گرامر انگلیسی

گرامر به زبان ساده | آموزش کامل گرامر انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

زمان مطالعه: 15دقیقه

گرامر یا دستور زبان چهارچوبی است که نحوه درکنارهم قرارگیری لغات یک زبان برای ایجاد جملات صحیح و با مفهوم را تعیین می کند.

در این مطلب، آموزشی جامع برای یادگیری کامل گرامر زبان انگلیسی به زبانی ساده را برای شما فراهم آورده ایم.

گرامر چیست؟

گرامر سیستم یک زبان است. گاهی افراد گرامر را با عنوان «قوانین یک زبان» معرفی می کنند. اما در واقع هیچ زبانی “قانون” ندارد. چرا که قانون داشتن این موضوع را القا می کند که شخصی ابتدا قوانین زبان را ایجاد کرده و سپس زبان را بکار برده است. اما زبان ها اینطور آغاز نشدند. زبان ها توسط افرادی بوجود آمدند که صداهایی تولید کردند که به کلمات، عبارات و جملات تبدیل شدند. هیچ زبان رایجی ثابت نیست. همه زبان ها در طول زمان تغییر می کنند. آنچه که ما “گرامر” می نامیم تنها بازتابی از یک زبان در یک برهه زمانی خاص است.

آیا برای یادگیری زبان نیاز به مطالعه گرامر داریم؟

پاسخ خیلی خلاصه “نه” است. بسیاری از مردم در جهان به زبان مادری خود بدون مطالعه دستور زبان صحبت می کنند. کودکان حتی قبل از اینکه کلمه “گرامر” را بدانند شروع به صحبت می کنند. اما اگر قصد یادگیری جدی یک زبان خارجی را دارید، با پاسخ مفصل تر و جواب “بله” مواجه می شوید، آموختن گرامر یک زبان جدید به شما کمک می کند تا آن را سریعتر و کارآمدتر بیاموزید. به گرامر به چشم یک دوست نگاه کنید، وقتی گرامر (یا سیستم) یک زبان را می‌فهمید، خودتان می‌توانید خیلی چیزها را بفهمید، بدون اینکه از معلم بپرسید یا به کتاب نگاه کنید.

بنابراین گرامر ابزاری خوب و مثبت در دست شماست، چیزی که می توانید برای یافتن راه خود از آن استفاده کنید، مثل یک تابلوی راهنما یا نقشه.

اجزای کلام در گرامر انگلیسی

منظور از اجزای کلام یا اجزای جمله همان اسم، فعل، ضمیر و… است که در دستور زبان هر کدام وظایف مشخص و مشابهی در تشکیل یک جمله دارند.

زبان فارسی دارای 8 جزء کلام است: اسم، ضمیر، صفت، فعل، قید، حرف اضافه، حرف ربط و حرف ندا

زبان انگلیسی دارای 9 جزء کلام؛ اسم، فعل، صفت، قید، ضمیر، حرف اضافه، حرف ربط، حرف تعریف، حرف ندا و تخصیص گر می باشد (در بعضی دسته بندی ها اجزای کلام انگلیسی 8 یا 10 عدد نیز عنوان می شوند).

برای جلوگیری از سردرگمی در یادگیری گرامر بهتر است نگاهی به تعاریف ساده و اولیه این جزای کلام داشته باشید:

تعریف اجزای کلام در انگلیسی

جزء کلاموظیفهمثالمثال در جمله
فعل (verb)فعل یا حالتبودن (be)، داشتن (have)، کردن (do)، خواندن (read)من یک کتاب می خوانم. I read a book
اسم (noun)شیء یا فردمداد (pencil) علی (Ali) میز (table) کتاب (book)این کتاب من است. This is my book
صفت (adjective)توصیف کننده اسمخوب (good) بد (bad) زشت (ugly) بزرگ (big)ما خانه بزرگی داریم. (We have a big house)
تخصیص گر (determiner)محدود یا مشخص کننده اسمیکدانه (a/an) دو (two) بعضی (some) کمی (few) مال من (my)من تعدادی سیب خریدم. I bought some apples
قید (adverb)توصیف کننده فعل، صفات یا قید هابه سرعت (quickly) با آرامش (calmly) به خوبی (well) خیلی (very)سگ به سرعت فرار کرد. (The dog escaped quickly)
ضمیر (pronoun)جایگزین اسممن (I) تو (you) او (He/She) ما (we) آن ها (they) شما (you)علی دوست من است، او پسر خوبی است. Ali is my friend, He is a good boy
حرف اضافه (preposition)متصل کننده اسم به دیگر لغاتبه (to) در (at) بعد (after) با (by)من هر روز به مدرسه می روم. I go to school everyday
حرف ربط (conjunction)کلمات و جملات را به یکدیگر ربط می دهد.و (and) ولی (but) جایی که (where) زمانی که (when)من اسب ها و سگ ها را دوست دارم. I like horses and dogs
حرف ندا (interjection)ادای صوت هایی که ندا یا القا می کنندآخ (Ouch!) آهای (Hi!) امم (Ummm) خب (well)آخ! پاهام رو سوزوندم. Ouch! I burned my legs
یک مثال کامل از استفاده از همه اجزای کلام در جمله:

خب او و سگ بزرگش به سرعت در خیابان ها می دوند.

Well, he and his big dog run quickly in streets.

اسم (noun)حرف اضافه (preposition)قید (adverb)فعل (verb)اسم (noun)صفت (adjective)تخصیص گر (determiner)حرف ربط (conjunction)ضمیر (pronoun)حرف ندا (interjection)
streets inquicklyrundogbighisandHe Well
خیابان هادربه سرعتمی دوندسگبزرگ_َشواوخب

دایره لغات گرامری

برای دسترسی آسان به مفاهیم مورد استفاده آموزش گرامر انگلیسی، در این بخش دایره لغاتی که در این بخش با آن ها برخورد خواهید داشت را جمع آوری کرده ایم تا هر جا به عبارت نا آشنایی برخورد کردید از این بخش برای راهنمایی استفاده کنید.

جملات معلوم active voice
در این حالت فاعل جمله مشخص می باشد.

(صفت) adjective
کلماتی مثل: بزرگ، قرمز، آسان، و غیره.  صفت یک اسم یا ضمیر را توصیف می کند.

(قید) adverb
کلماتی مثل آهسته، خوب، اغلب و غیره. قید یک فعل را توصیف می کند.

(حرف تعریف) article
حرف تعریف در انگلیسی به حالت معرفه “the” بوده و در حالت نکره (ناشناس) a یا an می باشد.

(فعل کمکی) auxiliary verb
فعلي كه با فعل اصلي به كار مي رود. Be، do و have افعال کمکی هستند. can، may، must و غیره افعال کمکی وجهی هستند.

(نیم بند- نیم جمله) clause
گروهی از کلمات حاوی فاعل و فعل آن (مثلاً: وقتی او دیر شد).

(حرف ربط) conjunction
کلمه ای که برای اتصال کلمات، عبارات و بندها استفاده می شود (به عنوان مثال: و، اما، اگر).

(مصدر) infinitive
شکل اصلی و بدون زمان فعل

حرف ندا interjection
ندا یا تعجبی که در یک گفته بدون ارتباط دستوری درج شده است (مثل: اوه!، آه!، خب!).

فعل شرطی modal verb
فعل کمکی مانند can, may, must و غیره که فعل اصلی را تغییر می‌دهد و احتمال و غیره را بیان می‌کند. به آن “فعل کمکی وجهی” نیز می‌گویند.

اسم noun
اسم اشیاء یا افراد

مفعول object
در جملات معلوم اسمی است که فعل بر روی آن انجام می شود.

وجه وصفی participle
فرم های زمانی فعل مثل ed, ing

اجزای کلام part of speech
اجزای کلام انگلیسی: اسم، فعل، صفت، قید، ضمیر، حرف اضافه، حرف ربط، حرف تعریف، حرف ندا و تخصیص گر

حالت مجهول passive voice
در حالت مجهول فاعل مشخص نبوده و تنها مفعول مورد فعل واقع می شود.

عبارت phrase
گروهی از کلمات بدون فاعل و فعل آن (مثلاً روی میز، دختر با لباس قرمز).

گزاره predicate
جملات از نهاد و گزاره تشکیل شده اند، گزاره خبری است که درباره نهاد می آید.

حرف اضافه preposition
کلمه‌ای مانند at، to، in، over و غیره. حروف اضافه معمولاً قبل از اسم می‌آیند و اطلاعاتی درباره چیزهایی مانند زمان، مکان و جهت می‌دهند.

ضمیر pronoun
کلماتی مثل I, you, he, they که جایگزین اسم ها در جملات میشوند.

جمله sentence
یک گروه کلمات دارای معنی و خبر یا سوال که از نهاد و گزاره تشکیل شده است.

فاعل/ نهاد subject
نهاد بخشی از جمله است که خبر درباره آن می آید.

زمان فعل tense
فرم افعال که زمان آن فعل در حال گذشته یا آینده و یا ترکیبی از آن ها را نشان می دهد.

فعل verb

کلماتی مثل خواندن، رفتن، دیدن که یک فعل یا حالتی را نشان می دهند.

اسم ها در گرامر انگلیسی

اسم یا Noun ها در کنار فعل یا Verb ها دو جز اصلی و مهم اجزای کلامند که تنها با دانستن نحوه کاربرد آن ها می توان جملات ساده و کوتاه ساخت.

تعریف اسم (Noun)

اسم ها همان چیز ها یا افرادی هستند که در جملات معمولا یا فاعل و یا مفعول یک فعل هستند.

مثل: book (کتاب)، Ali (علی)، car (ماشین)، مو (hair)

مثال در جمله: Ali reads (علی مطالعه می کند)

همانطور که می بینید اسامی و نحوه استفاده از آن ها در جملات ساده و آسان است، اما در انگلیسی برخی ریزکاری هایی درخصوص اسامی وجود دارد که در ساخت جمله باید به آن ها توجه داشت.

ضمیر های شخصی در انگلیسی

همانطور که میدانید، ضمایر، جایگزین های گروه های اسمی در جملات هستند که برای جلوگیری از تکرار اسم بکار برده می شوند.

از بین انواع ضمیر های مورد استفاده در زبان ها، مانند ضمایر ملکی، شمارشی، مبهم و… مهم ترین و پر کاربرد ترین ضمیر ها، ضمایر شخصی هستند که در اینجا به معرفی آن ها می پردازیم.

ضمیر خشصی، نماینده فرد یا گروهی در جمله است، این ضمیر تنها بکار برده شده و معنای مستقل دارد.

مثلا در فارسی میگوییم: «علی دوست من است. او پسر خوبی است.» در اینجا او ضمیر شخصی است که به جای اسم علی آمده و از تکرار آن جلوگیری کرده است.

ضمایر شخصی در انگلیسی شبیه به فارسی هستند، و بزرگ ترین تفاوت آن ها، تمایز جنسیت و نقش در ضمیر ها می باشد.

در فارسی ضمیر ها از سه نظر شخص، مفرد و جمع تقسیم می شوند.

در انگلیسی ضمایر علاوه بر شخص، مفرد، جمع، از نظر جنسیت و همچنین نقش فاعل یا مفعولی نیز تقسیم می شوند.

همچنین در انگلیسی بر خلاف فارسی ضمایر پیوسته (-َم، -ی -ند و…) وجود ندارند.

جدول ضمایر شخصی انگلیسی

ضمایر
تعدادشخصجنسیتsubjectobject
مفرد

(singular)
اول مرد یا زن

(male/ female)
I

من
me

من
دوممرد یا زن

(male/ female)
you

تو/شما
you

تو/ شما
سوممرد (male) he

او
him

او
زن (female) she

او
her

او
خنثی (اشیاء و حیوانات)it

آن
it

آن
جمع

(plural)
اولمرد یا زن

(male/ female)
we

ما
us

ما
دوم مرد یا زن

(male/ female)
you

شما
you

شما
سوم مرد یا زن یا خنثی (اشیاء)

male/ female/ neuter
they

آن ها
them

آن ها

اسامی قابل شمارش در انگلیسی

یکی از جنبه هایی از اسم ها که در ساخت جمله باید به آن توجه داشت قابل شمارش (countable) و یا غیر قابل شمارش (uncountable) بودن اسم ها است.

تشخیص اسامی قابل شمارش آسان است. این اسامی چیزهایی هستند که می توانیم آنها را بشماریم. مثلا: «کتاب». کتاب شیئی قابل شمارش است. می توانیم یک، دو، سه یا چند کتاب داشته باشیم.

چند مثال دیگر:

Dog: سگ

man: مرد

coin: سکه

plate: بشقاب

person: فرد

Book: کتاب ها

اسامی قابل شمارش میتوانند به شکل مفرد یا جمع بسته شده در جملات استفاده شوند. مثلا:

  • My dog is playing. (سگ من در حال بازی کردن است.)
  • My dogs are hungry. (سگ های من در حال بازی کردنند.)

همچنین برای اسامی قابل شمارش در صورت مفرد بودن باید از کلماتی همچون a/ an/ my/ the به همراهشان استفاده کرد. مثلا:

A dog eats meat. (سگ گوشت می خورد.)

I ate an apple. ( من یک سیب خوردم.)

I found my bag. (من کیفم را پیدا کردم.)

جملات بالا درصورت عدم استفاده از این کلمات مشخص شده، از نظر گرامری اشتباه می باشد.

نمونه اشتباه جملات بالا:

dog eats meat .

I ate apple.

I found bag.

اگر اسم های قابل شمارش به صورت جمع باشند، امکان استفاده از آن ها بدون این کلمات وجود دارد.

مثلا:

Dogs eat meat. (سگ ها گوشت می خورند.)

I eat apples. (من سیب می خورم)

اسامی غیر قابل شمارش در انگلیسی

بر خلاف اسامی قابل شمارش، چیز هایی که ما امکان تقسیمشان به عناصر مفرد و شمردنشان را نداریم، اسامی غیر قابل شمارش (uncountable) محسوب می شوند.

مثلا؛ آب. درست است که ما یک لیوان آب یا یک بطری آب را می توانیم بشماریم، اما خود آب برای ما قابل شمارش نیست و جمله ای مثل “من یک آب خوردم.” بی مفهوم است.

نمونه های دیگری از اسامی غیر قابل شمارش:

  • (موزیک) music ,(هنر)  art ,(عشق)  love, (شادی) happiness
  • (اخبار) news, (پول) money, (برق) electricity
  • rice (برنج), (کره) sugar,(شکر) butter ,(شیر) milk

برخلاف اسامی قابل شمارش، امکان جمع بستن اسامی غیر قابل شمارش وجود ندارد و استفاده از “s” جمع همراه با آن ها، اشتباه است.

در جملات، اغلب اوقات اسامی غیر قابل شمارش به شکل مفرد بکار برده می شوند و فعل مفرد نیز برای آن ها به کار می رود.

مثال:

.This news is very important (این اخبار بسیار جالب است)

مثال غلط همین جمله:

These news are very important.

نکته مهم:

اگرچه اسامی غیر قابل شمارش جمع بسته نشده و به شکل مفرد بکار می روند، اما حروف تعریف a/an برای آن ها استفاده نمی شود.

بنابر این عباراتی مثل: a money, a water, an electricity اشتباه بوده و باید بدون این حروف تعریف در جملات استفاده شوند.

مثال صحیح:

please give me water. (لطفا به من آب بدهید)

مثال غلط:

please give me a water.

البته اگر یک واحد شمارش مثل (یک بطری) به این کلمات اضافه کنیم، آنگاه امکان استفاده از حروف تعریف وجود دارد.

مثال:

please give me a bottle of water. (لطفا به من یک بطری آب بدهید.)

I added a spoon of sugar. (من یک قاشق شکر اضافه کردم.)

صفات شمارشی

صفات شمارشی، در دسته بندی اجزای کلام انگلیسی بخشی از تخصیص گر ها هستند که وظیفه توصیف مقدار چیز ها در یک عبارت اسمی را دارند.

به عبارت دیگر این صفات، به سوال چند تا؟ یا چقدر؟ پاسخ می دهند.

درخصوص استفاده از صفات شمارشی باید به قابل شمارش و یا غیر قابل شمارش بودن اسم ها دقت داشته باشیم، چرا که صفات شمارشی 3 نوع هستند:

صفات شمارشی که فقط با اسامی قابل شمارش بکار می روند.

صفات شمارشی که فقط با اسامی غیر قابل شمارش بکار می روند.

و صفات شمارشی که با هر دو اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش بکار می روند.

در جدول زیر صفات شمارشی را به ترتیب از بیشترین تا کمترین مقداری که توصیف می کنند را به همراه کاربردشان با اسامی قابل شمارش و یا غیر قابل شمارش آورده ایم.

قابل شمارش
countable
غیر قابل شمارش
uncountable
100%all (همه)
every (هر چه)
most (اکثر)
many (خیلی)much (خیلی)
some (بعضی)
(a) few (کمی)
fewest
(a) little (کمی)
least
any (نزدیک به هیچ)
0%no (هیچ)

همانطور که در ترتیب های اجزای کلام آموختیم، صفات شمارشی مثل دیگر تخصیص گر ها، در ابتدای عبارت اسمی و پیش از صفات دیگر بکار برده می شوند.

بنابر این صفات شمارشی فوق را در جملات به این صورت بکار می بریم:

I want all the eggs.

من همه تخم مرغ ها را می خواهم.

I want all the milk.

من همه شیر را می خواهم.

Please give me every egg you have.

لطفا هرچه تخم مرغی که دارید به من بدهید.

Who has the most eggs?

چه کسی بیشترین تخم مرغ را دارد؟

Who has the most money?

چه کسی بیشترین پول را دارد؟

We don’t have many eggs.

تخم مرغ زیاد نداریم.

We don’t have much money.

ما پول زیادی نداریم.

I have some eggs.

من مقداری تخم مرغ دارم.

I have some money.

من مقداری پول دارم.

I have a few eggs.

من چند تخم مرغ دارم .

I have a little money.

من پول کمی دارم.

I don’t have any eggs.

تخم مرغ ندارم

I don’t have any money.

من هیچ پولی ندارم

We had no eggs.

ما هیچ تخم مرغی نداشتیم

We had no money.

ما هیچ پولی نداشتیم.

زمان در گرامر انگلیسی

یکی از مباجث اولیه و ضروری برای یادگیری نحوه ساخت جملات، زمان دستوری است. در ساده ترین حالت زمان جملات به سه بخش گذشته (past)، حال (now) و آینده (future) تقسیم می شوند.

در انگلیسی هر یک از این زمان ها خود به چهار بخش دیگر؛ ساده (simple)، استمراری (continuous)، کامل (perfect)، کامل استمراری (perfect continuous)

به این ترتیب مثلا درخصوص زمان گذشته در انگلیسی چهار زمان: گذشته ساده (simple past)، گذشته استمراری (past continuous)، گذشته کامل (past perfect) و گذشته کامل استمراری (Past perfect continuous) را داریم.

در نگاه اول این حالات مختلف زمان های دستور زبانی ممکن است به نظر پیچیده به نظر برسد اما به یاد داشته باشید که ما در فارسی 8 حالت مختلف زمان گذشته داریم که بدون هیچ مشکلی هر روز از آن ها استفاده می کنیم (گذشته ساده، گذشته نقلی، گذشته بعید، گذشته استمراری، گذشته التزامی، گذشته بسیار بعید(ابعد)، گذشته نقلی استمراری، گذشته ملموس)!

جدول کامل زمان های دستوری در گرامر انگلیسی به همراه کاربرد و مثال هایشان

زمانکاربردمثال
حال ساده (present simple)برای بیان یک حقیقت، مسائل کلی و تکراری و مسائلی که گذر زمان بر آن ها بی تاثیر است.“She writes a lot of papers for her classes.”

او مطالب زیادی برای کلاس هایش می نویسد.
گذشته ساده (past simple)برای بیان وقایعی که در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده اند.“She wrote the papers for all of her classes last month.”

او برای همه کلاس هایش در ماه گذشته مطلب نوشت.
آینده ساده (future simple)برای اتفاقاتی که در آینده انجام خواهند شد.“She will write papers for her classes next semester.”

او ترم بعد، برای کلاس هایش مطالبی خواهد نوشت.
حال کامل (present perfect)برای توصیف اتفاقاتی که در گذشته شروع شده اما خود یا تاثیر آن تا زمان حال ادامه پیدا می کند.“She has written papers for most of her classes, but she still has some papers left to write.”

او مطالبی برای بیشتر کلاس هایش نوشته است، اما هنوز چند مطلب مانده که باید بنویسد.
گذشته کامل (past perfect)برای توصیف اتفاقاتی که قبل از اتفاق دیگری در گذشته به وقوع پیوسته اند.“She had written several papers for her classes before she switched universities.”

او پیش از تغییر دانشگاهش، چندین مطلب برای کلاس هایش نوشته بود.
آینده کامل (future perfect)برای توصیف اتفاقاتی که در بازه زمانی حال و یک زمان مشخص در آینده به وقوع خواهند پیوست.“She will have written many papers for her classes by the end of the semester.”

او تا پایان این ترم، مطالب بسیاری را برای کلاس هایش خواهد نوشت.
حال استمراری (present continuous)برای توصیف وقایعی که در حال حاضر اتفاق می افتند.“She is writing a paper for her class.”

او دارد مطلبی برای کلاسش می نویسد.
گذشته استمراری (past continuous)برای توصیف کار هایی که در گذشته نسبت به اتفاق دیگری در گذشته درحال انجام بوده اند.“She was writing a paper for her class when her pencil broke.”

او داشت مطلبی برای کلاس می نوشت، که مدادش شکست.
آینده استمراری (future continuous)برای توصیف اتفاقاتی در آینده که که تا یک بازه زمانی مشخص در آینده ادامه پیدا خواهند کرد.“She will be writing a lot of papers for her classes next year.”

او مطالب بسیاری را برای کلاس هایش در سال آینده خواهد نوشت.
حال کامل استمراری (Present perfect continuous)برای توصیف اتفاقاتی که در گذشته آغاز شده و تا زمان حال ادامه پیدا کرده و یا به تازگی انجام شده اند. (ارتباط آن با زمان حال را برجسته می سازد).“She has been writing a paper all night, and now she needs to get some sleep.”

او تمام شب مطلبی را می نوشت و الان نیاز به خواب دارد.
گذشته کامل استمراری (Past perfect continuous)برای توصیف اتفاقی در گذشته آغاز شده، ادامه پیدا کرده و به اتمام رسیده (ارتباط آن با زمانی در گذشته را برجسته می سازد).“She had been writing a paper all night, and she needed to get some sleep.”

او تمام شب داشت مطلبی را می نوشت و نیاز به خواب داشت.
آینده کامل استمراری (Future perfect continuous)برای توصیف اتفاقی که تا زمانی مشخص در آینده ادامه پیدا خواهد کرد (بازه زمانی مورد نظر را برجسته می سازد).“She will have been writing this paper for three months when she hands it in.”

زمانی که مطلب را تحویل بدهد، سه ماه خواهد شد که در حال نوشتن این مطلب بوده است.

انواع جملات در انگلیسی

در زبان انگلیسی مثل زبان فارسی چهار نوع جملات (از نظر محتوا) وجود دارند:

جمله خبری (declarative) – جمله پرسشی (interrogative) – جمله امری (imperative) – جمله تعجبی (exclamative)
نوعکارکردمثالعلائم نگارشی آخر جمله
خبری
declarative
خبری را منتقل می کند.Ali likes dogs.

علی سگ ها را دوست دارد.
. (نقطه)
پرسشی
interrogative
سوالی را مطرح می کند.Does Ali like dogs?

آیا علی سگ ها را دوست دارد؟
? (علامت سوال)
امری
imperative
دستور به چیزی می دهد.Stop!

ایست!
Open the window.

پنجره را باز کن
! or . (نقطه یا علامت تعجب)
تعجبی
exclamative
ابراز تعجب می کند.What a game it was!

عجب بازی ای بود!
! (علامت تعجب)

گرامر در سطح جملات

عبارات Phrases

عبارت یک یا چند کلمه است که یک واحد دستوری معنادار را در یک بند تشکیل می‌دهد. پنج نوع اصلی عبارت در انگلیسی وجود دارد که در زیر آمده است.

عبارت اسمی Noun Phrase

یک عبارت اسمی (NP) می‌تواند یک اسم واحد یا گروهی از کلمات باشد که حول یک اسم واحد ساخته شده‌اند، برای مثال:

 Animals need water.

حیوانات به آب نیاز دارند.

 Who ate the last sandwich?

چه کسی آخرین ساندویچ را خورد؟

All passengers with tickets can board now.

همه مسافران دارای بلیط هم اکنون می توانند سوار شوند.

عبارت فعلی Verb Phrase

یک عبارت فعل (VP که «گروه فعل» نیز نامیده می‌شود) از یک فعل اصلی و افعال کمکی آن (از جمله مدال‌ها) تشکیل شده است، برای مثال:

We have been working since 9am.

ما از ساعت 9 صبح کار می کنیم.

will be going to France next week.

من هفته آینده به فرانسه خواهم رفت.

It may have been being repaired.

ممکن است در حال تعمیر بوده باشد.

گروه وصفی Adjective Phrase

یک عبارت صفت می‌تواند یک صفت یا گروهی از کلمات باشد که حول یک صفت منفرد ساخته شده‌اند، برای مثال:

He has clever ideas.

او ایده های هوشمندانه ای دارد

It was a very big car.

ماشین خیلی بزرگی بود.

The students were really happy with the film.

دانش آموز ها خیلی از فیلم راضی بودند.

گروه قیدی Adverb Phrase

یک عبارت قید می‌تواند یک قید یا گروهی از کلمات باشد که حول یک قید منفرد ساخته شده‌اند، برای مثال:

Please come here now.

لطفا الان به اینجا بیا.

He spoke very softly.

او بسیار آرام صبحت کرد.

They ran as fast as possible.

آن ها با نهایت سرعت فرار کردند.

عبارت اضافه Prepositional Phrase

یک عبارت اضافه از یک حرف اضافه به دنبال مفعول آن (معمولاً یک عبارت اسمی) تشکیل شده است، برای مثال:

They were arguing about money.

آن ها درباره پول بحث میکردند.

The window was behind a large brown sofa.

پنجره پشت یک مبل قهوه ای بزرگ بود.

They resumed after an unusually large meal.

آن ها بعد خوردن یک وعده که به طور غیر معمولی بزرگ بود به کارشان ادامه دادند.

5 دیدگاه برای “گرامر به زبان ساده | آموزش کامل گرامر انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دایرةالمعاف مصوّر و اورجینال DC

1با بیش از 1200 شخصیت از دنیای DC
2- شخصیت‌هایی مثل بَتمن، زن شگفت‌انگیز، جوکِر و ...
3- کاری از انتشارات DK در انگلستان و شرکت DC در ایالات متّحده‌ی آمریکا
اطلاعات بیشتر
close-link