دلار و یورو به مواد سازندهاش ربطی ندارد؛ نکتهای که دربارهی پولهای بدونِ پُشتوانه وجود دارد. پول بیپشتوانه در زبان لاتین از ریشهی کلمهی فرمان/دستور گرفتهشده و ارزشش بهواسطهی فرمان مشخص میشود. دستورِ دولت مشخص میکند که اسکناسهای یک دلاری و سکههای دو یورویی پولِ رایج و قانونی باشند.
تنها چیزی که ارزش پولهای بیپشتوانه و شناور را مشخص میکند، اعتماد به دولت سازندهی آن است. اما اگر به آن دولت اعتماد نداشته باشید چه؟ این سؤالی است که بیتکوین به دنبال جواب آن میگردد.
پول بیپشتوانه یا دستوری، وسیلهای مؤثر برای تبادل است. دلار آمریکا را در نظر بگیرید که ارز ذخیرهی جهانی محسوب میشود و دولتهای سراسر جهان مقدار زیادی از آن را برای انجام معاملات بینالمللی مانند خریدوفروش نفت، نزد خود نگه میدارند. پس دلار آمریکا تقریباً در هر نقطهای از کرهی زمین میتواند خرج شود.
بااینحال، دلار آمریکا در حفظ ارزش خود در طول زمان سابقهی درخشانی ندارد! در سال 1979 میتوانستید دو جفت کَتانی نایکِ آخرینمدل را با یک اسکناس 100 دلاری تهیه کنید اما امروز این مبلغ حتی برای خرید یک جفت دمپایی نایک هم کافی نیست.
دوران پول بیپشتوانه و کاهش قدرت خرید از سال 1971 آغاز شد. پس از جنگ جهانی دوم، سرنوشت ارزهای مهم جهان مانند پوند و فرانک با دلار آمریکا گرهخورده بود که خود ارزشش را از استاندارد طلا یا قیمت جهانی طلا میگرفت. چنین شرایطی، دست دولتها را بسته بود؛ چراکه دیگر هر کس میتوانست با دلار خود طلا بخرد و دولتها فقط بهاندازهای که طلا داشتند میتوانستند اسکناس چاپ کنند.
بااینحال، ایالاتمتحده در اواخر دههی 60 به خاطر جنگ پرهزینه در ویتنام، در گودال مشکلات اقتصادی گیرکرده بود و از کسری بودجه رنج میبرد. در همین حال، ذخایر طلای آنها هم به دلیل اینکه دولتهای خارجی دلارهایشان را تبدیل به طلا میکردند، رو به اتمام بود و آمریکا درنهایت در سال 1971 مجبور شد استاندارد طلا را کنار بگذارد.
از آن زمان به بعد، دست بانکهای مرکزی برای چاپ بیاندازهی اسکناس باز شد و این سیاست تبدیل به راهحلی برای تمام مشکلات اقتصادی شد. برای منتقدان این رویکرد، روش درمان بدتر از خود مریضی است. پس راهحل چیست؟ اختراع دوبارهی استاندارد طلا برای ارزهای دیجیتال. اینجاست که بیتکوین وارد میشود.
بیتکوین، تراکنشها را بدون مرجعِ مرکزی ثبت میکند.
بیتکوین چیست؟ خب ازلحاظ فنی، بیتکوین ارز مجازی است که رمزنگاریشده تا ضد تقلب و کلاهبرداری باشد.
بیتکوین، تنها مرتبط به تکنولوژی نیست و راهحلی برای مقابله با مشکلات سیستم پولی متمرکز و ارزهای بیپشتوانه میباشد که قبلتر به آن پرداختیم. مشکل سیستمهای پولی فعلی این است که باید به مؤسساتی که ثابت کردهاند قابلاعتماد نیستند، اعتماد کنیم. حال اگر قدرت تصمیمگیری بر عهدهی ماشینِ محاسبهگری بود که امکان نداشت تصمیم بد بگیرد چه؟ این دقیقاً همان چیزی است که بیتکوین وعده میدهد.
در 3 ژانویه سال 2009، ساتوشی ناکاموتو از راهحل خود برای مقابله با مشکل اعتماد و سوءاستفاده از ارزهای بیپشتوانه رونمایی کرد: بیتکوین.
ناکاموتو مدعی بود برنامهنویسی 32 ساله اهل کشور ژاپن است؛ درحالیکه بسیاری باور دارند او در حقیقت همان یاسوتاکا ناکاموتو، رابط سابق پابلو اسکوبار، پادشاه کلمبیایی مواد مخدر است. برخی دیگر نیز مانند بابی لی، به یک تیم کدنویسی سه نفرهی استرالیایی مشکوک هستند.
علیرغم واضح نبودن هویت ناکاموتو، یک چیز مثل روز روشن بود: بیتکوین در مقایسه با ارزهای دیجیتالی پیشین، انقلابی بزرگ محسوب میشد.
چرا؟ چونکه تمام ارزهای دیجیتالی باید با مشکل خرج کردن دو طرفه تقابل کنند. برای مثال، دو نفر نمیتوانند همزمان یک اسکناس یک دلاری را خرج کنند. مشکل جعل کردن اسکناس نیز وجود دارد و از طرف دیگر، چاپ اسکناس از سوی دولت با محدودیتهایی همراه است. در همین حال، چنین مشکلی در ارزهای دیجیتال بهراحتیِ گرفتن دکمههای Ctrl + C حل میشود!
راهحل استاندارد برای حل مشکل خرج دو طرفه، سپردن سوابق مالی به مؤسسات بزرگ و متمرکز مانند بانکها است که تراکنشها را ضبط میکردند. ساتوشی اما، با دیدن سقوط بانکها در سال 2008 متوجه شد که دیگر این راهحل هم پاسخگو نیست و اینجا بود که بلاک چِین به وجود آمد.
بلاک چین، یک صفحهی گسترده است که مشکل خرج دو طرفه را بدون دخالت مؤسسات بزرگ حل میکند و در بیتکوین، به آن «دفتر کل توزیعشده» میگویند؛ کمی مانند دفاتر حسابرسی قدیمی با یک تفاوت بزرگ: از پِکَن تا نیویورک و مونتِه ویدِئو، این دفتر برای همه یکسان است و اگر حسابدار حتی یک خط به دفتر خود اضافه کند، این خط در تمامی دیگر دفاتر نیز پدیدار میشود. بهعبارتدیگر، وقتی یک خط از کدهای حسابداری یا بلوک، به بلاک چین اضافه میشود، همه میتوانند آن را ببینند و تأیید کنند.
چنین شیوهای، فرایند ورود دوگانه را غیرممکن میسازد و مکانیزمی غیرمتمرکز اما امن ایجاد میکند که تراکنشها را پیگیری میکند.
الگوریتم اثبات کار، کاربران بیت کوین را صادق نگه میدارد.
نکتهای که بیتکوین را نسبت به پول سنتی قابلاعتماد میسازد، دفتر کل توزیعشدهی آن است که تراکنشهای قانونی و سالم را ثبت میکند و کلید کل سیستم است. بههرحال، اگر قرار بود این دفتر کل، پر از تراکنشهای غیرقانونی و تقلبی مانند افرادی که سعی میکنند یک بیتکوین را دو بار خرج کنند باشد، دیگر کسی به آن اعتماد نمیکرد.
حال چطور میتوان اطمینان حاصل کرد در بلاک چین تنها تراکنشهای قانونی و سالم وجود دارد؟ از طریق «ماینینگ» یا استخراج ارز دیجیتال. ماینینگ، سیستمی پاداشی برای کاربرانی است که کمک میکنند دفتر کل، قابلاعتماد بماند.
مشکل خرج دو طرفه را به یاد دارید؟ اگر میخواهید مطمئن شوید اسکناس 20 دلاری که دریافت کردهاید، تقلبی نیست و اصلِ آن چند دقیقه قبلتر در مغازهی دیگری خرج نشده، میتوانید شمارهی سریال اسکناس را چک کنید.
استخراجکنندگان بیتکوین یا «ماینرها» نیز مشابه چنین کاری انجام میدهند؛ آنها تراکنشهای مختلف را یا خودشان و یا از طریق نرمافزارهای مختلف بررسی میکنند تا مطمئن شوند یک بیتکوین دو بار خرج نشده باشد.
تأیید و بررسی تراکنشها مانند مقایسهی هزاران شمارهسریال با یکدیگر در لحظه است و نیازمند عملیات محاسباتی بیشماری است. هزاران رایانه در شبکهی بیتکوین، نرمافزارهایی را اجرا میکنند که تراکنشها را تأیید یا رد میکند.
بهعنوان بخشی از این پروسه، این رایانهها با حل معادلات ریاضی بسیار پیچیده، هرلحظه در حال استخراج هستند و در سنگ و خاک دیجیتالی حفاری میکنند تا در یافتن راهحل برای مشکلاتشان به طلا برسند.
فرایندی که برایتان توصیف کردیم، «الگوریتم اثبات کار» نام دارد. چند صدم ثانیه پس از حل مشکل، بلوک جدیدی در زنجیره ایجاد میشود و هر کاربر از مقدار کار محاسباتی انجامشده برای اطمینان حاصل کردن از قانونی و سالم بودن تراکنشها، خبردار میشود.
چرا استخراجکنندگان (ماینرها) پول زیادی خرج قبض برق، برای اجرا کردن چنین نرمافزارهایی میکنند؟ خب، این کار مانند ورود به لاتاری است. ایجاد کردن یک بلوک جدید، یک بیتکوین آزاد میکند و شانس برنده شدنِ هر استخراجکننده یک در 21 تریلیون است. در بهار سال 2021، یک استخراجکننده با حل یکی از مشکلات شبکه، 6.5 بیتکوین بهدست آورد که چیزی حدود 215,000 دلار ارزش داشت.
بااینحال، استخراجکنندگان نمیتوانند دائما بیتکوینهای جدید خلق کنند؛ زیرا این کار ارزش ارزی را کاهش میدهد. پروتکل بیتکوین تنها اجازهی ساختهشدن 21 میلیون بیتکوین میدهد. وقتی تعداد بیتکوینها به این عدد رسید، پروسهی ساخت بیتکوین پایان میابد و استخراجکنندگان برای خدماتی که ارائه میدهند بهجای بیتکوین، کارمزد دریافت میکنند.
استخراجکنندگانِ انفرادی، تواناییِ رقابت با حریفانِ صنعتی را ندارند.
شباهتهای قابلتوجهی میان استخراج طلا و بیت کوین وجود دارد. برای مثال، هر دو در روزهای ابتدایی بهطور انفرادی انجام میشدند.
همانند کاوشگران طلا که در طول قرن نوزده به کالیفرنیا و استرالیا هجوم آوردند، اولین استخراجکنندگان بیتکوین به منابع محدود خود متکی بودند.
آنها بهجای جست و جوی طلا در نهرها، دکلهای استخراجی بنا کردند. این دکلهای استخراجی، رایانههایی بودند که برای حل الگوریتمها، ساخت بلوک جدید در زنجیره و کسب بیتکوین کار میکردند. خیلی زود شرایط تغییر کرد. مانند طلا که امروزه توسط کارخانههای بزرگ با استفاده از تجهیزات صنعتی استخراج میشود، استخراج بیتکوین نیز عمدتاً توسط شرکتهایی از سراسر جهان با ماشینهای محاسبهگر قدرتمند انجام میشود که داشتن چنین تجهیزاتی برای استخراجکنندگان انفرادی غیرقابلتصور و غیرممکن است.
«ماینینگ» روشی برای حل پازل ارزهای دیجیتالی است.
بیتکوین هرچقدر هم که در روزهای ابتدایی امیدوارکننده به نظر میرسید، نتوانست کاربران زیادی جذب کند و به همین خاطر ساتوشی ناکاموتو سیستم پاداش استخراج یا ماینینگ را ابداع کرد.
بلافاصله این ابداع ناکاموتو، جامعهای از پیشگامان علاقهمند و سیستم داوری منصفانه ایجاد کرد که شفافتر از سیستمهای سنتی پرداخت بانکی کار میکرد. ماینینگ، فعالیتی بدون جواز است که همه میتوانند در آن شرکت کنند و ازآنجاییکه هیچ شخص یا موسسهای قدرت کنترل استخراج جهانی را ندارد، هیچ نهاد واحدی نمیتواند تراکنشها را در سیستم بیت کوین کنترل کند.
ماینینگ، هرچند که بیجواز باشد، اما کار آسانی نیست؛ بهطوریکه هر تراکنش تأیید شده توسط بیتکوین، از تراکنش قبلی پیچیدهتر و دشوارتر خواهد بود. بدان معنا که برای تأیید پرداخت و ساخت بیتکوین، نیاز بهقدرت محاسبهی بیشتری خواهید داشت.
تجهیزات استخراج شرکتهای بزرگ بهقدری پیشرفته و گرانقیمتاند که استخراجکنندگان انفرادی در دریای آنها غرق میشوند و تصور هزینهی ماشینهای محاسبهگرشان برای آنها حتی قابلتصور هم نیست.
برای شروع استخراج، به رایانههایی احتیاج دارید که مخصوص حل معادلات بیتکوین طراحیشدهاند و از برنامهی ASIC استفاده میکنند. هر رایانه که بنا بر برنامهی ASIC طراحیشده باشد، معمولاً 10,000 دلار قیمت دارد و خودتان هزینههای قبض برق را هم به آن اضافه کنید. به همین خاطر است که امروزه کار استخراج دیگر از عهده ماینرهای انفرادی برنمیآید.
البته که استخراج، تنها راه بهدست آوردن بیتکوین نیست.
امنیت و دسترسیِ کیفِ پولِ ارزِ دیجیتال را قبل از انتخاب بررسی کنید.
بیتکوین، مجموعهای منحصربهفرد از اعداد دیجیتالی است که در یک حساب کاربری با دنبالهای خاص، کلید خصوصی و آدرس بیتکوین مربوطه ذخیره میشود. قبل از شروع استفاده از بیتکوین، به چنین حساب کاربری احتیاج خواهید داشت که به آن کیف پول ارز دیجیتال یا والِت میگویند. والتها انواع گوناگونی دارند که هرکدام مزایا و معایب خودش را دارد.
به همان شکل که اسکناسهای کاغذی را در کیف پول خود نگه میدارید، رشتهی اعداد دیجیتالی در کیف پول ارز دیجیتال نگهداشته میشوند. برخلاف کیف پولهای معمولی، برای دسترسی به کیف پول ارز دیجیتال، به یک کلید خصوصی احتیاج خواهید داشت که یک عدد 64 رقمی تصادفی است و فقط شما میتوانید آن را پیدا کنید.
بهطورکلی، کیف پولهای ارز دیجیتال دو نوع اند: کیف پول سرد و گرم. کیف پولهای گرم، بهصورت آنلاین دائماً فعال هستند و در تضاد با آن، کیف پولهای سرد همیشه آفلاین و بدون دسترسیاند. دو عامل، مزایا و معایب هر دو کیف پول را مشخص میکند: امنیت و دسترسی.
با کیف پول گرم شروع میکنیم که بهصورت دسکتاپ، بر روی رایانهی شما دانلود میشود و در آن، آدرسهایی را برای بهدست آوردن و ارسال بیتکوین در لپتاپ یا یارانه شخصی خود ذخیره میکنید. از مزایای این نوع کیف پول، عدم استفاده از سرورهای شخص ثالث است که خطر هک شدن را کاهش میدهد اما عیب بزرگی که دارد این است که اگر بخواهید به داراییهای رمزنگاریشدهی خود دسترسی داشته باشید، باید همیشه لپتاپ یا رایانهی شخصیتان پیشتان باشد.
حال به سراغ کیف پول همراه میرویم که بهصورت اپلیکیشن بر روی تلفنهای همراه نصب میشود. کیف پول همراه، آزادی بسیاری به شما میدهد و با استفاده از آن میتوانید در هرکجا و هر زمان بیتکوین دریافت و استفاده کنید. اما از طرفی، اگر تلفن همراه شما گم، دزدیده و یا به هر علتی خراب شود، ممکن است تمام دسترسیتان به ارزِ رمزنگاریشده را از دست بدهید.
کیف پولهای سرد چطور؟ کیف پولهای سختافزاری که شبیه به USB هستند، ارزهای دیجیتالی شما را در خود ذخیره میکنند اما راهاندازی آنها به دانش فنی نسبتاً زیادی احتیاج دارد. راهحل سادهتر، استفاده از کیف پولهای کاغذی است و همانطور که از اسمش پیداست، کلید خصوصی شما بر روی یک تکه کاغذ ذخیره میشود.
کیف پولهای کاغذی، بهشرطی که کلید اصلی ایمن و مکان امنی برای ذخیرهی آن داشته باشید، امنترین نوع کیف پول ارز دیجیتالی به شمار میروند. یک مشکل بزرگ آن اما، شکننده بودن کاغذ و جوهر است که میتواند پاره شود، محو شود، گم شود و توسط آب یا آتش از بین برود.
سادهترین راه برای پیوستن به بیتکوین، استفاده از صرافیهای ارز دیجیتال است.
یکی از راههای بهدست آوردن بیتکوین که استخراج بود را بررسی کردیم. حال فرض کنیم شما جزو تعداد اندک سرمایهگذارانی که زمان، سرمایه و تمایل به استخراج بیتکوین را دارند، نیستید. راه دیگر چیست؟ صرافیهای ارز دیجیتال: بازار ارزِ رمزنگاریشده که فروشنده و خریدار را به یکدیگر متصل میکند.
صرافیهای بیتکوین درست مانند سلایق و فرهنگهای متفاوت کشورها، با یکدیگر تفاوت دارند؛ اما «بلاک باسترها» معمولاً در همهجا یکساناند.
هر کشور، صرافی ارز دیجیتال مخصوص به خودش را دارد و بلاک باسترها، خدمات پایهای برای خریدوفروش بیتکوین محسوب میشوند. دلیل یکسان نبودن صرافیها این است که آنها مجبورند با سیستم ارزی و بانکی منطقهی مخصوص خود کار کنند و هر منطقه، نسبت به دیگری متفاوت است.
پس از تهیهی بلیت، میتوانید تصمیم بگیرید چهکاری با آن انجام دهید؛ تعدادی بیتکوین بخرید یا منتظر پدیدار شدن نرخهای بهتر شوید. مهمترین نکتهی این مرحله، تحقیق است. نگاهی به صرافیهای محل خود بیاندازید و آنکه با نیازهایتان مطابقت دارد را انتخاب کنید. وبسایت coinmarketcap.com که فهرستی بیش از 300 صرافی در سراسر جهان دارد، جای خوبی برای شروع است.
پس از پیدا کردن صرافی مناسب چه باید کرد؟ این مرحله کمی به باز کردن حساب بانکی شباهت دارد. از شما خواسته میشود کارت شناسی یا پاسپورت خود به همراه کپی و عکسی از خودتان را تحویل دهید. برخی صرافیها، صحت اطلاعات شما را از طریق بررسی حسابهای بانکیتان چک میکنند.
هنگامیکه مراحل کاغذبازی را پشت سر گذاشتید، میتوانید بیتکوین خریداری کنید. میتوان هزینهی خرید بیتکوین را مستقیماً با استفاده از کارت اعتباری یا نقدی یا با انتقال از حساب از طریق بانک پرداخت کرد. پیشنهاد ما گزینهی دوم است چون کارمزد انتقال کمتری نسبت به کارت اعتباری و نقدی دارد اما باید چند روز صبر کنید تا بتوانید به بیتکوینهای خود دسترسی داشته باشید. پسازآن، دیگر همهچیز بر عهدهی شماست.
و تمام! حالا همهی اطلاعاتِ پایه که برای شروع سرمایهگذاری بیتکوین نیاز داشتید را میدانید و میتوانید به انقلاب ارز رمزنگاریشده بپیوندید. فقط قانون طلایی سرمایهگذاری را به یاد داشته باشد: عجله نکنید، قبل از هر تصمیم، تحقیق کنید و باعقل و منطق تصمیم بگیرید.
پیام کلی کتاب وعدهی بیتکوین
مبادلهی کالا با کالا ناکارآمد است و اگر طرف مقابل چیزی که برای تبادل دارید را نخواهد، معامله صورت نمیگیرد. پول این مشکل را حل میکند اما مشکلاتی مانند نظام دولتی و بانکی را به همراه خودش میآورد که ارزش آن را پایین میآورد. وعدهی بیتکوین، دوری از چنین مشکلاتی است. بیتکوین، توسط کاربرانش کنترل میشود؛ نه دولتها و بانکهای در حال سقوط و درست مانند استاندارد طلا، ارزش بیتکوین توسط دولت تعیین نمیشود.
خوندن این کتاب خیلی برام لذت بخش بود. نویسنده واسه توضیح مفهوم فنی و زیبای بیت کوین واسه یه آدم غیر مسلط تو این حوزه مثل خودم روشی داره که من به راحتی می تونم اون رو درک کنم. ممنون از کباب و کتاب واسه ارائه این خلاصه کتاب