آموزش کلمات ریشه ای و وند ها در زبان انگلیسی

آموزش کلمات ریشه ای و وند ها در انگلیسی


معرفی و آموزش کلمات ریشه ای، وند ها و معنای آن در زبان انگلیسی

در زبان انگلیسی کلمات ریشه ای وجود دارند که از زبان لاتین و یونانی به انگلیسی وارد شده اند.

این کلمات اگرچه در انگلیسی معمولا به تنهایی معنای مستقل نداشته و به کار نمی روند، در ترکیب با وند های (پیشوند و پسوند) مختلف به طور گسترده ای استفاده می شوند.

یکی از میانبر های موثر افزایش دایره لغات، یادگیری این کلمات ریشه ای است که با یادگیری هر کدام، معنای چندین کلمه مختلف اما با ریشه یکسان برایمان روشن می گردد.

به عنوان مثال، ریشه “auto” که از زبان یونانی به انگلیسی وارد شده و معنای “خود” می دهد.

این کلمه در انگلیسی به صورت جداگانه بکار نمی رود، اما در ترکیب با وند های دیگر معانی پر کاربرد زیادی تولید می کند. مثلا:

Autobiography

Automobile

Automatic

Autoloading

در ادامه جدول مفصل و جامعی از پر کاربردترین ریشه های کلمات یونانی و لاتین، به همراه وند ها، معانی و مثال برای یادگیری بهتر شما تهیه شده است.

نکته ای برای زبان آموزان سطوح پیشرفته:

اگر که در کلاس ها و مطالعات خود با مبحث ساخت کلمات و کلمات ترکیبی برخورد کرده باشید، ممکن است ریشه های لاتین و یونانی و وند هایشان در کنار ریشه های انگلیسی و وند های اشتقاقی آن ها برایتان گیج کننده به نظر بیاید.

در این خصوص در نظر داشته باشید در انگلیسی برای ساخت کلمات جدید با استفاده از وند ها، راه های اشتقاق، تصریف و ترکیب کلاسیک وجود دارد.

حال اگرچه در حالت عادی، با اضافه شدن وند ها به ریشه های لغات انگلیسی تصریف (Inflection) یا اشتقاق (Derivation) رخ می دهد (که در آن کلاس نحوی و یا دستور زبان کلمه عوض میشود).

در برخورد با ریشه های یونانی و لاتین، این کلمات یک نوع ترکیب یا compounding را انجام می دهند که به آن ها Classical و Neoclassical compounds گفته می شود.

کلمات ریشه ای لاتین

ریشه لاتین معنی مثال
ambi هر دو/ دو (دو دست) ambiguous, ambidextrous (دو پهلو)
aqua آب (زمرد آبی) aquarium, aquamarine (آکواریم، آبزیگاه)
aud شنیدن (استماع)audience, audition (مخاطب/شنونده)
bene خوب (خیر خواه) benefactor, benevolent (خَیّر)
cent یکصد (درصد) century, percent (قرن)
circum دور (شرایط/موقعیت) circumference, circumstance (محیط دایره)
contra/counter مقابل/در برابر (مواجهه) contradict, encounter (تقابل)
dict اعلام کردن/گفتن (دیکتاتور/ مستبد) dictation, dictator (دیکته کردن/دیکته گفتن)
duc/duct رهبری/جلو روی (وادار ساختن) conduct, induce (هدایت)
fac ساختن/انجام دادن (تولید کردن) factory, manufacture (کارخانه)
form شکل/شمایل (بازسازی) conform, reform (شکل دهی)
fort توان (دژ) fortitude, fortress (صلابت)
fract شکستن (تکه) fracture, fraction (شکستگی)
ject پرتاب (رد کردن/طرد) projection, rejection (پرتونمایی/ تصور)
jud قضاوت (تعصب/ پیش داوری) judicial, prejudice (قضایی)
mal بد (تبه کار) malevolent, malefactor (بدخواه)
mater مادری (زایمان) material, maternity (ماده)
mit فرستادن (پذیرفتن) transmit, admit (مخابره)
mort مرگ (گور کن/کفن کن) mortal, mortician (فانی پذیر)
multi چند (چندگانه) multimedia, multiple (چند رسانه ای)
pater پدری (پدری) paternal, paternity (پدرانه)
port حمل کردن (وسیله حمل و نقل) portable, transportation (قابل حمل)
rupt خراب کردن (قطعی/ختلال) bankrupt, disruption (ورشکستگی)
scrib/scribe نوشتن (تجویز کردن) inscription, prescribe (کتیبه/نوشته)
sect/sec بریدن (برش/قطعه)bisect, section (دو نیم کردن/ نصف کردن)
sent احساس کردن/ فرستادن (تنفر/کینه توزی) consent, resent (رضایت)
spect دیدن/نگاه کردن (تماشاگر) inspection, spectator (بازرسی)
struct ساختن (تجدید ساختار) destruction, restructure (تخریب)
vid/vis دیدن (پخش تلویزیونی) video, televise (ویدئو/تصویری)
voc صدا/ صدا زدن (طرفداری) vocalize, advocate (صدا دهی)

 

کلمات ریشه ای یونانی

ریشه یونانی معنی مثال
anthropo انسان/انسانی (انسان دوست) anthropologist, philanthropy (انسان شناس)
auto خود (خودرو) autobiography, automobile (خودزندگی‌نامه)
bio زنده/زندگی (زندگی‌نامه) biology, biography (زیست شناسی)
chron زمان (مضمن) chronological, chronic (ترتیب تاریخی)
dyna قدرت/توان (دینامیت) dynamic, dynamite (پویا)
dys بد/سختی/بد اقبالی (خوانش پریشی) dysfunctional, dyslexic (از کار افتاده)
gram نوشته (تلگراف/ارسال نوشته) epigram, telegram (لطیفه)
graph نوشتن/کشیدن (صدا نگار/ گرامافون) graphic, phonograph (نگاره ای)
hetero دگر/متفاوت (ناهمگون) heteronym, heterogeneous (جناس/ دگر هم نام)
homo یکی/مانند (همگون/همگن) homonym, homogenous (همنام)
hydr آب (خشکیدن) hydration, dehydrate (آب رسانی)
hypo زیر/ تحت (فرضی/نهشتی) hypothermia, hypothetical (سندروم دمای کم بدن)
logy شناسی/مطالعه چیزی (روان شناسی) biology, psychology (زیست شناسی)
meter/metr اندازه گیری (محیط پیرامون/ ابزار تشخیص برد دید) thermometer, perimeter (دما سنج)
micro کوچک/ریز (ذره بین) microbe, microscope (میکروب/زیاچه)
mis/miso تنفر (زن ستیز) misanthrope, misogyny (انسان گریز)
mono یک/تک (یک نواخت) monologue, monotonous (تک سخنگویی)
morph فرم/ شکل (شکل گیری) morphology, morphing (ریخت شناسی)
nym نام (هم معنی/مترادف) antonym, synonym (متضاد)
phil علاقه/عشق (فلسفه) philanthropist, philosophy (انسان دوست)
phobia ترس (تشویشی) claustrophobia, phobic (ترس از فضای تنگ)
phon صدا/صوت (سمفونی/هم نوازی) phone, symphony (گوشی/تلفن)
photo/phos نور (فسفری/تابنده) photograph, phosphorous (عکس)
pseudo ساختگی/غیر واقعی (شبه علم) pseudonym, pseudoscience (اسم مستعار)
psycho روح/ روان (روحی/ذهنی) psychology, psychic (روان شناسی)
scope ابزار دید (تلسکوپ دوربین نجوم) microscope, telescope (ذره بین)
techno هنر/علم/فن (فناوری) technique,ک technological (فن)
tele دور (تلفن/ دورگو) television, telephone (تلویزیون/ دور نما)
therm گرما (حرارت سنج) thermal, thermometer (گرمایی/ حرارتی)

وند ها

طبعا بعد از یادگیری ریشه کلمات، راه بعدی تشخیص تعداد زیادی از لغات مختلف، شناخت وند هاییست که در ترکیب ریشه های مختلف، لغات جدید را می سازند.

آموزش کلمات ریشه ای و وند ها در زبان انگلیسی به صورت کامل + معنی + مثال

نکته پیشرفته:

به طول کلی در زبان انگلیسی، وند ها یا Affixes اغلب به ابتدای ریشه و یا انتهای آن اضافه می شوند.

در صورتی که وند به ابتدای ریشه اضافه شده باشد، به آن پیش وند یا Prefix گفته می شود.

مثال:

ریشه Usual به معنای معمول + پیشوند Un به معنای ضد/غیر = Unusual به معنای غیر معمول

در صورتی که وند به انتهای ریشه اضافه شده باشد، به آن پس وند یا Suffix گفته می شود.

مثال:

ریشه Power به معنای قدرت + پسوند Less به معنای بدون/بی = Powerless به معنای بی قدرت/ناتوان

در زبان انگلیسی همچنین نمونه هایی از کاربرد میانوند و پیراوند نیز وجود دارد، اگرچه که به عقیده اکثر زبان شناسان انگلیسی این ترکیب ها، وند انگلیسی محسوب نمیشوند.

میانوند یا Infix ها اغلب به صورت محدود و در نقش اغراق و بزرگ سازی هرچه بیشتر احساس و شرایط و در گفتار غیر رسمی بکار برده می شوند.

مثال: ریشه Fantastic به معنای خارق العاده + میانوند Bloody که معنای مستقلی نداشته و جهت اغراق استفاده می شود = Fan bloody tastic به معنای فرا خارق العاده/خیلی بی نظیر

 

پیشوند های پر کاربرد در انگلیسی

پیشوند معنی مثال
anti- ضد anticlimax(ضد اوج/پاد اوج)
de- خلاف/ضد devalue (تنزل دادن/ بی ارزش کردن)
dis- متضاد/برعکس discover (کشف/پرده کنار زدن)
en-, em- باعث شدن (قدرت دهی) enact, empower (وضع کردن (قانون))
fore- مقابل/پیش (ساعد/ جلوی دست) foreshadow, forearm (پیش بینی)
in-, im- در/درون (برانگیختن) income, impulse (درآمد)
in-, im-, il-, ir- ضد/غیر (غیر اخلاقی) indirect, immoral(غیر مستقیم)
inter- بین/میان interrupt (قطع کردن)
mid- وسط/میان midfield (خط میانی)
mis- به اشتباه misspell (غلط املایی)
non- غیر/بدون nonviolent (بدون خشونت)
over- زیاد/فوق overeat (پرخوری)
pre- پیش/ قبل preview (پیش نمایش)
re- باز/دوباره rewrite (باز نویسی)
semi- نیمه/ بخش semifinal (نیمه نهایی)
sub- زیر/تحت subway (مترو/ راه زیرزمینی)
super- فرا/ابر superhuman (ابر انسان)
trans- سراسر/ میان transmit (ارسال/مخابره)
un- غیر/خلاف unusual (غیر معمول)
under- زیر/کم underestimate (دست کم گیری)

 

پسوند های پر کاربرد در انگلیسی

پسوند معنی مثال
-able, -ible شدنی/بودنی (منطقی) affordable, sensible (مقرون به صرفه)
-al, -ial داشتن خواصی (مربوط به صورت) universal, facial (جهانی)
-ed صفات و حالت گذشته افعال the dog walked, (سگ راه رفت)
the walked dog (سگِ راه رفته)
-en ساخته شده از golden (طلایی)
-er, -or کسی که/ شخصی مرتبط با (استاد) teacher, professor (آموزنده/معلم)
-er بیشتر / تر taller (بلند تر)
-est ترین tallest (بلند ترین)
-ful پر از helpful (مفید/ کمک کننده)
-ic داشتن خواصی از چیزی poetic (شاعرانه)
-ing حالت حال استمراری افعال sleeping (در حال خوابیدن)
-ion, -tion, -ation,
-tion
عمل/فعل (در حرکت بودن) submission, motion (تسلیم شدن)
relation, (ارتباط داشتن)
-ity, -ty حالت/وضعیت (اجتماع) activity, society (فعالیت)
-ive, -ative,
-itive
تبدیل اسم ها به صفت (مقایسه ای/ تطبیقی) active, comparative, (فعال)
(حساس) sensitive
-less بدون/ بی hopeless (ناامید)
-ly چگونگی چیزی lovely (دوست داشتنی/دلپذیر)
-ment حالت جوری بودن contentment (رضایت)
-ness حالت/ شرایط چیزی openness (پذیرا بودن)
-ous, -eous, -ious داشتن خواصی (شجاعانه) riotous, courageous, (طغیانگرایانه)
(رئوفانه) gracious
-s, -es بیش از یک (خندق ها) trains, trenches (قطار ها)
-y جوری بودن gloomy (دلگیر)

مرجع انگلیسی ریشه ها و وند ها در زبان انگلیسی

امیدواریم مطالعه این مطلب برایتان مفید واقع شده باشد.
نظرات خود درخصوص کلمات ریشه ای و وند ها در زبان انگلیسی را با ما به اشتراک بگذارید!
5 امتیاز از مجموع 2 نظری که ثبت شده. نظر خود را بنویسید و الماس بگیرید!

3 دیدگاه برای “آموزش کلمات ریشه ای و وند ها در انگلیسی

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توی سایت ثبت نام کن؛ گردونه شانس رو بچرخون؛ الماس و پول جمع کن!
ثبت نام
close-image