خلاصه کتاب « گوتنبرگ، یک خوره | Gutenberg the geek » اثر « جف جارویس | Jeff Jarvis » شرحی بر نخستین کارآفرین فناوری دنیا
این کتاب درباره چیست؟
کتاب «گوتنبرگ، یک خوره» منتشر شده در سال 2012، زندگی و کسب و کار “یوهانس گوتنبرگ” مخترع ماشین چاپ را بررسی کرده و با تشریح شباهتهای میان او و کارآفرینان امروزی «سیلیکون ولی (محل حضور شرکتهای بزرگ رایانهای)» نشان میدهد که چگونه او یکی از بنیان گذاران کارآفرینی فناوری بوده است.
چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟
- کارآفرینها، مبتکران و سرمایه گذاران خطرپذیر
- هر فرد علاقه مند به تاریخ
نویسنده این کتاب کیست؟
جف جارویس، یک خبرنگار آمریکایی، استاد و مبلغ وب آزاد است که برای روزنامههای «سان فرانسیسکو اگزمینر» و «گاردین» روزنامهنگاری کرده است. کتاب قبلی او «اگر گوگل بود چهکار میکرد» است.
چرا گوتنبرگ نخستین کارآفرین حوزه فناوری است؟
یک طلاکار که 550 سال پیش تلاش برای چاپ انجیل داشته، به کارآفرینان فناوری امروز چه ربطی دارد؟
آنطور که پیداست، خیلی زیاد!
در طی مسیر 20 ساله اختراع و بهبود فناوری ماشین چاپ معروفش، یوهانس گوتنبرگ، با بسیاری از موانعی روبهرو شد که کارآفرینان امروزی سیلیکون ولی مواجه هستند؛ مواردی مثل معضلات جریان پول و سرمایه گذاران خیانتکار.
علیرغم این سختیها، اختراع او یکی از تأثیر گذارترین اختراعات تاریخ و قابل قیاس با پتانسیل اینترنت در دنیای امروز است.
در این خلاصه کتاب خواهید آموخت:
- چطور گوتنبرگ مثل استیو جابز است؛
- مدل اولیه گوتنبرگ چه بود؛ و
- چطور تأثیرات اینترنت بر بشریت تازه اول راه هستند.
گوتنبرگ مانند بسیاری از کارآفرینان در زمانهای متلاطم زندگی میکرد و اختراع بزرگش را ذره ذره تولید کرد
در قرن 15، بادهای تغییرات مذهبی، سیاسی و اقتصادی در شهر مینز آلمان، محل زندگی یوهانس گوتنبرگ، در حال وزیدن بودند. در کنار کشمکش قدرت، بین قشر تازه تشکیل شده متوسط و خانوادههای اشرافی، خود شهر نیز به قدری زیر قرض بود که طلبکاران آن را وادار به بکارگیری سیاستهای ریاضت اقتصادی کرده بودند.
همانطور که امروز میدانیم، چنین دورههایی از تغییر و بهم ریختگی معمولاً به ظهور نوآوران میانجامند.
در سن 40 سالگی، گوتنبرگ که یک طلا کار بود، نخستین کار جسورانهاش را، که البته شاید کمتر از آنچه تصور میکنید بلندپروازانه بود آغاز کرد: ساخت و فروش آینههای کوچک به زائرها. این فعالیت به لحاظ مالی کم و بیش موفقیتآمیز بود، اما مهمتر این بود که مهارتهای ضروری کسب و کار مثل: نحوه ساخت یک تیم، ایجاد ساختار قانونی و جمعآوری سرمایه را به او آموخت.
چون میدانید، آرزوهای گوتنبرگ بزرگتر از فقط خرده ریز فروشی به مسافرها بود. در خفا او مشغول توسعه اختراعی بود که امروز به واسطه آن شناخته میشود: ماشین چاپ.
این فناوری جدید، به نوآوری عظیم، پیشرفت و بهینهسازی در بسیاری جنبهها نیاز داشت.
مثلاً، دکمهها باید از آهن مذاب ساخته میشد. در این مرحله، اختراع یک قالب همهکاره و ترکیب درست فلزات، به نرخ تولید بیسابقهای انجامید؛ تنها یک کارگر ریختهگری میتوانست تا 3000 حرف در روز تولید کند. اینکار فرایند چاپ را به شدت سرعت داد.
اختراع کلیدی دیگر، خود پرس چاپ بود که گوتنبرگ با الگوگیری از ماشینهای عجیب مورد استفاده در کارخانههای شرابسازی طراحی کرد و به وسیله آن دقت چاپ بسیار افزایش یافت.
همچنین یافتن جوهر مناسب نیز نیاز به نوآوری داشت؛ گوتنبرگ جوهر خود را از ترکیب دوده، کهربا و روغن بَزرَک درست کرد که به آن رنگ مشکی غلیظ را میداد و تا امروز نیز بکار می رود .
توسعه، تنظیم و بهینهسازی همه این اجزا نزدیک به 20 سال به طول کشید، پس نمیتوانید بگویید گوتنبرگ شهرتش را مدیون یک لحظه نوآوری است.
او البته مانند هر کارآفرین خوبی، قبل از عرضه محصول نهاییش، انجیل لاتین، کارش را با یک پیش نمونه آزمایشی به شکل یک کتاب گرامر لاتین آغاز کرد.
این کتاب پیش نمونه، به شدت بدریخت بود و صفحاتش پر از کلمات چسبیده بهم بود، اما ثابت کرد که پرس چاپ واقعاً کار میکرد.
سرمایهگذار گوتنبرگ، از پشت به او خنجر زد پس او تصمیم گرفت کارش را متنباز کند
آیا تا به حال نمونهای از محصول مشهور چاپ گوتنبرگ، انجیل لاتین را دیدهاید؟
زیبایی بینظیر این کتاب زبانزد است. درواقع تعهد او به بینقصی و نظم در چاپ و صفحه آرایی، ما را به یاد یک کارآفرین کمال گرای دیگر میاندازد: استیو جابز.
اما بدبختانه برای گوتنبرگ، چاپ خیلی آسان پیش نرفت.
میدانید، مانند بسیاری از کارآفرینان مدرن، گوتنبرگ با مشکل جریان پول مواجه بود. او هزینههای فوری و سرمایهگذاری های مهمی شامل حقوق 20 کارگر و خرید 230 هزار صفحه کاغذ، پیش از آن که حتی یک انجیل بفروشد پیش روی خود داشت.
پس از کجا این هزینهها را تأمین میکرد؟
گوتنبرگ موفق شده بود که مقداری درآمد از طریق چاپ آمرزش نامه برای کلیسا کسب کند. اما بخش اصلی سرمایه او از طریق وامهای بدون بهره گرفته شده از تعدادی کسب و کار دار بیرحم و همچنین یک سرمایهگذار خطرپذیر تازه به دوران رسیده، به نام “یوهان فاست” تأمین شده بود. در مجموع او 1600 گیلدر، معادل 300،000 دلار امروزی وام دریافت کرد.
گوتنبرگ قصد چاپ 180 جلد انجیل را داشت؛ قیمت انجیل در آن زمان آنقدر بالا بود که فروش این تعداد به راحتی همه سرمایهگذاری های خودش و فاست را بازمی گرداند. اما درست زمانی که کتابها تقریباً کامل شده بودند، فاست حمله خودش را کرد؛ او علیه گوتنبرگ شکایت کرده و بازپرداخت وامهایش همراه با سود را طلب کرد. از آنجا که گوتنبرگ هنوز حتی یک انجیل هم نفروخته بود؛ توان پرداخت پول فاست را نداشت و فاست، کارگاه اصلی گوتنبرگ به همراه اکثر تجهیزات و کار انتشار انجیل را از آن خودش کرد.
این آخرین باری نبود که یک کارآفرین از بیاحتیاطی در کسب و کار با سرمایه گذاران پشیمان میشد.
خب یک کارآفرین در چنین شرایطی که کار و اسرار حرفهاش همگی از زیرِ دستانش کشیده شدند، چهکار میکند؟
پاسخ: کارش را متنباز میکند: گوتنبرگ شروع به آموزش روشش به چاپ کنندهها کرد و با این کار این صنعت جدید را در سراسر اروپا پخش کرد.
و همانطور که در ادامه خواهید دید، اختراع او، اثری برجسته و به یاد ماندنی بر همه بشریت به جا گذاشت.
اینترنت نیز میتواند به اندازه ماشین چاپ گوتنبرگ برای بشریت تأثیر گذار باشد
اختراع گوتنبرگ خیلی زود نقشی کلیدی در اصلاحات پروتستانی که اروپا را فرا گرفت پیدا کرد.
اول این که آمرزشنامههای کلیسای کاتولیک که به برانگیختن خشم مارتین لوتر انجامیدند، با همین ماشین، چاپ میشدند.
اما مهمتر آن که این فناوری جدید بود که اجازه داد مارتین لوتر اعتراض نامه معروفش را چاپ کرده و در همه جای اروپا پخش کند و با این کار شعلههای اصلاحات را بر افروزد.
با در نظر گرفتن این پدیده، می توان شباهتهایی میان ماشین چاپ گوتنبرگ و اینترنت امروزی مشاهده کرد. هر دوی آنها بسترهایی هستند که روی آنها می توان انقلابهایی در عرصههای سیاست، مذهب، هنر، علم و فرهنگ رقم زد. به عنوان مثال، نقش توییتر در بهار عربی را در نظر بگیرید.
برخی پژوهشگران معتقدند که اینترنت درواقع به نوعی در حال تکمیل محوری است که گوتنبرگ آغاز کرد.
پیش از ماشین چاپ، اطلاعات بین افراد، دهان به دهان و بدون اشاره به گوینده اصلی منتقل میشد. اما به لطف چاپ، نویسندگی و مالکیت فکری میتواند به وضوح ثبت و حفظ شود. البته اطلاعات و دانش امروزی به صورت آنلاین به اشتراک گذاشته، تغییر یافته و لینک میشوند و بار دیگر مسئله مالکیت به چالش کشیده میشود. این مسئله ایست که همهی افراد دارای حقوق معنوی آثار، به خوبی با آن آشنا هستند.
اما این نکته قابلتوجه است که روشن شدن اثر فرهنگی حقیقی فناوری گوتنبرگ مدتی به طول انجامید. درست است که در مدت 50 سال پس از ابداع ماشین گوتنبرگ کتابهای زیادی چاپ شدند، اما این کتابها اغلب نسخههایی برگرفته از کتابهای خطی آن زمان با تقلید از همان سبک و ژانر بودند. حدود نیمقرن از اختراع چاپ به طول انجامید تا ژانرها و سبکهای جدید شروع به ظهور کردند.
این موضوع باعث میشود آدم به فکر بیفتد؛ برخلاف تصور رایج که اینترنت به سرعت رعد آسا جوامع انسانی را دچار تغییر کرده است، در واقع تأثیر اینترنت بر زندگیهای ما تازه آغاز شدهاند و مهمترین اثرات فرهنگی آن هنوز با ما فاصله دارند.
برای آن که پتانسیل حقیقی آن محقق شود، باید از اینترنت در مقابل کنترل حکومتها و شرکتها محافظت شود. تنها در این صورت است که اینترنت نیز به یک نیروی فرهنگی تأثیر گذار همچون ماشین چاپ گوتنبرگ تبدیل شده و علوم و حرفهها، کلاسهای اجتماعی و حتی ملتهای جدید را بهوجود میآورد.
پیام کلی کتاب گوتنبرگ یک خوره
گوتنبرگ دههها زمان صرف به کمال رساندن ماشین چاپ کرد تا درست پیش از عرضه محصول اصلیاش، مورد خیانت سرمایه گذارش واقع شود.
از آن زمان، ماشین چاپ او تأثیر عظیمی بر تمام بشریت گذاشته و ما پتانسیل مشابهی به آن را در اینترنت میبینیم.