خلاصه کتاب ” واسه جزییات عرق نریز ” اثر ” ریچارد کارلسون ”
Don’t Sweat the Small Stuff . . . and It’s All Small Stuff by Richard Carlson
این کتاب درباره چیست؟
کتاب واسه جزییات عرق نریز (یا در زندگی سخت نگیرید) (نوشتهشده در سال ۱۹۹۷)، تماماً دربارهی یافتن شادی و آرامش ذهنی در زندگی صحبت میکند. این کتاب به شما یاد میدهد چگونه مشکلاتتان را به فرصت تبدیل کنید؛ در شرایط دلهرهآور خونسرد بمانید و در لحظه زندگی کنید تا بتوانید از داشتهها و تجربیات مختلف بهترین استفاده را ببرید.
چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟
- هر کس که از زندگی خود راضی نیست.
- هر کس که به دنبال بهبود روابط خود است.
- هر کس که به دنبال یافتن آرامش ذهنی بیشتر است.
نویسنده کتاب کیست؟
رواندرمانگر، ریچارد کارلسون، با مجموعه کتابهای برای جزئیات عرق نریز که در ۱۳۰ کشور چاپ شد، به شهرت جهانی رسید. کارلسون که متخصص کنترل اضطراب است، با عبارت «برای جزئیات عرق نریز» به بخش مهمی از فرهنگ آمریکا تبدیل شد.
یاد بگیرید چگونه آرامشتان را حفظ کنید و بهکارهایتان برسید.
بهروز ماندن در دنیای امروزی کار آسانی نیست. همیشه کارهایی برای انجام دادن، افرادی برای ملاقات کردن و اطلاعاتی برای بررسی کردن وجود دارد. چطور ممکن است بتوانیم همهی این کارها را با هم انجام دهیم؟ آیا باید سریع باشیم تا بتوانیم به همهی کارها برسیم؟
پاسخ منفی است! اگر میخواهید آنطور که دوست دارید زندگی کنید، باید آهسته پیش بروید. کلید طلایی استفادهی حداکثری از زندگی این است که خودتان را از مشکلات دیوانهوار دنیای مدرن جدا کنید و مسیری سنجیده و آگاهانه پیش بگیرید.
در این خلاصه کتاب به موارد زیر نیز پرداخته میشود:
- چرا گذشته و آینده اهمیتی ندارد؟
- جزئیات چه هستند و چگونه بابت آنها استرس نگیریم؟
- چرا باید به همه لبخند بزنید؟
- برای رسیدن به اهدافتان خونسرد و واقعگرا باشید
- اگر میخواهید همیشه حق با شما باشد، انتظار خراب شدن روابط و شادیتان را هم داشته باشید
- حتی با افرادی هم که فکر میکنید لایق آن نیستند، مهربان باشید
- مثبت اندیش باشید و مشکلات را فرصتهای یادگیری بشمارید
- در لحظه زندگی کنید
- با خود و زندگیتان صلح کنید
- پیام کلی کتاب
برای رسیدن به اهدافتان خونسرد و واقعگرا باشید.
برای بهرهبرداری حداکثری از زندگی، به چه ویژگیهای رفتاری و اخلاقی احتیاج داریم؟ همه فکر میکنند برای رسیدن به هدف باید شادی و آرامش خود را فدا کنند، همیشه روحیهی رقابتی داشته باشند و بهطور منظم سخت کار کنند.
آیا این حقیقت دارد؟ بازهم جواب منفی است. تمرکز دائمی بر روی خود باعث ورود شما به دنیایی میشود که در آن همیشه مضطرب و ناراحت هستید، از اهدافتان دور ماندهاید و در آخر زمین میخورید.
اگر واقعاً قصد تحقق رؤیاهایتان را دارید، بهتر است در زندگی رویکردی آرام و متفکرانه داشته باشید. پس از برگرفتن چنین رویکردی، میبینید که انجام دادن کارها بسیار هم سادهتر شده است. حالا از کجا شروع کنیم؟
برای شروع، هر موقع که میتوانید استراحت کنید. شاید فکر کنید فقط در تعطیلات و آخر هفته زمان استراحت کردن است اما حقیقت این است که پس از هر بار انجام دادن کاری سخت و دشوار، باید استراحت کرد.
یک راه دیگر برای لذت بردن از اوقات استراحتتان این است که خودتان را به بیحوصلگی بزنید. جدی میگویم! وانمود کنید بیحوصله هستید. شاید در ابتدا سخت به نظر برسد اما پس از گذشت مدتی باعث میشود که بتوانید از رهایی و آرامشی که به شما میدهد لذت ببرید.
اگر میخواهید زندگیتان با آرامش همراه باشد، باید گوش کردن به حرف بقیه را کنار بگذارید و با انتخابهای خودتان پیش بروید. معمولاً هربار پسازاینکه همیشه سعی کردیم افراد دوروبرمان را راضی نگهداریم، به آدمی ناخوش تبدیل شدیم. اجازه ندهید نظرات و تصمیمات دیگران، زندگیتان را تحت تأثیر خود قرار دهد. این کار بهجز دلهره و اضطراب چیزی به همراه ندارد.
راضی نگهداشتن همهی افراد غیرممکن است. بهتر است بهجای این کار، با خود و اهدافتان روراست باشید. پس یک قدم بهعقب بردارید و به خودتان یادآوری کنید که زندگی شما در حالت اضطراری قرار ندارد.
اگر میخواهید همیشه حق با شما باشد، انتظار خراب شدن روابط و شادیتان را هم داشته باشید.
اکثر افراد دوست دارند مهم به نظر برسند و خودشان را مجبور به انجام کارهایی میکنند که موردقبول همگان است. این کار فقط باری از مشکلات را به زندگیتان اضافه میکند. علاقه به مرکز توجه بودن طبیعی است. ما دوست داریم با بیان نظراتمان، دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم اما متأسفانه فقط به روابط و دوستانمان آسیب میزنیم.
وسط حرف پریدن و شنوندهی خوبی نبودن، تنها باعث دلخوری و ناراحتی اطرافیانتان میشود. سعی کنید غرور خود را کنار بگذارید؛ صبور باشید و اجازه دهید که آنها حرفشان را تمام کنند. هرچقدر هم که تمرین این حرکت در ابتدا سخت به نظر برسد، نتیجهاش بهبود روابط و قدرت حل مشکلاتتان است.
اگر میخواهید همیشه حق با شما باشد، باید انتظار دور شدن افراد مهم زندگیتان را از خود داشته باشید. حتی اگر هم حس کردید حرفی که یکی از عزیزانتان زده نیاز به اصلاح دارد، ابتدا آرام باشید و اجازه بدهید صحبتشان را تمام کنند. میبینید که با پیش گرفتن چنین روشی، جو آرامتری میان هردوی شما برقرار میشود.
ما همچنین تمایل داریم از دست کسی که با او بحث داشتهایم عصبانی باشیم. همین خشم باعث تبدیل مشکلات کوچک، به مشکلات بزرگ در ذهنمان میشود.
اجازه ندهید خشم، شما را کنترل کند؛ چراکه خشم، بحث کوچکی با یک دوست را بهقدری بزرگ میکند که دیگر تصمیم میگیرید با او قطع رابطه کنید و حرف نزنید.
دلیل این خشم چیست؟ معمولاً افراد بخشش را نشانهای از ضعف و تزلزل میدانند. ما ناخودآگاه برای حفظ عزت خود با افراد مهم زندگیمان قطع رابطه میکنیم؛ به اینامید که آنها روزی برای منتکشی به سراغ ما بیایند.
بهجای اینکه سعی کنید همیشه حق با شما باشد، تلاش کنید آرام و شاد باشید. به مشکلات کوچک بها ندهید! چیزهای مهمتری در زندگی وجود دارد؛ مثلاً تلاش برای ساختن دنیایی بهتر.
حتی با افرادی هم که فکر میکنید لایق آن نیستند، مهربان باشید.
گاهی بهقدری برای رسیدن به اهدافمان مشغول هستیم که از قدردانی بابت چیزهای مهم زندگی غافل میشویم. پس هرروز به افراد مهم زندگیتان که بابت حضور آنها شکرگزار هستید فکر کنید و نامهای پر از احساس برای آنها بنویسید. بگذارید از عشق و محبتی که شما نسبت به آنها دارید آگاه شوند.
این شکرگزاری و نوشتن نامه، باعث ازاینرو به آن رو شدن زندگیشان نمیشود اما حتماً باعث میشود که حداقل برای بیست و چهار ساعت حس خوبی داشته باشند. کمی مهربانی مانند کمک کردن به مادر در کارهای خانه یا کمک کردن به همسرتان تفاوت بزرگی رقم میزند.
دربارهی افرادی که دوستشان ندارید چی؟ آنهایی که شما را آزردهخاطر میکنند را میگویم. اگر میخواهید شادتر باشید، به آنها هم فرصت بدهید.
مردم گاهی اوقات، آزاردهنده یا خستهکنندهاند اما این نمیتواند دلیلی برای عصبانیت شما باشد. بهجای عصبانیت، سعی کنید دلیل رفتارشان را متوجه شوید. همدلی کردن با آنها باعث کاهش عصبانیت میشود. برای مثال اگر از کندی کارمند پست عصبانی هستید، سعی کنید خود را جای او بگذارید. آن کارمند پست سعی در آزردهخاطر کردن شما ندارد و شاید فقط کمی ناراحت است. اگر کمی به آنها فرصت دهید، همهچیز درست میشود.
هرچقدر محبت بیشتری به دیگران داشته باشید، خودتان نیز شادتر خواهید بود. پس به آن کارمند پُست لبخند بزنید. همین لبخند ممکن است حال او را دگرگون کند. با دیگران خوب رفتار کردن، با خود خوب رفتار کردن است.
مثبت اندیش باشید و مشکلات را فرصتهای یادگیری بشمارید.
زندگی شما، بازتاب افکارتان است؛ پس حتماً تفکری مثبت داشته باشید!
بسیار مهم است که بدانید افکار شما، واقعیت شما را میسازند. شما نمیتوانید افکارتان را مشاهده کنید؛ بلکه آنها را زندگی میکنید. خوشبختانه ما میتوانیم افکار خود را کنترل کنیم و بر آنچه که در ذهنمان میگذرد تسلط داشته باشیم.
هرگاه حال بدی داشتید، بر روی عوض کرد طرز فکرتان تمرکز کنید. به یاد داشته باشید که این نیز میگذرد. هیچچیز همیشگی نیست. تمامی لحظات موقتی هستند و هرگاه که اراده کنید میتوانید حس بهتری داشته باشید.
یک روش خوب برای تقویت قوهی مثبتاندیشی و تعلیم دادن افکارتان این است که اوقاتی را تنهایی سپری کنید. وقت گذاشتن برای خود، ارزشمندترین هدیهای است که میتوانید به خود بدهید. این وقت گذاشتن میتواند در قالب تمرینات یوگا و یا طبیعتگردی باشد. اوقات تنهایی نقش بسیار مهمی در زندگی شما دارند.
بخش مهم دیگری از مثبتاندیشی، دست برداشتن از جنگیدن با مشکلاتتان است. روبرو شدن با مشکلات هنگام عصبانیت، تنها شما را ناامیدتر میکند. خلاص شدن از شر مشکلات شما را به شادی محض نمیرساند؛ بلکه شما وقتی به این شادی میرسید که بتوانید از همان مشکلات درس بگیرید و مانند یک معلم به آنها نگاه کنید.
فرض کنید یکی از مشکلات شما، حسودی کردن به شادی دیگران است. ابتدا سعی کنید دلیل این حس را پیدا کنید، سپس به دنبال یافتن آن بخش از زندگی خود که مورد رضایت شما نیست بروید و در آخر، به دنبال راهحلی برای بهبود اوضاع باشید.
بر روی داشتههایتان تمرکز کنید. بهجای غُر زدن دربارهی حقوق ماهیانهتان، بابت اینکه بیکار نیستید شکرگزار باشد. با همین رویه، سرانجام احساس بهتری نسبت به زندگی پیدا میکنید. شما کنترلی بر روی اتفاقات جهان ندارید اما حداقل میتوانید اتفاقاتی که درونتان میافتند را کنترل کنید.
در لحظه زندگی کنید.
انسانها اغلب اوقات نگران و عصبی هستند؛ تا جایی که یادشان میرود نفس عمیقی بکشند و از لحظه لذت ببرند. اگر به دنبال آرامش ذهن هستید، باید در لحظه زندگی کنید. ما عادت داریم به مشکلات گذشته و احتمالات آینده آنقدری فکر کنیم که در آخر زانوی غم بغل بگیریم و باعث شود به فردی ناامید، ناراحت و افسرده تبدیل شویم.
برای خلاصی از این دسته مشکلات، تمرکز خود را بر روی شرایطی که در آن قرار دارید بگذارید و برای چند دقیقه بهآرامی نفس عمیق بکشید. اینکه همیشه فکرتان جای دیگری باشد، میتواند بسیار مخرب واقع شود.
اگر بر روی لحظهای که در آن قرار دارید تمرکز کنید، حتی در شرایط دشوار نیز میتوانید به آرامش ذهنی برسید. منتظر لحظهی طلایی برای شروع این حرکت نباشید چون آن لحظه هیچوقت نخواهد آمد.
البته که نداشتن زندگیایدهآل برای همه ناامیدکننده است اما راز خوشحال بودن، لذت بردن از زمان حال و صد البته صبور بودن است. وقتیکه صبور باشید، یاد میگیرید شرایط را همانگونه که هستند قبول کنید. پس روزانه با خود تمرین کنید؛ برای مثال اگر هنگام کار مضطرب شدید، برای پنج دقیقه نفس عمیق بکشید و به کار فکر نکنید. حتی ممکن است خودتان چیز جدیدی در آن پنج دقیقه کشف کنید که به آرام شدنتان کمک میکند.
انجام چند کار درآنواحد یکی دیگر از کارهایی است که از بودن و لذت بردن شما در زمان حال جلوگیری میکند. بابت اتمام یکجای کارهایتان، دلهره نداشته باشد. ریتم انجام کارهایتان را مشخص کنید و سعی کنید از هر کاری که انجام میدهید درس بگیرید.
«به یاد داشته باشید تنها زمانی که واقعاً وجود دارد، زمان حال است.»
با خود و زندگیتان صلح کنید.
در دنیایی زندگی میکنیم که سرعت پیشروی بسیار بالاست و همهچیز باید در همین لحظه و به شکل بینقصی انجام شود. همین موضوع هم بهطور دائم ما را تحتفشار قرار میدهد؛ حتی وقتی میخواهیم کارهای ساده و روزمرهمان را انجام دهیم.
شاید فکر کنید کمالگرا بودن شما را به بهترین فرم خود میرساند. نه تنها کمالگرا بودن کمکی به شما نمیکند؛ بلکه باعث میشود در تمام لحظات زندگی به نقصها، نداشته ها و مشکلاتتان فکر کنید.
پس دفعهی بعدی که در آینه به خود نگاه میکنید و به فکر پنج کیلو وزن کم کردن هستید، به خودتان یادآوری کنید که همین بدن ابزاری فوقالعاده است که به شما اجازه میدهد زندگی زیبایی داشته باشید. پس بهجای تغییر، به فکر تقدیر (از خود) باشید.
به خاطر داشته باشید: در زندگی شما عجله وجود ندارد! بسیاری از افراد هستند که خانواده، دوستان و حتی رؤیاهای خود را به خاطر سخت کار کردن رها میکنند. چون حس میکنند تنها راه رسیدن به موفقیت این است؛ درحالیکه هیچچیز، مهمتر از شادی شما در زندگی وجود ندارد.
پس هرگاه که مضطرب شدید یا زیر فشار بودید، به خودتان بیایید و برای یک دقیقه هم که شده با خود تکرار کنید: «هیچچیز اورژانسی و مهمی در این لحظه وجود ندارد.» با یکی از عزیزانتان تماس بگیرید و یا مشغول کاری شوید که شما را خوشحال میکند. سعی کنید حتی در اوضاعی که به وفق مراد شما نیست هم آرامشتان را حفظ کنید. استراحت کردن و مهمتر از آن، آرامش گرفتن را به زمان دیگری موکول نکنید.
حتی در زمانهایی که سرتان بسیار شلوغ است هم میتوان ذهن را آزاد کرد. باید تصمیم بگیرید که کل روز، رفتاری آرام و خونسرد داشته باشید. مشکلات بالاخره حل میشوند؛ این شما هستید که تصمیم میگیرید چگونه زندگی کنید.
پیام کلی کتاب برای جزئیات عرق نریز
زندگی، بازتاب افکار شماست – کنترل افکار به معنی کنترل تام خود میباشد. پس در شرایط دشوار، خونسردی خود را حفظ کنید، در زندگی مثبتاندیش باشید، به عزیزانتان عشق بورزید و خصومتها را کنار بگذارید. در لحظه زندگی کنید و زمانی که یاد گرفتید چیزهای کوچک اهمیتی ندارند، آن موقع است که میتوانید به شادی و آرامش ذهن برسید.
نسبت به دیگران احساس منفی نداشته باشید.
اگر کسی باعث عصبانیت شما میشود، سعی کنید اوضاع را از نگاه او بررسی کنید. اگر با عزیزی بحث و مشاجره دارید، تلاش کنید عصبانیت خود را کنار بگذارید. اگر با دیگران رفتار خوبی داشته باشید، نه تنها آنها؛ بلکه خودتان هم شادتر خواهید بود.
خیلی کتاب مفید و خوبی بود ممنون
عالی
خیلی مفید و جذّاب. به هر کسی که با مشکلاتی مثل اضطراب یا عصبانیت داره دست و پنجه نرم می کنه توصیه می کنم.
اگه مثل من فقط به نگاهی متفاوت به مشکلات و زندگی به طور کلی نیاز داشته باشید، این کتاب، کتاب خیلی خوبیه. من تقریبا هر شب میخونمش و این بار دومه که تمومش کردم. به نظر من کلا کتابای ریچارد کارلسون همه خوبن 🥰
این کتاب واقعاً به من کمک کرد تا بفهمم بیش از حد فکر می کنم و اجازه می دم چیزهای احمقانه منو آزار بدن. اگر شما هم مثل من هستید و باید به هر اتفاق کوچکی که در طول روز براتون میفته فکر کنید، این کتاب ممکنه بهتون کمک کنه
یکی از کتاب های مرجع واقعی برای ثبات ذهن
پرکاربرد مرسی بابت خلاصه ها