پیکسار و دیزنی

درس‌هایی از مدیریت پیکسار و دیزنی


5 امتیاز از مجموع 1 نظری که ثبت شده. نظر خود را بنویسید و الماس بگیرید!

پیکسار و دیزنی به عنوان دو غول دنیای انیمیشن و سرگرمی، سال‌هاست که با تولیدات نوآورانه و آثار ماندگار، توانسته‌اند جایگاهی ویژه در قلب مخاطبان کسب کنند. اما موفقیت این شرکت‌ها تنها به فیلم‌های فوق‌العاده‌شان محدود نمی‌شود؛ بلکه راز اصلی در مدیریت خلاقیت و پرورش استعدادها در محیطی است که به نوآوری و همکاری تیمی ارزش می‌دهد. در این مقاله، با درس‌هایی کلیدی از اد کتمول، یکی از بنیان‌گذاران پیکسار و رئیس استودیوهای انیمیشن دیزنی، آشنا می‌شویم و می‌بینیم چگونه رهبری مؤثر و محیط مناسب می‌تواند خلاقیت و بهره‌وری را در سطحی بی‌نظیر تقویت کند.

خلاصه کتاب کارخانه خلاقیت

کتاب کارخانه خلاقیت

نویسنده: اد کتمول و امی والاس

خلاصه کتاب کارخانه خلاقیت

کتابکارخانه خلاقیت | Creativity, Inc.اثر “اد کتمول | Ed Catmullکتابی است که مارک زاکربرگ خوندنش رو پیشنهاد میکنه.

این کتاب به تجربیات رئیس استودیوهای انیمیش‌سازی پیکسار و دیزنی می‌پردازد و نکات ارزشمندی درباره مدیریت تیم‌های خلاق، اهمیت انعطاف‌پذیری در برنامه‌های کسب‌وکار و معنای واقعی خلاقیت در محیط کاری ارائه می‌دهد.

کتاب کارخانه خلاقیت داستان تحول پیکسار و ادغام آن با دیزنی را از نگاه اد کتمول، یکی از بنیان‌گذاران پیکسار، روایت می‌کند. کتمول در این کتاب سفر خود به‌سمت موفقیت مدیریتی را توضیح می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه تغییرات می‌توانند قدرت خلاقیت را تقویت کنند. او همچنین تأکید دارد که فرهنگ یک شرکت تنها زمانی می‌تواند خلاقانه باشد که تمرکز اصلی روی افرادی باشد که با هم به عظمت آن کمک می‌کنند.

از نکات کلیدی این کتاب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • رهبری خلاق در پیکسار و دیزنی :خلاقیت می‌تواند در سازمان‌های بزرگ نیز شکوفا شود، اما این امر نیاز به رهبرانی دارد که از تغییر استقبال کنند.
  • تمرکز بر افراد: در پیکسار و دیزنی، موفقیت زمانی به اوج می‌رسد که توجه اصلی به افرادی باشد که فرهنگ شرکت را شکل می‌دهند.

کارخانه خلاقیت به ما نشان می‌دهد که چگونه خلاقیت و کسب‌وکار می‌توانند با هم ترکیب شوند و نتایج زیبا و موفقی ایجاد کنند.

موضوع کتاب چیست؟

مدیران اغلب با چالش‌های بزرگی مواجه هستند: از یک سو نیاز به یافتن راه‌حل‌های خلاقانه و نوآورانه برای مشکلات دارند و از سوی دیگر باید برای حفظ سودآوری، راه‌های امن را انتخاب کنند. اد کتمول که در رأس هر دو استودیوی پیکسار و دیزنی انیمیشن قرار دارد، توانست از این محدودیت‌ها فرار کند. او رویای دیرینه‌اش یعنی ساخت اولین فیلم کاملاً انیمیشنی کامپیوتری را محقق کرد و این کار موفقیت پیکسار را تضمین کرد. هم‌زمان نیز توانست دیزنی انیمیشن را از رکود نجات دهد.

رُکود به معنای کاهش یا توقف رشد اقتصادی در یک کشور یا منطقه یا حتی یک شرکت است.

در کتاب کارخانه خلاقیت، کتمول از تجربیات خود در پیکسار و دیزنی داستان‌هایی به اشتراک می‌گذارد که به مدیران کمک می‌کند از تله‌هایی که مانع خلاقیت می‌شوند، اجتناب کنند. او نشان می‌دهد که مدیرانی که واقعاً می‌خواهند موفق شوند، باید به اندازه کافی جسور باشند تا برنامه‌های کسب‌وکار را کنار بگذارند، خطوط تولید را متوقف کنند و اهمیت تیم فوق‌العاده را حتی بالاتر از بهترین ایده‌ها بدانند.

نویسندگان کتاب چه کسانی هستند؟

اد کتمول دانشمند علوم کامپیوتر و از پیشگامان دنیای گرافیک کامپیوتری است. او در حال حاضر رئیس هر دو استودیوی پیکسار و دیزنی انیمیشن است و در سال 1986 یکی از بنیان‌گذاران پیکسار بود. همکار نویسنده این کتاب، “امی والاس | Amy Wallace ، ویراستار نشریه لس آنجلس و خبرنگار GQ است.

GQ که مخفف Gentlemen’s Quarterly است، یک مجله بین‌المللی مشهور است که به موضوعات مرتبط با مد و سبک زندگی مردان، فرهنگ، سرگرمی و سلامتی می‌پردازد. این مجله اولین بار در سال 1931 در آمریکا منتشر شد و از آن زمان به یکی از منابع مهم اطلاعات برای مردان در زمینه‌های مختلف تبدیل شده است.

3 نکته کلیدی از کتاب کارخانه خلاقیت

  1. سختی و عدم انعطاف دشمن پیشرفت است

ما انسان‌ها اغلب از چیزهای ناآشنا می‌ترسیم، زیرا ممکن است ما را با خطر شکست مواجه کنند. در نتیجه، به‌جای رویارویی با عدم قطعیت‌ها، سعی می‌کنیم از طریق برنامه‌ریزی شرایط را کنترل کنیم. در دنیای کسب‌وکار، این تفکر منجر به انتخاب مسیرهای امن و ایجاد ساختارهای سخت و غیرقابل انعطاف برای مقابله با آینده‌ی نامشخص می‌شود.

پس از ادغام پیکسار و استودیوهای انیمیشن دیزنی، مدیر منابع انسانی دیزنی به اد کتمول پیشنهادی با جزئیات دقیق ارائه داد تا با پایبندی به یک برنامه مشخص، بی‌ثباتی را از بین ببرد. اما کتمول از تأیید این پیشنهاد خودداری کرد. او بر این باور بود که هرچند کسب‌وکارها به یک هدف نیاز دارند، نباید خود را محدود به این اهداف کنند. بسیاری از بهترین استخدام‌ها و اختراعات زمانی اتفاق می‌افتند که هیچ‌کس آن‌ها را برنامه‌ریزی نکرده یا در یک زمان‌بندی مشخص قرار نداده است.

  1. اعتماد زمینه‌ای مساعد برای ریشه دواندن خلاقیت است

آیا تا به حال رئیسی داشته‌اید که دائماً کارتان را تحت نظارت شدید قرار دهد؟ احتمالاً از این کار متنفر بوده‌اید و دلیل خوبی هم داشته‌اید. این نوع مدیریت نه‌تنها آزاردهنده است؛ بلکه می‌تواند استقلال کارکنان را محدود کرده و خلاقیت و روحیه آن‌ها را تضعیف کند.

تئوری اد کتمول این است که افراد به این دلیل استخدام می‌شوند که مهارت‌هایشان از مدیران‌شان بالاتر است. بنابراین، رهبران باید با احترام به تخصص این کارکنان، به آن‌ها اجازه دهند که تصمیمات را براساس مهارت حرفه‌ای خود اتخاذ کنند.

برای پرورش خلاقیت در پیکسار، گروهی به نام Braintrust یا ذهن‌اعتماد تشکیل شد. این گروه شامل کارکنان باتجربه پیکسار و متخصصان تولید فیلم است که به‌طور منظم فرآیند تولید هر فیلم را بررسی می‌کنند. هرچند اعضای Braintrust می‌توانند نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنند، اما پذیرش آن‌ها الزامی نیست. در نهایت، کارگردان فیلم مسئول نهایی پروژه است و این آزادی به او داده می‌شود که خلاقیت خود را در روند تولید بروز دهد.

  1. افراد مهم‌تر از ایده‌ها و فرآیندها هستند

بسیاری از مردم بر این باورند که موفقیت در کسب‌وکار وابسته به داشتن ایده‌های نوآورانه است. در حالی که ایده‌های برجسته قطعاً مفید هستند، اد کتمول معتقد است که استخدام افراد مناسب و خلاق، بسیار مهم‌تر از ایده‌های بزرگ است. در هر کسب‌وکاری، ایده‌ها و فرآیندها ممکن است تغییر کنند، اما این افراد هستند که با استعداد و خلاقیت خود می‌توانند باعث رشد و پیشرفت واقعی سازمان شوند.

تقریباً هر چیزی که خریداری می‌کنید از آیفون گرفته تا یک وعده غذایی پنج‌ستاره، حاصل همکاری جمعی افراد خلاق است، نه نتیجه یک ایده واحد. این محصولات نتیجه کار گروهی طراحان و تولیدکنندگان خلاق است که بینش‌ها و مهارت‌های خود را به اشتراک می‌گذارند تا به موفقیت دست یابند. در نهایت، مهم نیست ایده یا برنامه شما چقدر برجسته است؛ ساخت تیمی هماهنگ که به‌طور آزادانه و راحت با هم کار کنند، کلید موفقیت است، همان‌طور که در پیکسار شاهد هستیم.

در اوایل فعالیت پیکسار، جلسات در یک میز مستطیلی بلند با کارت‌های نشانه‌گذاری برای هر نفر برگزار می‌شد. این چیدمان باعث ایجاد حس رسمی بودن و سلسله مراتب می‌شد؛ افراد وسط میز بیشتر در بحث شرکت می‌کردند و کسانی که در لبه‌ها قرار داشتند، احساس حاشیه‌نشینی می‌کردند. با تعویض میز مستطیلی با یک میز مربع و حذف کارت‌های جایگاه، همه افراد آزادانه‌تر مشارکت می‌کردند. این تغییر ساده باعث ارتباط بهتر، تیم‌های منسجم‌تر و حل خلاقانه‌تر مشکلات شد.

در دهه 1940، شرکت‌های ژاپنی با یک ایده ساده، بهره‌وری خود را افزایش دادند: به‌جای اینکه تنها مدیران ارشد اجازه متوقف کردن خط تولید را داشته باشند، تمام کارگران می‌توانستند در صورت مشاهده مشکل، با کشیدن یک سیم خط تولید را متوقف کنند. این روش به کارگران اجازه می‌داد که مشکلات را خودشان حل کنند و حس افتخار در انجام این کار داشته باشند، به‌جای اینکه منتظر تصمیم مدیران باشند. این کار همچنین کارایی را بهبود بخشید؛ زیرا مشکلات سریع‌تر حل می‌شدند.

این مثال دقیقاً همان چیزی بود که اد کتمول و تیم پیکسار را ترغیب کرد تا روزی به نام “Notes Day” را معرفی کنند. در این روز، تمام عملیات شرکت متوقف می‌شد و کارکنان فرصتی داشتند تا به‌صورت گروهی کار کنند و بازخوردهایی درباره عملکرد شرکت ارائه دهند. این روز فرصتی برای گفت‌وگوی باز درباره مسائلی بود که کارکنان با آن‌ها مواجه بودند. اگرچه در پایان روز، کارکنان پیکسار سیمی برای کشیدن نداشتند تا مانند کارخانه‌های ژاپنی خط تولید را متوقف کنند، اما آن‌ها توانستند به‌طور فعالانه مشکلات خود را مطرح کرده و حل کنند. این روند حس مالکیت بیشتری نسبت به کارشان به آن‌ها می‌داد.

تغییر همراه با عدم قطعیت و ناپایداری، بخشی اجتناب‌ناپذیر و ارزشمند از محیط‌های خلاق است. فرهنگ یک شرکت تنها زمانی می‌تواند واقعاً خلاقانه باشد که تمرکز بر ساخت تیمی هماهنگ، ایجاد اعتماد و پرورش یک محیط تخیلی باشد. پذیرش تغییر در پیکسار و دیزنی به نتایج موفقیت‌آمیزی منجر شد.

 موفقیت پیکسار و دیزنی تنها به داشتن ایده‌های درخشان محدود نیست؛ بلکه نتیجه مدیریت هوشمندانه و خلاقانه‌ای است که به افراد اجازه می‌دهد به بهترین شکل ممکن در پروژه‌های خود مشارکت کنند. از اهمیت ایجاد فرهنگ اعتماد و انعطاف‌پذیری گرفته تا تمرکز بر پرورش تیم‌های خلاق، درس‌هایی که از این دو شرکت می‌آموزیم، می‌توانند در هر کسب‌وکاری به کار گرفته شوند. پذیرش تغییر، ایجاد محیطی امن برای خلاقیت و توجه به نیروی انسانی به عنوان بزرگ‌ترین سرمایه سازمان، از مهم‌ترین عواملی هستند که موفقیت پایدار این شرکت‌ها را تضمین کرده‌اند. با به‌کارگیری این اصول، هر تیم و سازمانی می‌تواند راه خود را به سمت نوآوری و موفقیت هموار کند.

پیکسار و دیزنی

سوالات متداول درس‌هایی از مدیریت پیکسار و دیزنی

FAQ

موفقیت این شرکت‌ها در مدیریت، به تمرکز بر خلاقیت تیمی، اعتماد به کارکنان و پذیرش تغییر، مرتبط است. مدیران آن‌ها خلاقیت و نوآوری را در اولویت قرار داده و به افراد اجازه می‌دهند تا با آزادی عمل، ایده‌های نوآورانه خود را به اجرا بگذارند.

این شرکت‌ها با ایجاد محیطی که به بازخورد مستمر، همکاری تیمی و مدیریت انعطاف‌پذیر اهمیت می‌دهد، خلاقیت را تقویت می‌کنند. جلسات منظم با هدف بحث آزاد درباره پروژه‌ها نیز از جمله روش‌هایی است که به تیم‌ها اجازه می‌دهد آزادانه نظرات خود را بیان کنند.

مدیریت سنتی بر کنترل و سلسله مراتب تأکید دارد؛ در حالی که مدیریت خلاقانه بر اعتماد به افراد، استقلال در تصمیم‌گیری و فضای باز برای نوآوری تمرکز دارد. این رویکرد به تیم‌ها اجازه می‌دهد تا به‌جای ترس از شکست، روی تولید ایده‌های نوآورانه متمرکز شوند.

کسب‌وکارها می‌توانند بیاموزند که اعتماد به کارکنان، ایجاد فضای خلاقانه و پذیرش تغییر برای موفقیت حیاتی است. مدیران باید به جای تمرکز صِرف بر اهداف مالی، بر پرورش فرهنگ سازمانی و تیم‌سازی تمرکز کنند.

این شرکت‌ها با تکیه بر رویکردهایی مانند ایجاد فرهنگ بازخورد و تشویق به همکاری بین افراد با تخصص‌های مختلف، با چالش‌های خلاقیت مقابله می‌کنند. همچنین، جلسات منظم و گفتمان آزاد در فرآیند تولید باعث می‌شود مشکلات به‌سرعت شناسایی و حل شوند.

بله، اصولی مانند اعتماد به تیم‌ها، تشویق به خلاقیت و ایجاد فرهنگ بازخورد سازنده در هر صنعتی قابل اجرا هستند. این اصول می‌توانند به هر سازمانی کمک کنند تا بهره‌وری و نوآوری را در سطوح بالاتری به دست آورند.

5 امتیاز از مجموع 1 نظری که ثبت شده. نظر خود را بنویسید و الماس بگیرید!

1 دیدگاه برای “درس‌هایی از مدیریت پیکسار و دیزنی

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توی سایت ثبت نام کن؛ گردونه شانس رو بچرخون؛ الماس و پول جمع کن!
ثبت نام
close-image