همه چیز در مورد
سوپِرمَن
“سیاره او (سوپرمن) نابود شد. او تنها بازمانده یک نسلکشی بود. در شرایط نامطلوبی بزرگ و بهآرامی متوجه اینکه او با بقیه فرق دارد شد. بیگانهای که هرروز بیشتر در مورد تفاوت خودآگاهی پیدا میکرد و قدرت از بین بردن دنیای ما را داشت. اینجا دنیای او نیست به چشم او، ما مانند مورچه هستیم. تصور کنید درد و عذابی که دارید همیشه از بیگانه بودن در محیطی ناآشنا نشأت میگیرد. بااینحال او این عذاب و درد را تحمل کرد و تبدیل به سمبل امید شد”
بتمن
دایرةالمعارف مصوّر و اورجینال DC
- کاری از انتشارات DK در انگلستان و شرکت DC در ایالات متّحدهی آمریکا
- با بیش از 1200 اَبَرقهرمان و اَبَرتبهکار دنیای DC
- دنیای DC در یک دایرةالمعارف بزرگ، قطور و سنگین!
- راهنمای تمام شخصیتهای دنیای DC، از بهترین و باهوشترین شخصیتها گرفته تا فاسدترین و بدنام ترین آنها
سوپرمن (اسم واقعی او کلارک کنت، یا اسم اصلی او، کال اِل) بهعنوان آخرین بچه متولدشده در کریپیتون، به زمین فرستاده شد تا آخرین امید سیاره در حال مرگ خود باشد و در زمین رشد کرد و تبدیل به محافظ سیاره شد. او با استفاده از تواناییهای خود مانند: پرواز، قدرت فرا بشری، لیزر چشمی و دیگر قدرتهای شگفتانگیز خود از زمین و جهان در برابر تهدیدات بزرگ محافظ میکند. او همچنین یکی از مؤسسان لیگ عدالت و پدر سوپرمن دوم، جانکنت است.
کریپتون سیاره ای بود که به دور ستاره سرخ رائو، خانه کریپتون ها می چرخید.
مشخصات سوپرمن
اولین حضور | شمارهی 1 از جلدِ 1 Action Comics در ماه ژوئن سال 1938 |
نام اصلی | کال ال(به زبان انسان ها، فرزند ستاره)، کلارک جوزف کنت(نام زمینی و قانونی) |
نام مستعار اصلی | سوپرمن |
محل فعالیت | متروپلیس، قلعه تنهایی، برج سابق لیگ عدالت، شهر کوچک اسمالویل و همیلتون |
شخصیت | مثبت |
هویت | مخفی |
نژاد | کریپتونی |
ملیت | آمریکایی |
وضعیت تاهل | متاهل |
جنسیت | مرد |
اشتغال | ابرقهرمان، گزارشگر، و در گذشته کشاورز |
قد | ۶ فوت و ۳ اینچ معادل ۱۹۰.۵ سانتی متر |
وزن | ۲۳۵ پوند معادل ۱۰۶.۵۹ کیلوگرم |
رنگ چشم | آبی |
رنگ مو | مشکی |
دیگر نام های مستعار | اکسِل(Aksel)، چز دونن(Chaz Donen)، خدای قدرت(God of Strength)، جان کلارک، پرلکس(Parallax)، یلو لنترن(Yellow Lantern,)، سوپرمن آبی(Superman Blue)،سوپرمن بوی(Superboy)، داکتر فیت، اون به اهل نا گاهل(Bahle'na Gahl[) |
عضویت در | دیلی پلنت، خانواده سوپرمن، افوریتی، عضو سابق لیگ عدالت، لیگ عدالت: تیم میستری، ارتش سینسترو |
سازندگان | جری سیگل و جو شاستر |
خویشاوندان سوپرمن
تصویر | نام | نسبت |
---|---|---|
لویس لین کنت | همسر | |
جور ال | پدر، فوت شده | |
لارا لو وان | مادر، فوت شده | |
نیم ال | عمو، فوت شده | |
زور ال | عمو، فوت شده | |
آلورا این زِ | عمه، فوت شده | |
کارا زور ال | دختر عمو | |
جوناتان کنت | پدرخوانده | |
مارتا کنت | مادرخوانده | |
جان کنت | فرزند | |
اتور را | دخترخوانده | |
اسول را | پسرخوانده | |
مان ال | ششمین نوه | |
سم لین | پدر زن، فوت شده | |
النور لین | مادر زن، فوت شده | |
لئو لین | برادر زن | |
لوسی لین | خواهر زن |
کلونهای سوپرمن
تصویر | نام | توضیحات |
---|---|---|
کانِر کِنت | درنتیجه ترکیب ژنتیکی | |
بیزارو | کلون، فوت شده | |
بیزارو دوم | کلون | |
امپراتور سوپِرمَن | کلون ژنتیکی | |
میلکمَن مَن | کلون ژنتیکی، فوت شده | |
مرد هستهایی | کلون، فوت شده |
همکاری 2 غولِ عرصهی هنر؛ انتشارات DK در انگلستان و کُمپانی DC در آمریکا!
- ساخت کشور انگلستان؛ نه چین و نه هیچ کشور دیگری! موقع خرید کتاب از هر فروشگاهی، حتماً به پشتِ جلدِ کتاب، بالای شابک نگاه کنید؛ به هیچ عنوان نباید عبارت “Printed in China” نوشته شده باشد. این عبارت به این معنی است که کتاب در کشور چین تولید شده است؛ نه انگلیس!
- بسته بندی و ارسال رایگان در کمتر از ۴ روز
- دایرةالمعارف اورجینال DC یعنی نتیجهی تلاش نویسندگان، طرّاحان، نقّاشان و مورّخان شرکت بزرگ DC
تاریخچه سوپرمن
ریشهها
هویّت new 52 سوپرمن
به دلیل تغییر در دنیای دی سی (DC) هویت و سرگذشت این شخصیت هم مورد بازنگری قرار گرفت.
کال ال در کریپتون از جور ال و لارا به دنیا آمد. پس از اینکه جور ال متوجه شد که این سیاره محکوم به نابودی است، سعی کرد با خانواده اش به منطقه شبح فرار کند اما بخاطر اینک ه جنایتکارانی از قبل در آنجا بودند این ایده منتفی شد. بدون هیچ گزینه دیگری، او و لارا به سرنوشت خود تسلیم شدند، پسرشان را در نمونه اولیه موشک تخلیه قرار دادند، هوش برینیاک آن را فعال کردند و آن را به سیاره ای با خورشید زرد: زمین فرستادند.
این موشک در اسمالویل، کانزاس فرود آمد، جایی که جاناتان و مارتا کنت نوزاد کریپتونی را کشف کردند، آنها تازه فهمیده بودند که نمی توانند از خود بچه دار شوند. این یتیم بیگانه را شانس خود دیدند، او را برداشتند و به خانه بردند و گوساله ای مرده به جای او گذاشتند به این امید که برای دولت ردپایی به جا نگذارند. آنها کلارک را به ارزش ها آرمان های خود بزرگ گردند سرانجام، جاناتان اصل و نسب واقعی کلارک را برای او فاش کرد، اما این را به او واگذار کرد تا تصمیم بگیرد که چه معنایی برای او دارد.
با این حال، در شب جشن جشن رقص دبیرستان، چون کلارک هیچ الگوی ابرقهرمانی برای تبدیل شدن به یک قهرمان نداشت، کلارک نتوانست والدین خواندهاش را از مرگ در یک تصادف رانندگی نجات دهد. پس از تشییع جنازه آنها، کلارک مزرعه کنت را به همسایه ای فروخت و به متروپلیس نقل مکان کرد تا روزنامه نگار شود.
هویّت فعلی
کال ال (Kal-El) آخرین فرزند جور ال (Jore- El) و لارا لور وان(Lara Lor-Von) کمی قبل از نابودی سیاره کریپتون متولد شد. آنها به خاطر آگاهی از سرنوشت قریبالوقوع سیاره خود، تحقیقاتی را (از راه دور) در مورد سیارههای قابل سکونت در محدوده سیاره خود را جستوجو کرده بودند و موشکی را طراحی کردند و امیدوار بودند بهوسیله این موشک فرزند آنها نجات پیدا کند. او در کودکی به پسرعموی پدری خود کارا زور آل معرفی شد. درنهایت، آنها زمین را انتخاب کردند و موفق شدند پسرشان را لحظاتی قبل از نابودی کریپتون به فضا پرتاب کنند. موشک کال در اسمالویل، کانزاس فرود آمد، جایی که جاناتان و مارتا کنت او را پیدا کردند.او را بهعنوان پسر خود پذیرفتند و به او اسم کلارک کنت را دادند.
جور ال یک دانشمند کریپتونی و پدر سوپرمن بود
قهرمان معروف به Supergirl است. در کریپتون از عمو و خاله سوپرمن متولد شد.
دوران کودکی
وقتی دوران تحصیلی کلارک شروع شد پدر و مادر، و همچنین خود نگران این بودند که کلارک به بقیه بچهها ارتباط نگیرد، کلارک از پدر خود راهنمایی خواست و او پیشنهاد داد که برای بچهها جوک تعریف کنند و اگر آنها خندیدند با او دوست میشوند. روز اول مدرسه برای کلارک آنقدر هم سخت و دشوار نبود؛ همان اول دوستان زیادی پیدا کرد ولی دختری به نام سمانتا که تنها در زمینبازی نشسته بود و به نظر میرسید که با بقیه متفاوت است، نظر او را جلب کرد.
کلارک قصد داشت که با او دوست شود ولی میترسید سری این مسئله دوستانی که بهتازگی پیداکرده بود را از دست بدهد اما والدین کلارک به او گفتند که به با سمنتا دوست شود به نظر بقیه دوستانش اهمیتی ندهد. او به نصیحت پدر و مادر خود گوش داد و با سمانتا دوست شد و بقیه همکلاسیهای او سر این مسئله با سمنتا دوست شدند.
دوران مریضی “مارتا”
در دوران کودکی کلارک، مارتا به سرطان مبتلا شد و برای درمان، تحت شیمیدرمانی قرار گرفت. تا زمانی که مارتا حالش بهتر نشده بود، کلارک چیزی در مورد بیماری مادرش نمیدانست و همزمان بود که دانشآموز جدیدی به نام کلاب به مدرسه آمده و کلارک با او بهشدت مشکل داشت. کلاب بهنوعی یک قلدر بود با پرخاشگریهای نابجا که از رفتار بد پدرش نشأت میگرفت. کلارک سعی داشت جلوی عکسالعمل نشان دادن به رفتار کلاب را بگیرد و با او برخورد نکند چون مادرش به او گفته بود که بهتر است به مردم کمک کنیم تا خوبیهای درون خود را پیدا کنند تا اینکه رفتار خود را بازور اصلاح کنند.
هنگامیکه کلارک و مادرش، در حال ترک مدرسه بودند، کلاب توپ را به سمت سر مارتا شوت کرد و ناخواسته، این ضربه باعث شد کلاهگیس مارتا بیفتد و کلارک متوجه شرایط مادرش بشود. همان شب، کلارک برای تلافی قصد خراب کردن دوچرخه کلاب را داشت ولی وقتی به خانه کلاب رسید، دید پدر کلاب مست است، و او را کتک میزند.وقتی پدر کلاب قصد داشت که در آن حالت غیرعادی رانندگی کند، او درست به سمت جهت مخالف حرکت کرد و در همان لحظه، کلارک او را نجات داد. او پدر کلاب را به درمانگاه برد و بهطور ناشناس او را بستری و سپس آنجا را سریع ترک کرد. پسازآن، کلارک برای ابراز همبستگی با مادرش سعی کرد موهای خود را بتراشد، اما متوجه شد آسیب ناپذیری، این کار را غیرممکن کرده است.بعداً او توانست با کلاب ارتباط پیدا کند و به او این مسئله را بفهماند که او مانند پدرش نیست و لازم هم نیست که شبیه پدرش شود.
درنهایت کلاب از مارتا عذرخواهی کرد و برای نشان دادن بخشی از عذرخواهی خود، موهای سرخود را برای حمایت از مارتا تراشید. سپس کلاب آنجا را ترک کرد و به متروپلیس پیش خالهاش رفت تا در آنجا روزی بزرگ شود و یک موسسه اجتماعی برای حمایت از کودکان در معرض خطر را تأسیس و اداره کند.
دوستان دوران کودکی
کلارک در اسمالویل بزرگ و با لانا لانگ و پیت راس تبدیل به دوستان صمیمی شدند. این سه نفر هیچوقت از همدیگر جدا نمیشدند و هر کاری را باهم انجام میدادن ازجمله پنهان شدن از دست لکس لوتور جوان. اولین باری که کلارک پرواز کرد کاملاً از سر غریزه بود. گردبادی به سمت اسماویل آمده بود و کلارک بدون یکلحظه فکر و تعلل برای نجات لانا اقدام کرد.
لانا لانگ دوست دوران کودکی سوپرمن است که پس از جذب انرژی رادیواکتیو، قدرت های مافوق بشری را در خود به وجود آورد. او تصمیم گرفت تا از توانایی های جدید خود استفاده کند و به قهرمان سوپرومن تبدیل شود.
کریپتو، سوپِرداگ(The super dog)
یک روز عصر، هنگام شام خانوادگی، کلارک با حواس فرا بشری خود متوجه سقوط شئ از فضا در فاصله چند کیلومتری از خود شد. او با سرعتبالا خود به سمت محل سقوط حرکت کرد، درحالیکه والدین او گفتند تا قبل از رسیدن آنها به چیزی دست نزند. بالاخره سه آنها در محل سقوط شئ، به هم ملحق شدند؛ یک موشک کوچک فضایی کریپتونی که در بستر خشک نهر افتاده بود. با دیدن این موشک، کلارک موشکی را که خود او با آن به زمین آمده بود را به یاد آورد. موشک باز شد و سگی بازیگوش از داخل آن به سمت کلارک پرید و کلارک همان قدرت کریپپتونی که خود داشت را در درون آن سگ هم احساس میکرد.
کلارک و سگ باهم بازی کردند و باهم جوش خوردند. وقتیکه کلارک داشت با سگ بازی میکرد، هالوگرافی از پدر خونی او، جور ال (Jore- El) فعال شد و بیان کرد سگی که در این موشک کریپتونی بوده، یک نمونه آزمایشی برای اطمینان حاصل کردن از امنیت این موشک برای فرستادن کلارک به زمین بوده است.هالوگراف همچنین اسم سگ که کار ال(همان کلارک کنت) به او در دوران نوزادی داده بود را بیان کرد؛ اسم سگ کریپتو بود.
دوران نوجوانی
یک پاییز خاص در طول سالهای نوجوانی کلارک، مزرعه کنت برداشت بدی داشت. باوجوداین، جاناتان تصمیم گرفت برداشت محصولات خود را با همسایگانش، که شرایط بدتری داشتند، تقسیم کند. کله جامعه به کمک هم آمده بودند و این مسئله برای کلارک ک شنیده بود بعضی از مردم از همدیگر خوشش نمیآید و باهم دشمن هستند، عجیب بود و جانتان به کلارک توضیح داد که مردم درنهایت میخواهند خوب باشند ولی نیاز به یک الگو دارند تا بهترین وجه شخصیتی خودشان را نشان بدن. و تو اون الگو هستی.
در سرگذشت قبلی، در مجلس رقص دبیرستان، به خاطر اینکه خانواده او را از تبدیلشدن به یک قهرمان منصرف میکند، مارتا و جاناتان کنت در یک تصادف کشته شدند. اینیک اتفاق طبیعی نبود و توسط ویندکتویکس (Vyndktvx)، شیطانی که در 5 جهان موازی حکم رانی میکرد، برای ضربه زدن به کلارک در دورههای زمانی مختلف طراحیشده بود.
بااینحال، زمانی که انجمن عدالت آمریکا (Justice Society of America) به جایگاه مناسب خود در دوره زمانی بازگردانده شد، آنها الگوی خوبی برای ابرقهرمانان آینده شدند. وقتی دورههای زمانی به جایگاههای درست خود بازگشتند کلارک دلیلی برای مخفی نگهداشتن قدرت خای خود ندید و در شب مجلس رقص دبیرستان، مارتا و جاناتان را از آن تصادف نجات داد.
داستان های دی سی کامیک قبل از تحولات و بازسازی های new 52
یک شیطانبُعد پنجم است که وقایع تاریخ سوپرمن را در طول زندگیاش در تلاش برای کشتن او تغییر داده است.
انجمن عدالت آمریکا گروهی از ابرقهرمانان بودند که در ابتدا در طول جنگ جهانی دوم فعال بودند تا زمانی که از جدول زمانی حذف شدند، اما بعداً به جای مناسب خود بازگردانده شدند.
آغاز فعّالیت بهعنوان سوپِرمَن
اثر اصلی: سوپرمن و مردان فولادی
وقتی کلارک به متروپلیس نقلمکان کرد، در سن ۲۲ سالگی در روزنامه دیلی استار شروع بهکار کرد و خود را آماده کرد که با پیراهنی با علامت S، فعالیت ابر قهرمانانه ی خود را آغاز کند. تلاش او برای نجات دادن یک پسر جوان، باعث شد زودتر چیزی که خودش انتظار داشت در بین مردم با اسم سوپرمن شناخته شود.
سوپرمن و بتمن برای اولین بار، وقتی کلارک در حال تحقیق در مورد مجموعه قتلهایی که در شرکت وین اتفاق افتاده بود، باهم دیگر آشنا شدند. دو قهرمان جدید بهطور غیرمنتظرهای توسط کایو (kayo the trickster) به واقعیتی موازی منتقل شدند و در آنجا نسخههای پیرتر و باتجربهتر خود دیدار کردند. اگرچه، وقتی سوپرمن و بتمن به جهان اصلی خود بازگشتند، کایو تمام حافظه آنها را از دیدارشان با نسخههای جهان موازی خود را پاک کرد.
در دوران سال صفر (zero year) کلارک سعی داشت جلوی گردباد بزرگ رنه (hurricane) را بگیرد اما هنوز از محدودیت قدرتهای خود مطمئن نبود. او در تغییر مسیر گردباد ناموفق بود ولی توانست لانا لانگ، دوست دوران کودکی خود، که در آن زمان بهعنوان مهندس برق نفتکش ژان مری بود را نجات دهد.
در عرض شش ماه، هویت کلارک بهطور کامل فاش شد و تاجر فاسد، گلن گلمورگان (Glen Glenmorgan) را مورد هدف قرار داده بود، درست زمانی که کلارک نظر لکس لوتور (lex luthor) و ژنرال سم لین (General Sam Lane) را به خود جلب کرده بود. آنها چندین نقشه اضطراری را برای به دام انداختن کلارک ترتیب داده بودند؛ که درنهایت نقشه آنها با به خطر انداختن جان دختر ژنرال به نتیجه رسید. لوتور همکاری ارتش، بر روی موشک سوپرمن مطالعه و سوپرمن را شکنجه میکردند. پس از فرار، سوپرمن موشک تولد خود را برای محافظت از خود مهروموم کرد، اما برای جلوگیری از فرستاده شدن سیگنال کریپتونی به کلکسیونر دنیاها، برینیاک (Brainiac)، دیر شده بود و غافل از اینکه لوتور در ایجاد این اتفاق دست داشت.
ناحیه نیو تروی متروپلیس توسط برینیاک از زمین جدا شد، در این حین کلارک یک پرش بلند انجام داد و فضا پیمای برینیاک، که نیو تروی را در خود نگهداشته بود، متوقف کرد. برینیاک سعی کرد سوپرمن را مجبور کند بین زندگی افرادی که در شهر کندور و نیو تروی هستند یکی را انتخاب کند، اما او از انتخاب خودداری کرد، در عوض یک زره کریپتونی از بطری که در آن شهر کندور قرار داشت، پوشید و قول داد از کندور و هم از نیو تروی محافظت کند. سوپرمن با شکست دادن برینیاک و بازگرداندن نیو تروی به مکان اصلی خود، بهطور رسمی بهعنوان یک بیگانه در میان مردم متروپلیس شناخته شد و قول داد که در طرف خیر باقی بماند.
موجودی مرموز است که “از هرج و مرج متولد شد” که در Apokolips متولد شده است.
سال صفر عنوانی است که به اولین سال فعالیت بتمن در گاتهام اشاره دارد و در اینجا نسبت به آن دوره زمانی اتفاقای که برای سوپرمن رخ داده است را بیان می کند
طوفان رنه طوفان عظیمی بود که سواحل شرقی ایالات متحده آمریکا را درنوردید. این به دلیل وارد کردن خسارت های هنگفت به شهر گاتهام در جریان خاموشی سال صفر قابل توجه بود
گلن گلن مورگان یک غول رسانه ای قدرتمند و مدیر عامل شرکت گلکسی بود. او بطور گسسته درگیر یک رسوایی جنایی بود و توجه کلارک کنت را به خود جلب کرد. گلن مورگان پس از اینکه سوپرمن او را از یک ساختمان بلند رها کرد، مجبور شد به جنایات خود در مقابل پلیس اعتراف کند.
یکی دشمنان قدیمی سوپرمن که دوران بچگی تا بزرگ سالی با او درگیر بود و در برخی مواقع هم شخصیت قهرمان داشت که با سوپرمن همکاری میکرد و هم بیشتر مواقع دشمن سوپرمن بود
سام لین افسری در ارتش ایالات متحده بود. او در سراسر جهان خدمت کرد.او پدر لویس لین نیز هست
برینیاک یک جمعآورنده دنیاهای بین کهکشانی است که از هر سیارهای که بازدید میکند، یک شهر را میگیرد و آن را در بطریبندی میکند.
شهر بطری کندور یک شهر کریپتونی مرکزی بود که توسط برینیاک کوچک و جمعآوری شد و توسط سوپرمن به قلعه تنهایی برده شد و از آن محافظت کند تا زمانی که راهی برای بزرگتر کردن امن آن پیدا شد.
کتابی که انتشارات DK در کشور انگلستان با همکاری شرکت بزرگ DC در آمریکا چاپ کند، نمیتواند بیکیفیت باشد!
- شرکت انتشاراتی DK؛ بالاترین سطح تکنولوژی در طراحی و چاپ کتاب
- شرکت آمریکایی DC؛ اَبَرقهرمان دنیای کُمیک و کتابهای مصوّر
- این دایرةالمعارف با همکاری بیش از ۱۰۶۰ نفر از نویسندگان، طرّاحان، نقّاشان، تصویرگران، تاریخدانان و ناشران به چاپ رسیده است
فعّالیتهای اوّلیه
او برخلاف میل شخصی خود، پس از تشویق رئیسش در دیلی استار، شغل خبرنگاری در دیلی پلنت را پذیرفت که در آنجا با لوئیس لین همکار شد. کلارک در حین سقوط هلیکوپتر جان لوئیس لین را نجات و در این مأموریت بود که از لباس جدید خود با پایینتنه قرمز و یقهباز بزرگ، که آن را با الهام از لباس کریپتونیی که در سفینه برینیاک دیده بود، رونمایی کرد. درمیان دشمنان خود، اولترا هیومنایت جزو اولین دشمنان کلارک بود که تبدیل به دشمن مادامالعمر او شد. همچنین لکس لوتور که دشمنی قدیمی از دوران کودکی با کلارک داشت به دشمن دوران ابر قهرمانانه کلارک هم تبدیل شد.
کلارک در اوایل کار خود، قبل از تأسیس لیگ عدالت، در اوایل دهه 1960 طی یک حادثه ناشناخته بیخانه شد. آن زمان، او بهطور مخفیانه عمل میکرد – البته نه بهاندازه کافی مخفی که رئیسجمهور ایالاتمتحده او را نشناسد. او با رئیسجمهور ملاقات کرد که از او و دیگرانی مانند او خواست که خودشان را نشان دهند و از تواناییهای جمعی خود برای تبدیل جهان به مکانی بهتر استفاده کنند. او پیشنهاد حفاظت از رئیسجمهور در دالاس را داد. کندی نپذیرفت و اصرار داشت که سوپرمن در پرواز سرنشین دار به ماه کمک کند. اندکی پسازآن، رئیسجمهور درحالیکه سوار کاروان خود در دالاس بود، ترور شد. درنهایت سوپرمن توانست به زمان خودش بازگردد. وقتی برگشت، تمام تلاشش را کرد تا به قولش به رئیسجمهور محکومبه مرگ عمل کند.
دیلی استار یک شرکت چاپ و نشر روزنامه پربار بود که در خارج از شهر متروپلیس قرار داشت.
دیلی پلنت یک روزنامه روزانه متروپلیس است
لویس لین یک روزنامه نگار تحقیقی مشهور جهانی است که در دیلی پلنت در کنار همکار خبرنگار کلارک کنت، عکاس جیمی اولسن و سردبیر دیلی پلنت پری وایت کار می کند.
یک انسان فوق نابغه است که مغز خود را در مغز یک گوریل آلبینو کاشته تا اعمال شیطانی انجام دهد.
لیگ عدالت قدرتمندترین و برترین تیم ابرقهرمانی دنیای دی سی است. یک نیروی ضربتی متشکل از قدرتمندترین قهرمانان جهان. آنها به عنوان محافظان سرسخت زندگی انسان ها عمل می کنند. اولین خط دفاعی زمین در برابر تهدیدات زمینی، فرازمینی، بین بعدی و فراطبیعی. در طول سال ها اعضای زیادی وجود داشته اند اما گروه اصلی توسط آکوامن، بتمن، فلش، گرین لنترن، مارشن من هانتر، سوپرمن و واندر وومن تأسیس شد.
این بخش از داستان دی سی کامیک از رویداد های واقعی تاریخ الهام گرفته در این بخش از داستان ریس جمهور امریکا جان اف کندی است که ترور شد.
تأسیس لیگ عدالت
کلارک یکی از اعضای مؤسس لیگ عدالت بود. درحالیکه اولین دیدار واقعی تیم موردبحث قرار میگیرد، در میان مدعیان قهرمانی که در جنگ با بیگانههای اپالاکسی برتری خود را در مقابله با آنها نشان دهند. کلارک یکی از اعضای مؤسس لیگ عدالت بود. درحالیکه اولین دیدار واقعی تیم موردبحث قرار میگیرد، در میان مدعیان برتری، زمانی بود که قهرمانانی که درنهایت لیگ را تشکیل میدادند با حمله آپالکسیهای بیگانه مقابله کردند، که این پیروزی منجر به معنا گرفتن لیگ عدالت شد. قهرمانان، با الهام از پیروزی خود، تیمی را تشکیل دادند که بیشباهت به انجمن قدیمی عدالت آمریکا یا جانشین کمتر شناختهشده آن، جاستیس اکسپریسنس (Justice Experience) نبود و نام آن را لیگ عدالت گذاشتند. یکی از اولین دشمنان آنها استارو فاتح (Starro the Conquerer) بود.
در New 52 Continuity اصلی، لیگ عدالت پس از تهاجم دارکسید ((darkseid به زمین شکل گرفت. بااینحال، پس از تغییرات بعدی در جدول زمانی، این با یک ماجراجویی شبیه به منشأ زمین-1 و زمین جدید تیم جایگزین شد. درحالیکه ممکن است تهاجم دارکسید هنوز رخداده باشد، ظاهراً به شکلی که در ابتدا به تصویر کشیده شده است، رخ نداده است.
آپالکسی ها یک نژاد بیگانه بودند که چند تن از جنگجویان خود را به زمین فرستاد تا ببینند چه کسی می تواند اول سیاره را فتح کند، به عنوان وسیله ای برای تعیین اینکه چه کسی حاکم جدید سیاره خود می شود.
یک گروه ابرقهرمانی بود که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 درست زمانی که انجمن عدالت آمریکا بازنشسته شدند، شروع به کار کرد.
استارو یک فاتح بیگانه است که از هاگ برای وادار کردن مردم به اطاعت استفاده می کند.
بازسازی دوباره داستان های دی سی
مانگل و انگل بلک مرسی(black mercy)
در برهه ای از زمان، او با مانگل ام دی سی سی ایکس سی (mongul MDCCXC)، بیگانه ظالمی که بر وارولرد (warworld) حکومت میکرد، وارد جنگ شد. بعداً، این دشمن سوپرمن را با انگل بلک مرسی (black mercy)، یک گل بیگانه که قادر به القای واقعیتهای دروغین شدید توهم آمیز است، آلوده میکند. کلارک درحالیکه در حفرههای انگل بلک مرسی زندانی بود، نسخهای از کریپتون را دید که هرگز منفجر نشد. در این دنیا توهمی، کال آل یک زندگی بر روی سیاره کریپتون داشت همراه با یک همسر و یک پسر. اگرچه او درنهایت آزاد شد، اما این تجربه عمیقاً بر کلارک تأثیر گذاشت. سالها این توهم ذهن او را درگیر کرده بود و درنهایت به او الهام شد که روزی تغییری ایجاد کند و دایره اعتماد خود را گسترش دهد.
یک ظالم از نژاد warzoon، حاکم ,وارورلد و یکی از اعضای سابق سپاه سینسترو بود.
یک سیارهنما متحرک است که معمولاً توسط ستمگر بیگانه مونگول کنترل میشود که ماهیت آن نسبت به جهان به طور قابل توجهی متفاوت است.
بقیهی ماجراجوییهای او
بهترینهای جهان
سوپرمن و بتمن در طول دوران حرفهای خود، علیرغم برخی بیاعتمادی اولیه و تفاوت فاحش بین روشها و شخصیتهایشان، به متحدان نزدیکی تبدیل شدند. آنها اغلب بهعنوان یک تیم عمل میکنند، جفتی که برخی، آنها را بهعنوان “بهترینهای جهان” یاد میکنند. در بخشی از زمان، آنها باهم دیگر با مانگل ام دی سی سی ایکس سی(mongul MDCCXC)جنگیدند.
شیطان نژا (The Devil Nazha)
یکی از این همکاریها، وقتی صورت گرفت که تیمی بهصورت غیره منتظره متشکل شده از شروران شهر گاتهام، پویزن ایوی(poison Ivy) و ربات متالو (metallo) تحت رهبری شیطان نژا (The Devil Nazha) به وجود آمد. در طول این برخورد، متالو به سوپرمن نمونه ای از کریپتونیت قرمز (Red Kryptonite) تزریق کرد که باعث شد سوپرمن دستخوش یک سری دگرگونی های سریع و وحشتناک شود. بتمن با دووم پترول (Doom Patrol) تماس گرفت که بهسرعت به صحنه رسیدند. خوشبختانه، نگتیو من (Negative Man) توانست سوپرمن را ناتوان کند. گروه دووم پترول توانست کریپتونیت قرمز را از سوپرمن پاک کند. سپس نیلز کولدر (Niles Caulder) از نشان روی آمپول را که برای تزریق کریپتونیت قرمز به سوپرمن از آن استفادهشده بود، را شناخت و فهمید این ماده متعلق به شیطان نژا است (که اخیراً شمشیر نژا را از ژنرال زحل دریافت کرده بود و افسانه خلقت نژا را بازگو کرد).
بهطور همزمان، شروران زیادی به دیگر ابرقهرمانان مانند فلش (The Flash)، واندر ومن (Wonder Woman)، گرین لنترن (Green Lantern) و قهرمان جدید به نام شزم (SHAZAM) حمله کردند. قهرمانان از هم جدا شدند؛ سوپرگرل و رابین (Robin) باهم در زمان بهمنظور ارتباط با خانه جی (the House of Ji)،که قبلا شیطان نژا را در دوره باستان شکسته داده و زندانی کرده بودند، سفر کردند. سوپرمن و بتمن به فیلادلفیا سفر کردند تا بیلی باتسون(همان شزم)را از دست فلیکس فاوست (Felix Faust) نجات دهند؛ علیرغم تلاشهای زیادی، آنها توانستند فاوست را شکست دهند و بیلی را قبل از اینکه نیاز به کمک گرفتن از دیگر قهرمانان باشد، نجات دهند.
سپس این سوپرمن و بتمن برای نجات واندومن و فلش که به ترتیب توسط دکتر آلچمی (Doctor Alchemy) و میرور مستر (Mirror Master) مورد حمله قرار گرفتند، رفتند. آنها با فریب دکتر کیمیا برای حمله به Mirror Master’s Mirror هر دو شرور را شکست دادند، اما توسط گرین لنتر، که نژا ذهن اورا تحت کنترل گرفته بود، دستگیر شدند. بااینحال، سوپرمن و بتمن توانستند با غلبه بر اراده به خطر افتاده هال جردن (گرین لنترن) فرار کنند. حلقه گرین لنترن توسط جادوی شیطان نژا تقویت شد و بهوسیله آن نژا توانست سوپرمن و بتمن باهم ترکیب کند. بااینحال، نژا تصمیم نشد و قهرمانانی مثل بلک کنری (Black Canary)، فایراستورم(Firestorm)، مارشن من هانتر(Martian Manhunter)، کید فلش (Kid Flash)، واندر گرل (Wonder Girl) و رد تورنیدو (Red Tornado) را دنبال آنها فرستاد.تیم دو نفر هماهنگ بتمن و سوپرمن، توانستند به کمک واندرومن، نژا را وادار کنند به سمت مقبره دورافتاده خود بازگرداند و متوجه شدند نژا نسبت به فناوریهای مدرن نقطهضعف دارد و با همین نکته کلیدی در خصوص نژا او را بهوسیله پروژکتور منطقه شبح (Phantom zone projector) زندانی کردند .
پسازآن، سوپرمن و بتمن به سال 1892 سفر کردند تا رابین را که در طول سفر خود برای یادگیری از خانه جی بهطور ناخواسته در جریان زمان گم شده بود، نجات دهند. در آنجا، آنها بهصورت مخفیانه در یک نمایش سیرک شرکت کردند و به رابین کمک کردند تا قبل از اینکه سه نفر به زمان حال برگردند، یک قتل را حل کند.
با نام واقعی دکتر پاملا ایسلی یک اکو تروریستی است که قدرت کنترل تمام زندگی گیاهان را دارد. پ.یزن ایوی پس از تبدیل شدن به هیبرید گیاه/انسان در نتیجه یک آزمایش ناموفق، با انسانیت و جنون خود مبارزه می کند تا به هر قیمتی از گیاهان محافظت کند. به همین دلیل، او اغلب به عنوان دشمن بتمن در شهر گاتهام عمل کرده است.
جان کوربن با نام مستعار متالو، یک سایبورگ با قدرت کریپتونیت که دشمن سوپرمن است.
شیطان نژا یک جنگ سالار چینی در قرن شانزدهم قبل از میلاد بود که کشته شد و بعداً از طریق یک اکسیر زنده شد که او را جاودانه کرد. او تا قرن بیست و یکم زنده ماند و با بتمن و سوپرمن مبارزه کرد.
کریپتونیت قرمز گونه ای از کریپتونیت است که به طور موقت کریپتونی ها را به طرز عجیب و غیرقابل پیش بینی تحت تاثیر قرار می دهد.
Doom Patrol تیمی از قهرمانان هستند که افراد عجیب و غریب و نامناسب به حساب می آیند. رئیس دانشمند (نایلز کولدر) سه رانده شده فوق العاده قدرتمند را دور هم جمع کرد: Robotman، Elasti-Girl و Negative Man تا از قدرت خود در راه خیر استفاده کنند.
Positive man (نام واقعی لری ترینور) یک ابرقهرمان تراشهدار و دوستانه و عضو Doom Patrol است که میتواند انرژی مثبت را به جهان پرتاب کند و واقعیت را با آن تغییر دهد. او میزبان سابق روح منفی Keeg Bovo است که او را از بدن خود آزاد می کند و به عنوان negative man (هدایت می کند.
نایلز کولدر، که به عنوان رئیس(chief) نیز شناخته می شود، قبل از اخراج از تیم، یکی از اعضای Ravagers(در اصل برندگان نبرد کولینگ (Culling) بودند و برای عضویت در ارتش شخصی هاروست (Harvest) استخدام شدند. با این حال، در نهایت، گروهی از بازماندگان جوان کولینگ، تیمی را تشکیل دادند که هیچ وفاداری به هاروست نداشتند.( و رهبر گروه Doom Patrol بود.
بری آلن سریع ترین مرد زنده و دومین نفریاست که فلش نامیده می شود. او با استفاده از قدرتهای فوقسرعت خود، به نیروهای Speed Force (نیروی سرعت یک میدان انرژی کیهانی و نیروی مبتنی بر سرعت و حرکت است و یکی از هفت نیروی کیهان است. این بازنمایی واقعیت در حرکت است، همان نیروی کیهانی است که فضا و زمان را به جلو می راند.)میآید و تبدیل به یک مبارز عالیه جرم جنایت میشود. او یکی از بنیانگذاران لیگ عدالت است.
پرنسس دایانا زن شگفت انگیز، دختر هیپولیتا، ملکه آمازون ها، و زئوس، قدرتمندترین خدایان المپوس است. دایانا داوطلب شد تا خانهاش Themyscira را پشت سر بگذارد و از پیام صلح آمازونها حمایت کند، برای عدالت و برابری در دنیای انسانها بجنگد و یکی از اعضای مؤسس لیگ عدالت شود.
هال جردن یکی از گرین لنتر های زمین است. او که یک خلبان آزمایشی نظامی سابق بود، اکنون محافظ بخش 2814 است. او همچنین یکی از اعضای موسس لیگ عدالت است.
بیلی باتسون ، قهرمان جوانی است که با هدایای خدایان باستانی و شخصیت های اساطیری توسط جادوگر تبدیل به یک ابرقهرمان جادویی شده است.
اولین رابین که نام ریچارد دیک گریسون بود و همچنین اولین نایتوینگ شهر گاتهام نیز بوده است.
فلیکس فاوست یک جادوگر شیطانی، پدر سباستین و فاونا فاوست و دشمن لیگ عدالت تاریک و A.R.G.U.S. است.
آلبرت دزموند دکتر آلچمی، شیمیدان نابغه ای است که از سنگ فیلسوف برای ارتکاب جنایات و مبارزه با فلش استفاده می کند.
Mirror Master یکی از اعضای اصلی Rogues بود
حلقه ایی که منشا قدرت هل جوردن،گرین لنترن، است
دینا دریک لنس بلک کنری است، یک قهرمان شورشی با ابرقدرت فریاد صوتی متمایز معروف به کنری کرای، که از آن برای مبارزه با جنایت با گروه بیردز آف پری(bird of prey) و گرین ارو(Green Arrow) استفاده می کند.
رونی ریموند نیمی از قهرمان Firestorm بود که با جیسون راش یکی شد. پس از اینکه جیسون ارتباط خود را با ماتریس فایراستورم(Firestorm Matrix)قطع کرد، پروفسور مارتین استاین نیمه دیگر فایرستورم شد.
J’onn J’onzz، مرد مریخی، یک افسر مجری قانون از مریخ است که پس از حبس شدن در زمین به یک کارآگاه پلیس و ابرقهرمان تبدیل شد. او یکی از اعضای موسس لیگ عدالت آمریکا است.
والاس رودولف “والی” وست سریعترین مرد زنده و سومین فرد ملقب به فلش است.
دونا تروی یک آمازونیایی است که در ابتدا توسط جادوگر شیطان صفت درینو برای نابودی واندرومن ساخته شد. او یکی از بنیانگذاران تایتان ها و اولین واندرگرل است.
red Tornado یک ابرقهرمان انسان نمای رباتی با قدرت کنترل باد است.
پروژکتور منطفه شبح یک دستگاه کریپتونی است که توسط Jor-El ساخته شده است. می توان از آن برای انتقال زندانیان و اشیاء به منطقه شبح استفاده کرد
تاندر بوی
مدتی بعد، شکافی در آسمان گشوده شد و از طریق آن، دیوید سیکلا (David Sikela)، آخرین بازمانده از یک زمین ناشناخته در جای دیگری در دنیای آنها وارد شد. آنها به سرعت متوجه شدند که خواص منحصربهفرد زیستشناسی دیوید به او در زیر خورشید زمین-0(زمین پرایم) قدرت می دهد. آنها به سرعت متوجه شدند که ویژگی های منحصربهفرد زیستشناسی دیوید به او در زیر خورشید زمین-0 قدرت میدهد و او را به کندور آوردند تا توسط دانشمند کاندوری کیم-دا بررسی شود. کیم دا (Kim- Da) لباسی را با الهام از هل اوز، قهرمان کریپتونی باستانی برای دیوید ساخت. رابین پس از یک گشتو گذار طاقتفرسا، دوید را به تین تایتان (teen titan) برد و در آنجا دیوید را به دوستان و همکاران خود معرفی کرد.
برای مدت کوتاهی، تاندر بوی، بهعنوان دستیار سوپرمن کار میکرد اما این قضیه زیاد دوام نیاورد. پس از چندین ماجراجویی که او موفق شد از شهر در حین یک زلزله محافظت کند، شکست دادن دکتر فسفر (Doctor Phosphorus)، سینسترو (Sinestro)، و نجات دادن شهر از حمله اتومیک اسکوال (Atomic Skull)، حالا وی مورد هدف اصلی شروران قرارگرفته بود.
کی (Key) به گاتهام حمله کرد؛ او با استفاده از یک ماده روانگردان کاری کرد که همه درهای شهر گاتهام قفل شوند و این شامل غار بتمن هم میشد که در آنجا بتمن و رابین گیرکرده بودند.بااینحال، دوید توانست کمک کند و جان معدنی چی هایی که در معدن گیرکرده بودند را نجات دهد، با اشاره به یادداشتهای بتمن، بلو بیتل (Blue Beetle) توانست پادزهر این ماده شیمایی را تولید کند. بهصورت بسیار عجیبی، کی با جوکر همکاری میکرد، که خود جوکر نقشه شوم بزرگتری را داشت.
دیوید بهکار کردن کنار سوپرمن و بتمن بهعنوان دستیار ادامه داد و با مسائل خشم و آسیب از دست دادن والدین و دنیای خود دستوپنجه نرم کرد و بعداً به سوپرمن اعتراف کرد که خود را مسئول مرگ والدینش میدانست.
مکالمه آنها توسط مرحله بعدی نقشه جوکر(the joker)و کی قطع شد،با استفاده از مثلث اَنگل من (angel man) دری را از بستر رودخانه گاتهام به سمت شهر باز کردند. متأسفانه این دو از این حواسپرتی استفاده کرده و دیود را ربودند. آنها دیوید را هنگامیکه سوپرمن و متحدانش به دنبال دوست گم شده خود میگشتند، شکنجه کردند. در نهایت، آنها او را پیدا کردند و درروند آزادی او، دیوید نزدیک بود جوکر را بکشد. پسازآن، بهطور خلاصه سوپرمن به استفاده از فناوری کریپتونی طراحیشده توسط کیم دا برای خلع قدرت دیوید فکر کرد، اما از انجام دادن این کار منصرف شد.
بااینحال، کی هنوز با دیوید کارش تمام نشد بود؛ او گروهی متشکل از تبهکارانی مانند بگ او بونز (Bag O’ Bones)، اسید مستر(Acid master)، دکتر فونیکس(Doctor Phoenix)، ابومینال اسنو من (the Abominable Snowman)، فرلین نیگزلی(Ferlin Nxly)، زبرا من (Zebra Man)، را به قلعه تنهایی (fortress of solitude) فرا خواند. در این هرجومرج، او بلیدشیپ (Bleedship) را که دیوید با آن به زمین-0 آمده بود، فعال کرد و آن را بهعنوان کلیدی برای دنیای های موازی دید. در نتیجه، دیوید از Earth-0 بیرون کشیده شد و به دنیایی ناشناخته در جهان های موازی فرستاده شد، اما نه قبل از خدافظی اشک الود با سوپرمن.
ماگوگ (نام واقعی دیوید سیکلا) در میان نسل جدید و خشن ابرقهرمانان در نیمه دوم قرن بیستم در زمین 22 بود.
کیمدا دانشمندی بود که در پایتخت شهر کندور در سیاره کریپتون زندگی می کرد.
The Teen Titans یک تیم از قهرمانان جوان است که در ابتدا توسط رابین اصلی (ریچارد دیک گری سون) رهبری می شد. این تیم برای مدتی از حافظه جمعی جهان پاک شد تا از ظهور مستر توئیستر اهریمنی جلوگیری کند.
دکتر فسفر یک شرور رادیواکتیوی است که با بتمن مبارزه می کند. پس از قرار گرفتن در معرض هسته راکتور در حادثه ای که توسط روپرت تورن(یکی از رؤسای مافیا در گاتهام) ایجاد شد، خاصیت شیمایی بدن او اساساً به فسفر تغییر یافت تا پوست او برای همیشه در شعله ای ابدی بسوزد.
فردی که ارشد گرین لنترن بود و اما هدف او همیشه پیدا کردن حلقه یلو لنترن بود تا بتواند به جاه طلبی های خود بپردازد.
اولین جمجمه اتمی آلبرت مایکلز، دانشمند و جنایتکاری بود که اشتیاق او برای جاودانه شدن منجر به توسعه انفجارهای انرژی رادیواکتیو شد و تبدیل به دشمن سوپرمن شد.
Key یک فوق شرور و دشمن لیگ عدالت است. او همچنین یکی از اعضای انجمن مخفی ابر شروران(Secret Society of Super-Villains) بود.
یک ابرقهرمان فرعی در گاتهام که توانایی تولید پادزهر را دارد
تقریباً در هر نقطه از راه دور، فضا و روابط را تلپورت میکند، جاذبه را تغییر میدهد و ادراک را منحرف میکند.
Angle Man یک فوق شرور و دشمن واندرومناست که مرتکب جنایاتی با مضمون استفاده از مثلث زاویهها میشود.
مرد سیکلوترونیک، ند کریگان، دزد جواهرات است که پس از قرار گرفتن تصادفی در معرض مواد رادیواکتیو به نام “اشعه نور بنفش” توسط دانشمند سرکش دکتر لوگان، قدرتی بهدست آورد. این اشعه پوست کریگان را شفاف کرد بهطوریکه فقط اسکلت او قابلمشاهده بود و به او قدرت انرژی مبتنی بر تشعشع داد. زمانی که با بتمن و رابین مبارزه کرد در ابتدا بانام بگ اوبونز شناخته میشود
شکل تغییریافتهی دکتر فونیکس
Zebra-Man یکی از دو جنایتکار راهراه سیاهوسفید است که از این نام برای همراهی با ظاهر خود استفاده کردهاند، زبرا من دیگر نیز به نام Vortex شناخته میشود.
قلعه تنهایی یک پایگاه خانگی برای سوپرمن و درنتیجه دیگر قهرمانان خانواده سوپرمن است. معمولاً دریکی از قطبها قرار دارد و بهعنوان مکانی برای ذخیره سلاح و ماشینآلات کریپتون استفاده میشود.
یک کشتی که قادر به حرکت از طریق Bleed(فضای قرمزی که جهانهای متناوب را در چندجهانی Wildstorm/DC از هم جدا میکند) است.
مرگ و زندگی سوپرمن
سوپرمن در طول سالها ماجراجوییهای زیادی داشت. در برخی مواقع، برخی از DNA سوپرمن توسط اگندا (Agenda)، پراجکت کادموس (Project Cadmus) و لکس لوتور جمعآوری شد که درنتیجه کلونهای متعددی از سوپربوی (Superboy) و بیزارو (Bizarro) به وجود آمد. پس از نجات اتوبوس مدرسه، برخورد تصادفی با یک پرستار باعث شد تا سوپرمن بخش مناسبی از وقت خود را بهعنوان پیک پزشکی برای اهدای اعضای بدن اختصاص دهد. در طی یکی از ماجراجوییهایش، او به یک «زمین جیبی»(pocket earth) فرستاده شد، جایی که او یک رویداد ناراحتکننده ای را تجربه کرد که منجر به ترک زمین برای مدتی شد. زمانی که سوپرمن در فضا بود، مجبور شد به عنوان یک گلادیاتور دریکیا ز نبردهای کوچکتر مانگل در وارورلد نبرد کند و امتناع او از کشتن حریفانش به شورش منجر شد. کمی بعد ، کلارک گروهی از ابرقهرمانان را رهبری کرد تا برینیاک را که به یک سیاره هجوم برده بود شکست دهند. باگذشت زمان ، کلارک و لوئیس عاشق هم شدند و او هویت مخفی خود را برای او فاش کرد. چندی بعد، سوپرمن بهظاهر توسط هیولای بیگانه دوومز دی (Doomsday) کشته شد. پس از مرگ او، چهار رقیب بسیار متفاوت برای ردای او برخاستند: هانک هنشاو ربات (the cyborg hank henshaw)، استیل سابق (the erstwhile steel)، کلون ساخته شده توسط کادموس سوپر بوی، نابودگر (the Eradicator). در نهایت، سوپرمن سایبورگ(hank henshaw) چهره واقعی خود را با مشارکت در تخریب شهر ساحلی آشکار کرد. سوپرمن به زودی بازگشت. استیل و سوپربوی به متحدان ماندگار مرد پولادین(سوپرمن)تبدیل شدند.
یک سازمان مخفی است که ازنظر عملکرد مشابه پراجکت کادموس است، هرچند باانگیزه موذیانهتر.
پراجکت کادموس یک مرکز تحقیقات علمی است که در خارج از متروپلیس واقعشده است.
سوپربوی که بانام های کن-ال و کانر کنت نیز شناخته میشود، یک کلون ژنتیکی سوپرمن و لکس لوتور است.
مورد آزمایشی بی زیرو(B-Zero) یک کلون ناقص سوپرمن بود
موجودی بی نام که بعداً دوومزدی نام گرفت (توسط بوستر گلد) به طور مصنوعی در گذشته های دور روی کریپتون ساخته شد، سال ها قبل از اینکه نژاد کریپتونی انسان نما بر این سیاره تسلط پیدا کند.
سوپرمن سایبورگی، هنک هنشاو، دشمن سوپرمن است که ازنظر سایبری تقویتشده است.
دکتر جان هنری آیرونز، یک طراح اسلحه با یک زره فولادی و یک چکش بزرگ تبدیل به ابرقهرمان شد و مانند سوپرمن میپوشید.
نابودگر یک ماشین کریپتونی پیشرفته است که برای دفاع از خلوص ظاهری ژنوم و فرهنگ کریپتون طراحیشده است.
ازدواج و وظیفه پدری
پسازآن، کلارک و لوئیس ازدواج کردند. در یک نقطه، قدرت سوپرمن دچار نقص شد و او بهطورموقت قبل از بازگشت به حالت عادی تبدیل به سوپرمن آبی الکتریکی شد. مدت کوتاهی پس از ازدواج آنها، لوئیس باردار شد و کلارک پسرش جاناتان کنت(Jonathan Samuel Kent) را در قلعه تنهایی در طی یک حمله توسط بیگانگان به دنیا آورد.
در ادامه نیو 52(new 52)، پسرشان در غار بتمن به دنیا آمد که توسط بتمن در طول همگرایی(Convergence) به دنیا آمد. این موضوع بعداً توسط کراس اوور{آثاری که باهم توسط نویسندههای آنها ترکیب میشوند} سوپرمن ریبورن(superman reborn) دوباره مورد تائید قرار گرفت.
پس از تولد جان، خانواده کنت به مزرعهای در شمال ایالت نقلمکان کردند و در عوض برای کار در متروپلیس رفتوآمد کردند. جان کنت بدون آگاهی از هویت دوگانه پدرش بهعنوان سوپرمن بزرگ شد و تا حد زیادی با بسیاری از همکاران سوپرمن ارتباطی نداشت.
از چندین خط داستانی همگرا ساختهشده است، رویدادی است که در آن عناصری از سراسر جهان DC گرد هم میآیند تا به این سؤال پاسخ دهند: دنیاها وقتی میمیرند کجا میروند؟
ادامه ماجراجویی
در مقطعی، سوپرمن با الایت (Elite)، یک سوپرتیم خشن و فعال تحت رهبری منچستر بلک (Manchester Black)، درگیر شد.
سوپرمن در طول زندگی حرفه ای طولانی خود در کنار “یک یا دوتا” از شخصیتهای تاریخی معروف مانند شاه آرتور(King Arthur) جنگید. در این فرآیند، او « شوالیههای میزگرد» معروف را در خلال سقوط دوم کملوت(Camelot) نجات داد و توسط خود آرتور، قلعه کملوت به او سپرده شد.
در نهایت، کلارک کلون خود کانر کنت را به والدینش معرفی کرد و کانر با آنها زندگی کرد و قبل از گم شدن در جم ورلد (Gemworld)، مدتی در دبیرستان اسمالویل تحصیل کرد.
منچستر بلک یک ضدقهرمان بریتانیایی باقدرت تله پاتیک و تلهکینتیک قدرتمند بود.
دنیایی است که در بعدی قرار دارد که متعلق ارباب هرجومرج است.
زندانی کردن لوتور
سوپرمن، بتمن، مارشن من هانتر و واندرومن بعداً، با تیمی متشکل از لکس لوتور و متالو مبارزه کردند. دیانا بدون اینکه لکس بداند متالو را شکست داد و باعث شد مارشن من هانتر به شکل تکاملیافته خود تبدیل شود.* سپس سوپرمن وانمود کرد که تحت تأثیر کریپتونیت (Kryptonite) متالو قرار گرفته است. لکس با دیدن پیروزی پیش رو، لحظهای به شادی پرداخت؛ بدون اینکه بداند، کریپتونیت مصنوعی من هانتر، یک دستگاه ضبط بود و اعتراف او به تلاش برای قتل شواهد کافی برای فرستادن او به زندان بود.
تکه مادههایی است که هنگام نابود شدن سیاره کریپتون، پرتابشدهاند و تاثیرات عجیبی بر رو کریپتونیها مانند سوپرمن میگذارد.
همه قهرمانان معروف را میشناسند. سوپِرمَن، زنِشگفتانگیز، بَتمن، جوکِر و …
اما…
همه قهرمانان معروف را میشناسند. اما کمتر کسی را می توانید پیدا کنید که به کل دنیای دی سی و شخصیت های آن مسلط باشد.
در واقع DC به دنیایی وسیع تبدیل شده از هزاران شخصیت مختلف که هر کدام داستانی برای گفتن دارند.
نسخهی جدید دایرةالمعارف کمیک دیسی، نقشهی راهی است به این دنیای وسیع.
نیو 52
پس از بازگشت بری آلن(flash) از فلش پوینت، کلارک لباس جدیدی به تن کرد. کتوشلواری متشکل از نانوتکنولوژی کریپتونی که در صورت نیاز بر روی لباسهای او، لباس مبدلش پدیدار میشود.
در ادامه اصلی New 52، کلارک این کتوشلواررا در کشتی برینیاک درزمانی که به شهر کندور رفت، پیدا کرد و از آن به بعد آن را پوشید. بااینحال، درنتیجه تغییرات پیدرپی، سوپرمن برای مدت طولانی، از پوشیدن این لباس خودداری میکرد.
فلش پوینت یک جدول زمانی جایگزین است که توسط بری آلن ساختهشده است.
مرگ کلارک کنت و مبارزه با ویندکتوس
اثر اصلی: اکشن کامیک: اخرین روز ها (Action Comics: At the End of Days)
کلارک مجبور شد مرگ خود را جعل کند زیرا فردی در حال تحقیق درباره هویت محرمانه سوپرمن بود و تحقیقات داشت به نتیجه میرسید، بعد از جعل کردن مرگش سوپرمن با اسم جانی کلارک در آتش نشانی شروع بهکار کرد. اما چیزی نگذشت که سوپرمن از جعل مرگ خود پشیمان شد. برای مشورت پیش بتمن رفت، که قول داده بود در هر شرایطی به او کمک کند.
*پس از کشف موجودی بیگانه به نام کاپیتان کومت(captain comet)که انقراض زمین توسط حملات ارتش خود را نوید داده بود ، سوپرمن موفق شد با او مبارزه کند اما در این روند باعث شد که هویت جانی کلارک او نیز مرده تصور شود. خوشبختانه، صاحبخانه سابق سوپرمن، خانم نایکسلی، که از هویت مخفی سابق او به نام کلارک کنت اطلاع داشت،او فاش کرد که از بعد پنجم(Fifth Dimension) است. از یکی از 3 آرزوی خود استفاده کرده تا مرگ کلارک کنت از ذهن همه پاک شود. نایکسلی در ادامه گفت هر اتفاق بدی که برای کلارک رخ میدهد، تقصیر کسی است که در خانه او زندگی میکند.او توضیح داد لرد ویندکتوس از طریق خانه او به کلارک در نقاط مختلف زمانی ضربه زده است، تا جایی که برخی از خاطرات او ممکن بود در غیر این صورت قبل از آن حملات اتفاق افتاده باشد.
بالاخره لرد ویندکتوس تهاجمی را با استفاده از ارتش ضد سوپرمن خود در زمان حال ترتیب داد.سوپر من نقطهضعف او را فهمید، و با استفاده از خواهرزاده لویس لین(همسر سوپرمن ) ارتباط ذهنی را با همه مردم دنیا ایجاد و آن ها را متقاعد کرد که اسم خود را برعکس بگویند. صدای هر 5 بعد باعث شد ویندکتوس به جهان خود بازگردد و بهمحض رسیدنش به آنجا، دستگیر شد.
بعد پنجم یک واقعیت بین بعدی است که خارج از پیوستار مکان/زمان پذیرفتهشده عادی وجود دارد. به دلیل ویژگیهای پنج بعدی آن، این واقعیت از مجموعهای کاملاً متفاوت از فیزیک با آنچه در محیطهای سه بعدی معمولی یافت میشود، عمل میکند.
هل روی زمین
اثر اصلی: سوپرمن: هل روی زمین(Superman: H’El on Earth)
اندکی پسازآن، دیلی پلنت توسط تاجر مورگان اج (Morgan Edge) خریداری شد و تغییر بزرگی در سبک گزارش سیاره ایجاد کرد. کلارک که از تغییرات ناراضی بود، کار برای روزنامه را رها کرد.
سرگذشت قبل از بازسازی new 52، کلارک پسازآن متوجه شد که لوئیس لین دوست قدیمی او اکنون در یک رابطه جدی با مرد دیگری به نام جان کارول است. بااینحال، این رویداد با تجدیدنظر در تاریخ سوپرمن از تاریخ پاک شد.
بعدها، سوپرمن در هویت قهرمان خود با یک بازمانده دیگر کریپتونی به نام هل (H’El) روبهرو شد که میخواست سوپرمن را بهزور برای پیوستن به گروه جنگ جویان خود برای نجات کریپتون استخدام کند. سوپرمن بعدازاینکه متوجه شد هل میخواهد با استفاده از قلعه تنهایی در زمان سفر کند و خورشید زمین را به کریپتون منتقل کند، لیگ عدالت و کلون خود سوپر بوی را دعوت کرد تا با هل مبارزه و از نابودی منظومه شمسی جلوگیری کنند.
مورگان اج رئیس و مدیرعامل گلکسی کامیونیکشنز (Galaxy Communications) و صاحب روزنامه گلاب (The Globe) است.
H’El یک کلون و بازمانده کریپتون است که مأموریت دارد میراث کریپتون را به هر شکل ممکن حفظ کند، مهم نیست چقدر بیرحمانه باشد.
رها شده (Unchained)
سوپرمن در حین تحقیق در مورد گروه دولتی مخفی معروف به اسنشن(Ascension) متوجه شد که آنها هیولایی معروف به رف (Wraith) را پیداکردهاند، یک موجود بیگانه باقدرت بسیار شبیه به خودِ کلارک که توسط دولت ایالاتمتحده برای سرنگونی تروریستها دستگیر و آموزشدیده بود. سوپرمن و رف پس از اطلاع از اهداف مشترک خود، توافق کردند که باهم همکاری کنند تا اسنشن را متوقف کنند.
رف و سوپرمن اسنشن را شکست داند ولی بعدازآن رف به سوپرمن خیانت کرد که او دنبال سنگی به نام ارفاستون (Earthstone) میگردد. پس از یک نبرد عظیم، سوپرمن بر رف پیروز شد و اندکی بعد، لکس لوتور به او اطلاع داد که گونه رف در حال برنامهریزی برای حمله به زمین است و تنها سلاحی که میتواند علیه آنها استفاده شود سوپرمن را میکشد(کریپتونیت). سوپرمن ترجیح داد بدون کمک گرفتن از آن سلاح با بیگانگان مقابله کند. اما رف با استفاده از سلاحی که نقطهضعف هم نوعان خودش بود استفاده کرد و برای رستگاری، خود و ارتشی را که بهقصد نابودی زمین آمده بودند را نابود کرد.
یکی از مجموعه کامیک های دی سی که بهافتخار هفتادوپنج مین سالگرد سوپرمن نوشته شد.
یک ابر سلاح بیگانه بود که توسط دولت ایالاتمتحده مورداستفاده قرار گرفت و سوپرمن با آن جنگید.
ارف استوم ترکیبی از کمیابترین و خالصترین سنگهای سیاره زمین ازجمله یشم سبز و سرندیبایت(Serendibite)است. با ترکیب این سنگها و دوباره ترکیب کردن این دو، ارف استوم ایجاد میشود، فناوریای که بسیار فراتر از هر نوع موجودی برای بشر در قرن بیستم یا بیست و یکم است و ازنظر فیزیکی شبیه به سنگ خورشید کریپتونی است.
جنگ پی اس آی
اثر اصلی: سوپرمن : جنگ پی اس آی(Superman: Psi-War)
پس از نبرد با هل ) (H’El، سوپرمن به یک جلسه استماع سنای ایالاتمتحده فراخوانده شد تا در مورد وجود قلعه تنهایی صحبت کند. نمایندگان سنا میخواستند در مورد قلعه تحقیق کنند تا هر چیزی را که ممکن است تهدیدی برای جهان تلقی شود، ایمن یا حذف کنند. بااینحال، سوپرمن از این کار امتناع کرد، و بهحق خود برای حفظ حریم خصوصی و این واقعیت که قلعه حاوی فناوری خارج از کنترل بشر بود، متوسل شد. کلارک همچنین برای گذران زندگی یک وبلاگ نویس شد. وقتی معلوم شد که هکتور هاموند (Hector Hammond) شرور، پس از به کما رفتن، از تلهپاتی برای پنهان کردن هوشیاری خود در خاطرات سوپرمن استفاده کرد، واندرومن و اوریون (Orion) باهم متحد شدند تا هاموند را به بدن خودش برگردانند و سوپرمن را نجات دهند. برای جلوگیری از همچنین اتفاقی در آینده، اوریون از مادر باکس (Mother Box) خود برای محافظت از سوپرمن در برابر حملات تله پاتیک استفاده کرد.
کلارک در ادامه کار تحقیقاتی خود، به شهر گاتهام رفت، جایی که یک زن مرموز چینی پوشه ای حاوی اطلاعاتی درباره یک اسطوره شهری به نام “بیست(twenty)” به او داد. با این حال، سوپر من نتوانست این داستان را کامل بررسی کند، زیرا از طرف اچ آی وی ای (the H.I.V.E) به او حملات روانی شد و او را ناتوان کرد. ملکه یکی از اعضای بیست (twenty) بود.
سوپرمن و هکتور هاموند باهم متحد شدند تا ملکه را متوقف کنند، اما پس از شکست و مرگ ظاهری او، شرور جدیدی خودش را نشان داد : سایکو پایرت (the Psycho Pirate)، فردی که قدرت ذهنی بالایی داشت و از هویت سری سوپرمن مطلع بود. سایکو پایرت سوپرمن را به کندو، زندانی برای افراد روانی، هدایت میکند و توضیح میدهد که او نیز یکی از بیست نفر است. ملکه کندو را ساخت تا جهان را برای بازگشت برینیاک آماده کند. با مرگ ملکه، سایکو پایرت میخواست افراد گرفتار در کندو را آزاد کند، بنابراین سوپرمن را در یک دنیای وهمی به دام انداخت تا انرژی او را جذب کند.
لوئیس، با توسعه قدرتهای روانی خود، سوپرمن را از توهمات رها کرد. سوپرمن و لوئیس با دانستن اینکه در برابر سایکو پایرت پیشه گرفتهاند، به هاموند و اچ آی وی ای پیوستند. ملکه، که بهسختی از حمله سایکو پایرت جان سالم به دربرده بود، سایکو پایرت را شکست داد و ماسک مدوسا (Medusa Mask) او را از بین برد.
در طول نبرد، لوئیس از هویت مخفی سوپرمن آگاه شده بود اما به دلیل استفاده از نیروی جدیدش به کما رفت. سوپرمن لوئیس را برای درمان به بیمارستان آورد و وقتی دوباره بهوش آمد، تمام اطلاعات را فراموش کرده و قدرت خود را ازدستداده بود.
پس از تجدیدنظرهای مختلف در تاریخ، بهاحتمالزیاد این رویداد از تداوم حذفشده است (یا حداقل بهشدت اصلاحشده است)، زیرا دیگر با تاریخچه بسیاری از شخصیتهای درگیر، ازجمله لوئیس لین و سایکو پایرت همخوانی ندارد.
هکتور هاموند یک تله پات با ظاهری بد و کله بسیار بزرگ اما قدرتمند است که یکی از نقشهای کلیدی در جنگ Psi H.I.V.E بود.
اوریون پسر اول دارکسید، یک جنگجوی توانا از نیو جنسیس است که توسط هایفادر(برادر دارکسید) خیرخواه بزرگشده است.
مادر باکس که موتور تغییر نیز نامیده میشود، یک ماتریس انرژی دائمی با منشأ آپوکولیپتی است.[ سه جعبه مادر موجود بر روی زمین در طول تلاش برای تهاجم هزاران سال پیش دارکسید به همراه دارکسید وارد شدند، اما متعاقباً در دستان آمازونها، آتلانتیسها و انسانها رها شدند.مادر باکس توانایی هر کاری را دارند مانند: تلپورت، تقویت قدرت، انفجار و حتی دارای احساساتی نیز هستند.
H.I.V.E. یک سازمان شیطانی است که در آموزش قاتلان و مزدوران تخصص دارد. آنها خدمات خود را به هرکسی که بتواند هزینه آنها را بپردازد میفروشند.این آنها را به دشمنی برای تین تایتان ها تبدیل کرده است. چندین رهبر H.I.V.E وجود داشته است. ازجمله آدلین کین، ملکه بی، و H.I.V.E. . بسیاری از سربازان سطح پایین آنها طوری طراحیشدهاند که شبیه زنبورها باشند.
بیست نفر بیست شهروند متروپلیس بودند که درحالیکه شهر کوچکشده بود توسط Brainiac اصلاح شدند. هوش آنها بالا رفت و به آنها انواع زیادی قدرت ذهنی داده شد. هر یک از بیست نفر ظاهراً اندکی پس از حمله ناپدید شدند و زندگی جدیدی را برای خود آغاز کردند.
راجر هیدن ب، یک شرور خطرناک که میتواند احساسات را با ماسک مدوسا کنترل کند. او تمام نسخههای قبلی واقعیت را به یاد آورد.
ماسک مدوسا میتواند احساسات دیگران را کنترل کند
بازگشت کریپتون
اثر اصلی: بازگشت کریپتون (Krypton Returns)
سوپرمن توسط نیروی مرموزی به نام اوراکل (the Oracle) به فضا کشیده شد و او به سوپرمن گفته هل از مبارزه پیشین زنده مانده و با تغییر دادن دورههای زمانی، کریپتون را دوباره احیا کرده و اگر کلارک به زمان گذشته برنگردد و جلوی هل را نگیرد، دنیا درخطر بزرگی قرار میگیرد.با کمک فائورا (Faora)، سوپرمن به چند ماه قبل از نابودی کریپتون، به کریپتونوپلیس سفر کرد و در آنجا با مادرش لارا آشنا شد. سوپرمن نظارهگر این بود که لارا به جور آل گفت باردار است. اما بهزودی با ورژنی از پدرش دیدار میکند که متعلق به یک آینده دیستوپیایی (the dystopian future){ به مجموعه آیندههایی امکانپذیر گفته میشود که ممن است در جهان موازی از یک دنیا اتفاق افتاده باشند.} است و او هم به گذشته برگشته تا مشکلات دوران حال را که هل باعث بانی آن است را درست کند.
سوپرمن و جور آل به هسته کریپتون سفر کردند و با هل جنگیدند و سوپرمن از قدرت بازی بازمان هل، علیه خودش استفاده کرده و او با استفاده از نفس کشیدن فوقالعادهاش منجمد و کرد و او را در یک برزخ ابدی زندانی کرد.
اوراکل یک موجود کیهانی باستانی است که توسط H’el بیدار شده است.
فائورا هو-اول یک جنایتکار جنگی کریپتونی است که به خاطر ارتباطش با ژنرال زاد شناخته میشود. فائورا بیرحمانه نسبت به همه اشکال زندگی، از نبرد و قتل لذت میبرد و بهطور کامل از آرمانهای فرمانده خود ینی پیروزی و نابودی تبعیت میکند
جنگ سه گانه و شرارت ابدی
اثر اصلی: جنگ سه گانه(Trinity War)و شرارت ابدی(Forever Evil)
به امید نابودی همیشگی شر از دنیا، پندورا (pandora) تلاش کرد تا با اعضای لیگ عدالت جعبه پندورا را باز کنند؛ او اعتقاد پاک بودن روح آنها مانع از فاجعهای که، درگذشته وقتی خودش جعبه را بازکرده بود میشود. بااینحال، نتیجه معکوس اتفاق افتاد. و اعضای فعال لیگ عدالت برای حمایت از پندورا، به دنبال روش صحیح بازی کردن جعبه گشتند.
درحالی که لیگ عدالت در تلاش برای درک کردن معمای جعبه پندورا بودند، داکتر لایت (Dr. Light) به سوپرمن و واندرومن حمله کرد. در حین مبارزه، سوپرمن بهصورت غیرارادی و تصادفی داکتر لایت را به اشعه چشمی خود کشت. سوپرمن درخواست کرد که او را به خاطر رفتار خشونت وار، زندانی کنند ولی چیزی نگذشت که سوپرمن در حبس ، بیمار شد. بعدازاین مسئله، فایراستورم، اتم (the Atom) و المنت ومن (Element Woman)، طی تحقیق و بررسی موضوع، متوجه وجود کریپتونیت در سیستم عصبی سوپرمن شدند، که باعث حمله غیرعمدی سوپرمن به داکتر لایت این بود است. هرچند قبل از اینکه بتوانند سوپرمن را از اتهام تبرئه کنند، کرایم سیندیکیت (Crime Syndicate) از دنیای خود به زمین آمدند و لیگ عدالت را در فایراستورم ماتریکس (Firestorm Matrix) حبس کردند.
پس از آزاد شدن توسط لکس لوتر و گروه جنایتکاران شورشیاش (group of rebellious criminals)، سوپرمن درنهایت توسط لوتر نجات یافت، که داوطلب شد تا کریپتونیت را از مغزش حذف کند. لکس لوتور برای نقش آفرینی بهعنوان قهرمان در طول بحران، بهعنوان عضوی از لیگ عدالت پذیرفته شد.
پاندورا یک شخصیت مرموز از دوران باستان است. او مسئول باز کردن جعبه پاندورا است و درنتیجه تا ابد نفرین شد.
جعبه پاندورا، یک شئ از دوران باستان بود که میتوانست برای نگهداری موجودات باقدرت زیاد، کنترل موجودات و باز کردن دروازههایی به دنیاهای دیگر استفاده شود.
دکتر آرتور لایت یک مغز متفکر جنایتکار شبحوار است که میتواند سازههای مبتنی بر نور ایجاد کند
قهرمانی که توانایی کوچک کردن اندازه خود را دارد
امیلی سانگ ، یک ابرقهرمان باقدرت تبدیل بدن خود به ترکیبات مختلف. او یکی از اعضای لیگ عدالت و دووم پترول بوده است.
تیمی از همتایان شرور لیگ عدالت است که در زمین 3 وجود دارد. اعضای اصلی آنها شامل اتومیکا (Atomica)، دف استورم (Deathstorm)، گرید (Grid)، جانی کویک (Johnny Quick)،مارشن (The Martian)، اوتسایدر (The Outsider)، اُل من(Owlman)،پاور رینگ (Power Ring)،سیی کینگ (Sea King)،سوپرومن (Superwoman) {این سوپرومن متعلق به زمین 3 است و سوپرومن اصلی متفاوت است} و اولترامن (Ultraman){سوپرمن زمین 3} بود.
ماتریس فایراستورم در اثر اتحاد دو شخص به وجود آمده که باهم دیگر تبدیل به فایر استورم شدهاند.
اسم دیگر این گروه Injustice League ، گروهی از ابرشرورها بود که برای مخالفت با حکومت آنارشیک Crime Syndicate of Earth 3 در طول تهاجم بین بعدی خود تشکیل شدند.
محکوم به فنا(Doomed)
اثر اصلی: سوپرمن: محکوم به فنا(Superman: Doomed)
پسازآنکه سوپرمن فهمید دوومزدی در حال ویران کردن و پخش کردن سم خطرناکی است، او را از وسط به دونیم تقسیم کرد و باقدرت نفس فوقالعادهاش تمام سمی که در هوا پخششده بود را جمع کرد و جلوی انتشار سم را گرفت. پس از بهبودی، سوپرمن متوجه شد که او بهآرامی در حال تبدیلشدن به موجودی مانند دوومزدی است. واندرومن سعی کرد به او کمک کند ولی دگرگونی درحال قویتر شدن بود و سوپرمن چارهای نداشت جز اینکه خود را به مسئولین تحویل دهد. سوپرمن در یک مکان ویژهای حبس شد؛ اما چیزی نگذشت که تین تایتان ها به کمک او برای شکست یک دشمن نیاز داشتند و سوپرمن، درحالیکه فرایند دگرگونی او بهسرعت در حال افزایش بود، بهصورت بسیار بیرحمانه ای دشمنان را نابود کرد.
ارتش به این نتیجه رسید که سوپرمن دشمن ایالت است و برای نابودی او، اتومیک اسکوال و متالو را مأمور کرد. استیل(جان هنری آیرونز) سعی کرد به سوپرمن در مبارزه با دشمنان کمک کند اما پس از یک حمله انتحاری با کریپتونیت توسط متالو، سوپرمن ضعیف شد ودگرگونی او به سوپردووم (SuperDoom) تسریع شد. سپس واندرومن، کلارک را به فضا برد که در اعماق فضا فرار کند؛ حداقل تا زمانی که راهی برای نجات او پیدا شود.
هنگامی که در فضا بود، سوپردووم سعی کرد به دسته ایی از بیگانگان کمک کند؛ اما کنترل خودش را از دست داد و رهبر آنهارا حمله کرد.سپس به او خبر رسید که برینیاک قصد دارد با ارتش خود به زمین حمله کند و سوپر من با فرمانده ارتش برینیاک ،که رباتی شبیه سوپرمن بود ، درگیر شد. بعد یک مبارزه کوتاه، سوپردووم برای مقابله با ارتش برینیاک به زمین بازگشت و به لیگ عدالت ملحق شد؛ پس از پیروزی، لیگ عدالت کریپتونیت را از جو زمین پاک کردند که باعث شد سوپرمن موقتاً به حالت عادی خود برگردد.
وقتی ارتش برینیاک با نیروی کمکی بازگشت، سوپرمن تلاش کرد که دوباره به حال سوپردووم تبدیل شود و با آنها مبارزه کند.متأسفانه سوپرمن کنترل بدن خود را بهطور کامل از دست داد و ویروس دوومزدی بر بدن او قالب شد. پس از شکست دادن برینیاک، لویس لین به سوپرمن کمک کرد تا قدرتهای برینیاک را از او بگیرد و درنتیجه باعث شد ویروس دوومزدی که در بدن سوپرمن بود، درمان شود. سپس سوپرمن، برینیاک را دستگیر کرد و در داخل سیاهچال انداخت و بعد از 60 روز کلارک به زمین بازگشت.
حالتی که در آن سوپرمن به ترکیب کاملی از خودش و دوومز دی رسید.
زور ال یک دانشمند کریپتونی، پدر سوپرگرل و عموی سوپرمن است. او از نابودی سیاره خود جان سالم به دربرد، اما در این فرآیند به سایبورگ سوپرمن تبدیل شد.
مردان فردا
درجریان یک حمله از سوی بیگانگان، غریبهای بنام یولیسس (Ulysses) به سوپرمن کمک کرد؛ آن دو باهم کلریک (Klerik) را شکست دادند.سوپرمن سپس فهمید، یولیسس اعتقاد دارد آخرین بازمانده زمین است.به کمک سوپرمن، یولیسس حقیقت را در مورد گذشته خود فهمید. اما بهزودی با مکانیس(The Machinist)، کسی که سازنده رباتهای منهدم گر بود، مواجه شدند.مکانی است توانست فرار کند و کمی بعدازآن، یولیسس نقشه خود مبنی بر اینکه میخواهد میلیونها انسان را به سیاره خود، به قول خودش جهان بزرگ، ببرد و این کار را بهمنظور نجات دادن مردم از نابودی زمین انجام میدهد. این منجر به جنگی بین سوپرمن و یولیسس شد که در این جنگ، یولیسیس پیروز شد و سوپرمن را به اسارت گرفت.
درحالیکه آنها به سمت سیاره یولیسس میرفتند، رویارویی دیگری بین سوپرمن و یولیسس رخ داد و مبارزه به متروپلیس کشیده شد، جایی که سوپرمن قدرت جدیدی را که خود از او اطلاعی نداشت، نشان داد: شعلهی فوقالعاده انرژی خورشیدی که یولیسس را برای همیشه شکست میدهد. متأسفانه، شعلهی خورشیدی قدرت سوپرمن را برای یک روز تخلیه کرد و او را تبدیل به یک انسان معمولی کرد ولی بهمرورزمان قدرت سوپرمن دوباره بازگشت.
پدرخوانده یولیسس از بعد 4 که برای بهدست آورد اعتماد سوپرمن، در یک نبرد فرضی شکست خورد.
باج گیری توسط هوردر(HORDR)
در دیلی پلنت، کلارک شروع به دریافت پیامهای متنی از یک منبع ناشناس کرد که به او نکاتی در مورد عملیات جنایی میداد که میتوانست با افشای آن سوپرمن را از کارش بهعنوان قهرمان متوقف کند. او پیامهای بیشتری از منبع ناشناس دریافت کرد، که فاش کرد که هویت مخفی کلارک را میدانستند و او را مجبور کردند زنی به نام کوندسا را دستگیر کند. سوپرمن فهمید که هویت این شخص ناشناس را کوندسا میداند و با کوندسا برای مقابله با این شخص همکاری کرد.
کوندسا به سوپرمن در مورد سازمانی مخفی به نام هوردر که تحت رهبری هوردر رووت (HORDR_ROOT)بود و باعث بانی باجگیری از سوپرمن است، گفت. هنگامیکه سوپرمن به دنبال هوردر میگشت، مجبور شد هویت مخفی خود را برای لویس لین فاش کند و درحالیکه از نیروی جدید شعلهور خورشیدی خود برای از بین بردن پایگاه هوردر استفاده میکرد، توسط رهبر آنها به مادهای آلوده شد که قدرتهای او را خنثی کرد.
خیلی بعد، زمانی که کلارک بهبود یافت، هوردر رووت فاش کرد که از برخورد آنها جان سالم به دربرده و بیشتر از سوپرمن باجگیری کرده تا با او همکاری کند. کلارک با اکراه موافقت کرد که با او همکاری کند و به یک مرکز مخفی رفت که در آنجا هوردر او را مجبور کرد از شعلهی خورشیدی خود استفاده کند تا هوردر بتواند آن را تجزیهوتحلیل کند. لوئیس، که نمیخواست سوپرمن دیگر از این باجگیری رنج ببرد، هویت مخفی او بهعنوان کلارک کنت و همچنین تمام اطلاعاتی را که در مورد هوردر داشت، به دنیا فاش کرد. هوردر دیگر هیچ اهرم فشاری علیه سوپرمن نداشت، و متأسفانه بعدازآن سوپرمن، که به خاطر استفاده از شعله خورشیدی ضعیف شده بود، به دشمن عمومی تبدیل شد.
حقیقت و شروع رنج
به خاطر اینکه هویت کلارک فاش شده بود، پیتر وایت او را از دیلی پلنت اخراج کرد، زیرا احساس میکرد، کلارک با نگفتن حقیقت درمورد هویت خود به او خیانت کرده است. و به خاطر اینکه سوپرمن دیگر قدرت سابق خودش را نداشت، نمیتوانست به قلعه تنهایی وارد شود و تجهیزات کریپتونی کلارک، دیگر قابلیت تشخیص او را نداشتند. سپس سوپرمن مجبور به تغییر چهره شد، او موهای خود را کوتاه کرد، نماد S خود را روی یک تیشرت تجاری چسباند و شنل خود را پاره کرد تا باندهای مخصوص برای انگشتان خود را بسازد. سوپر من بازم هم به کمک کردن به شهر متروپلیس حتی در ضعیفترین حالت خودش ادامه داد.
مشخص شد، مغز متفکر پشت از دست دادن قدرت سوپرمن درواقع وندال ساویج (Vandal Savage) است که سفینه فضایی استورم واچ (storm watch)را ربوده و لیگ عدالت را به اسارت گرفت. استیل برای متوقف کردن ساویج، لباس زرهی کریپتونی را به سوپرمن داد. سوپرمن و لیگ عدالت یونایتد (Justice League United) برج مراقبت یورش بردند، اما وندال قبل از اینکه نقشه خود راه عملی کند، قلعه تنهایی سوپرمن را از زمین جدا کرد تا با استفاده از کامت(the comet) که او را درگذشته جاودانه کرده، استفاده کند.وندال از کامت استفاده کرد تا به هزاران بچه نامشروعی که طی این چند میلیون سال داشت، قدرت فرا بشری دهد. و از آنها برای مقابله با سوپرمن استفاده کرد. سوپرمن، جمعی از قهرمانان باقیمانده زمین را برای حمله به سفینه استورم واچ هدایت کرد و درنتیجه توانست لیگ عدالت را نجات دهد. سوپرمن تلاش کرد سویج را متوقف کند اما او کلارک را به سمت قلعه تنهایی پرتاب کرد و درنتیجه، قلعه تنهایی این بار کلارک را بهعنوان کال آل شناسایی کرد. بدن او را شفا داد و لباس مخصوصش را ترمیم کرد.
سوپرمن دوباره باقدرت کامل، تلاش کرد تا با وندال مقابله کند، زیرا وندال فرزندانش را فریب داده بود تا خود را در معرض قدرت خطرناک کامت قرار دهند. متأسفانه گوش آنها خریدار حرفها و التماسهای سوپرمن نبود و درنتیجه آنها به خاطر قدرتی که جذب کرده بودند نابود شدند. وندال به سوپرمن پیشنهاد داد تا به او بپیوندد و بر زمین حکومت کند، اما سوپرمن نپذیرفت و کامت را از مدار زمین جدا کرد و آن و وندال را به اعماق فضا پرتاب کرد.
وندال ساویج که به نام Vandar Adg متولد شد، یک ابر شرور غارنشین جاودانه است.
لیگ عدالت یونایتد ادامه مختصری از لیگ عدالت آمریکا تحت حمایت A.R.G.U.S بود.
جنگ دارکسید
اثر اصلی: لیگ عدالت: جنگ دارکسید(Justice League: The Darkseid War)
هنگامیکه دختر دارکسید، گریل (Grail) باعث جنگ قریب الوقوع بین پدرش و آنتی مانیتور (Anti- monitor) شد؛ سوپرمن و لکس لوتور، که هنوز عضو لیگ عدالت بودند، تلاش کردند تا از فاجعه جلوگیری کنند. اما خواهر لکس، لنا به هردوی آنها خیانت و با استفاده از مادرباکس آنها را به اپوکالیپس (Apokolips) منتقل کرد. زمانی که سوپرمن و لکس به آنجا رفتند، مجبور شدند برای زنده ماندن باهم کار کنند، بهخصوص به این دلیل که آپوکولیپس از خورشید زردرنگ دور بود، باعث میشد قدرت سوپرمن بهسرعت کاهش یابد. هنگامیکه آنها توسط پرادیمنها (Parademon) احاطهشده بودند، لکس در تلاشی ناامیدانه برای نجات مرد فولادی، سوپرمن را به یکی از آتشسوزی آپوکولیپس پرتاب کرد، زیرا فکر میکرد انرژی آن او را احیا میکند.
متأسفانه، انرژی آپوکولیپس بدن و ذهن سوپرمن را تاریک و او را به خدای قدرت تبدیل کرد. باقدرت جدید خود، خدای قدرت، دشمنان اطراف او و زره لکس را نابود کرد و لوتور را در آپوکولیپس تنها گذاشت درحالیکه خودش به خانه بازگشت.
هنگامیکه سوپرمن در وضعیت تغییریافته خود به لیگ قهرمان ملحق شد ، واندر ومن توانست از کمند حقیقت (Lasso of Truth) خود استفاده کند تا سوپرمن را دوباره به حالت عادی خود برگرداند. ازآنجاییکه جنگ بین دارکسید و آنتیمانیتور همچنان به ویران کردن زمین ادامه میداد، سوپرمن به مبارزه ملحق شد و برای مدت کوتاهی آنتیمانیتور را با تمام انرژی تاریکی در بدن خودش بود منفجر کرد و خود را به حالت عادی برگرداند. جنگ زمانی متوقف شد که استیور تروور موبیوس را بهطور غیرمنتظرهای کشت، که توسط گریل به فرمول آنتی لایف (the Anti-Life Equation) آلودهشده بود.
در مبارزه نهایی، لکس و استیو قدرت خود را ازدستداده بودند تا دارکسید شکستخورده را در کودکی زنده کنند. تمام رزمندگان دشمن یا کشته یا پراکنده شدند و جنگ تمام شد. متأسفانه، باوجود بیرون راندن انرژی تاریک آپوکولیپتی در طول مبارزه، آسیب واردشده به ساختار سلولی سوپرمن غیرقابلبرگشت بود. به گفته بتمن، سوپرمن در حال مرگ بود.
گریل دختر دارکسید است که به دستور آنتی مانیتور پیشگویی شده بود که ویرانگری بزرگی به بار آورد.
موبیوس موجودی قدرتمند و باستانی بود که بهعنوان آنتی مانیتور شناخته میشد.
سیارهای که دارای یک شهر بزرگ با فورانهای آتشین و تحت سلطهی دارکسید است.
سربازان شخصی دارکسید.
Lasso of Truth ابزار و سلاح اصلی واندر ومن است. یک کمند طلایی جادویی که هرکسی را که در آن اسیر میشود مجبور میکند از دستورات صاحب کمند اطاعت کند و حقیقت را بگوید.
استیو ترور مأمور A.R.G.U.S. ، عضو سابق تیم 7 و نیروی دریایی ایالاتمتحده .او همچنین علاقه احساسی به واندرومن دارد.
فرمول آنتی لایف،یک فرمول ریاضی ماورایی بود که در ابتدا گفته شد به کسانی که آن را میشناسند اجازه میدهد بر اراده هر نژاد قدرتمندی مسلط شوند. این هدف نهایی Darkseid است.
آخرین روزهای سوپرمن
سوپرمن پس از خلع قدرت توسط وندال ساویج، وقایع جنگ دارکسید و مبارزه او باخدای کریپتونی رائو (rao)، متوجه شد که مرگ او نزدیک است و از بتمن کمک خواست تا جانشینی برای او پیدا کند. سوپرمن بهعنوان بخشی از میراث خود، تمام حقیقت را به لوئیس لین گفت و از او خواست که همهچیز را در دیلی پلنت منتشر کند تا سرگذشت و هویت او قبل از مرگش برای جهانیان آشکار شود. سوپرمن حقیقت را به دایانا گفت، آنها برای مدتی باهم صحبت کردن درست قبل از اینکه سوپرمن مجبور شد به متروپلیس، جایی که انرژی سوپرمن (energy superman) چند روزی اسیرشده بود اما او از جزیره استرایکر فرار کرده و دست به ویرانی شهر زده بود، برود.
سوپرمن، بتمن و واندر وومن باهم سعی کردند انرژی سوپرمن را متوقف کنند و در حین انجام این کار، بلک سوپرمن (black superman) به آنها کمک کرد، که ترجیح داد فعلاً ناشناس بماند. سوپرمن، انرژی سوپرمن را به فضا برد، جایی که از نیروی انفجار خورشیدی خود برای پایان دادن به تهدید استفاده کرد و دشمن در کیهان تبخیر شد. جسد سوپرمن به زمین افتاد و درحالیکه دوستانش او را احاطه کرده بودند، از بلک سوپرمن خواست تا ردای او را بگیرد و به سوپرمن جدید زمین تبدیل شود. پسازاین، سوپرمن مرد و خاکستر شد.
هنگامیکه لویس لین و لانا لانگ در کنار سوپرمن در حال مرگ بودند، انرژی سوپرمن از بدنش خارج و به این دو نفر منتق شد، هر دو نام مستعار سوپرومن (Superwoman) را انتخاب کردند، اما لانا بعداً قدرت را از دست داد و لوئیس در حین مأموریتی فوت شد.
به دنبال تجدیدنظرهای مختلف در تاریخ، نسخه پیوسته این رویداد بهطور قابلتوجهی تغییر کرد. ازآنجاییکه تاریخهای سوپرمن زمین جدید و زمین پرایم درهمآمیخته شدهاند، نه «سوپرمن سیاه» برای مواجهه با آنها وجود خواهد داشت و نه لین دومی برای جذب قدرت سوپرمن در حال مرگ. بااینحال، برخی از نسخههای این موضوع بهطور مداوم باقی میماند، زیرا داستانهای دیگر، مانند داستان منشأ کنان کنگ به آن اشاره میکنند و بر آن تکیه میکنند.
درحالیکه لیست جزئیات تأیید شده کوتاه است، حضور دنی سوان بهعنوان سوپرمن انرژی تأیید شده است، همانطور که جهان بهطور خلاصه معتقد است که سوپرمن پس از شکست سوپرمن انرژی با استفاده از توانایی شعله خورشیدی خود مرده است.
مرد معروف به “رائو” یک رهبر مذهبی کریپتونی بود که از خدایی به همین نام الهام گرفته بود.
دنی سوان پس از اصابت یک گلوله انرژی تصور کرد که او سوپرمن است.
سرانجام دایرةالمعارف اورجینال و جدید DC با بیش از 1200 اَبَرقهرمان و اَبَرتبهکار دنیای DC
این کتاب نه تنها به کسانی که تا به حال با کتابهای مصوّر و کُمیک سر و کار نداشتهاند، منظرهای غنی و پرجزئیات از دنیای دی سی و شخصیتهای آن را نمایش میدهد؛ بلکه به طرفداران قدیمی، داستانها و لحظات مورد علاقه شان را یادآوری میکند.
همچنین برای کسانی که خود را در این زمینه حرفهای میدانند و معتقدند تمام شخصیتها را بهطور کامل میشناسند هم حرفی برای گفتن دارد!
تولد دوباره دی سی (DC Rebirth)
احیای سوپرمن
اثر اصلی: تولد دوباره دی سی
چندی بعد، اقای مکیزپتلک (Mr. Mxyzptlk) دوباره پیدایش شد، درست بعدازاینکه توسط آز (Oz) زندانیشده بود. نخست مکیزپتلک خود را سوپرمن جا زد. درحالیکه همه میدانستن کلارک کنت و سوپرمن یکی هستند. او شروع به آزار و اذیت سوپرمن کرد و فاش کرد جفت سوپرمنهای زمین پرایم و زمین یک، دو نیمه یک واقعیت هستند، که در جریان فلش پوینت بهصورت اتفاقی از هم جدا شدند. و این درمورد لویس هم حقیقت داشت. این نسخههای جایگزین کلارک و لویس با عصاره نسخههای مرده زمین پرایم خود ادغام شدند و به نسخههای تک و کامل خود را در زمین پرایم تبدیل شدند، تاریخچه متناقض خود را اصلاح کنند و جهان را به حالت عادی برگردانند.
پسازآن، خاطرات این حادثه مبهم بود. بااینحال، جعل هویت کلارک کنت توسط مکیزپتلک یک عارضه جانبی مفید داشت: چون او به دیگران گفت که فاش شدن هویت مخفی سوپرمن یک بازی مسخره است، یک حقه لازم برای بیرون کشیدن دشمن، و ازآنجاکه از او در کنار سوپرمن عکس گرفتهشده بود، مردم و بسیاری دیگر متقاعد شدند که سوپرمن درواقع کلارک کنت نیست و هویت سوپرمن باری دیگر حفظ شد.
اسم مجموعه ایی از کامیک های دی سی
مستر Mxyzptlk یک موجود شیطانصفت از بعد پنجم است که بهطور دورهای از سوپرمن بازدید و او را مورد آزار و اذیت قرار میدهد.
پدر سوپرمن که از انفجار کریپتون جان سالم به دربرد
انتقام
اثر اصلی: سوپرمن: انتقام (Superman: Revenge)
وقتی کلارک و لوئیس آماده شدند تا از خانه روستایی خود در کشور به متروپلیس برگردند، هانک هنشاو جدید تیمی برای انتقام از سوپرمن تشکیل داد. هنشاو با دزدیدن یک شی اسرار آمیز از قلعه پشتیبانی هیمالیا سوپرمن، خود را به سوپرمن سایبورگ تبدیل کرد و با بزرگترین دشمنان سوپرمن متحد شد تا درنهایت او را نابود کند.
سوپرمن مجبور شد بازگردد و خانواده خود را، به منظور محافظت کردن از آنها، به قلعه تنهایی ببرد. گروهی از شروران، قبلاً از اینکه سوپرمن حتی بتواند نقشهای را علیه آنها بچیند، به قلعه حمله کرده بودند، اما خانواده سوپرمن یعنی سوپرگرل، سوپرومن، استیل، لکس لوتر، آماده کمک به او بودند. در جریان درگیری، زاد (Zod) موفق شد اکثر متحدان سوپرمن را به منطقه شبح بفرستد و همسرش اورسا (Ursa) و پسرشان لورزاد (Lor-Zod) را آزاد کند. سوپرمن و خانوادهاش با موفقیت بقیه اعضای تیم شروران را شکست دادند و دوستان سوپرمن را آزاد کردند. سوپرمن بهعنوان مجازات، هانک هنشاو شکستخورده را در منطقه شبح رها کرد.
تیمی متشکل از دشمنهای قدیمی سوپرمن
ژنرال زاد یک ژنرال نظامی سابق کریپتونی و دشمن سوپرمن است. او که توسط مردمش به دلیل خیانت به منطقه شبح تبعید شد، از نابودی کریپتون جان سالم به دربرد و قسم خورد که از پسر جور آلینی سوپرمن) انتقام بگیرد.
اورسا یک افسر نظامی کریپتونی و وفادار به ژنرال زاد بود. آنها که به منطقه شبح تبعید شدند، برای مبارزه با سوپرمن و متحدانش در موارد متعدد ازآنجا فرار کردند.
اثرات آز
سوپرمن پس از رسیدگی به چندین وضعیت اضطراری در سراسر جهان، متوجه شد عامل این فجایع نیروی مرموزی است که سالها او را زیر نظر داشت – آز، که سوپرمن را به قلعه تنهایی تله پورت کرد و خود را بهعنوان پدر کریپتونی سوپرمن، بانام جور آل(Jore-El)، معرفی کرد.جور ال به پسرش در مورد چگونگی زنده ماندن خود گفت – موجودی مرموز او را لحظاتی قبل از انفجار کریپتون نجات داد و او را به زمین آورد تا شاهد تاریکترین انگیزههای بشریت باشد. جور آل که از این جنایات وحشتزده شده بود، خود را بانام آز معرفی کرد و قول داد تصمیمی را که در کودکی کال گرفته بود اصلاح کند و او را به سیارهای بهتر برای زندگی بدرقه کند. سوپرمن از رها کرد بشریت امتناع کرد و پای کمک به هرکسی که به آن نیاز داشته باشد ایستاد.
آز نظرش به خانواده سوپرمن جلب شد و با لوئیس و جان ارتباط برقرار کرد، به این امید که با متقاعد کردن آنها برای خواری و پستی بشریت، کال نیز متقاعد شود که به زمین را ترک کند. سوپرمن که از این رفتارهای پدرش خشمگین شده بود، با او مبارزه فیزیکی کرد و عصای مرد را که ذهن او را کنترل میکرد تا اعمال شیطانیاش را انجام دهد، در هم شکست. با از بین رفتن عصا، هوشیاری و اراده خود را بهدست آورد و از پسرش التماس کرد که کار درست را انجام دهد، قبل از اینکه توسط همان موجودی که قبلاً او را نجات داده ازآنجا ناپدید شود.
داکتر منهتن (Doctor Manhattan)، کسی که جور ال را از انفجار کریپتون نجات داد
بازگشت به گذشته سیاره کریپتون
سوپرمن که از این اتفاقات اخیر ناراحت بود، با استفاده از تردمیل کیهانی فلش برای سفر به گذشته کریپتون استفاده کرد تا بررسی کند که آیا آقای آز واقعاً پدرش است یا خیر. سوپرمن به کریپتون رسید، جایی که به طور تصادفی با مسافر زمان، بوستر گلد (Booster Gold) و اسکیت (Skeets) برخورد کرد که به مرد فولادی (سوپرمن) اطلاع داد که حضور او، خط زمانی را مخدوش کرده است بهطوریکه کریپتونیها بهدرستی آمادهسازی برای تخلیه سیاره در حال مرگ خود را آغاز کردند. بوستر سعی کرد بهزور سوپرمن را به خط زمانی اصلی خود بازگرداند، اما یکی از نابود گران کریپتونی(Eradicator) به ماشین زمان او آسیب رساند و آنها در شهر گاتهام قرن بیست و پنجم، زادگاه بوستر، به دام افتادند.
بوستر با دسترسی به تایم سیفر (Time Sphere) این نظریه به ذهنش رسید که میتوانند به گذشته کریپتون سفر کنند بدون آنکه خطری خطهای زمانی دیگر را تهدید کند. با این حال، نابودگر بهصورت تصادفی به تایم سیفر آسیب رساند باعث شد بوستر و سوپرمن در سیاره ایی مرموز فرود بیایند که در آنجا ژنرال زاد را میپرستیدند و سوپرمن و بوستر را اسیر کردند. قهرمانان محکومبه مرگ شدند، اما قبل از اینکه زاد و خانوادهاش فرصت اعدام آنها را داشته باشند بوستر، سوپرمن و اسکیت باعث غیام بردگان شدند که این باعث به وجود آمدن فرصتی برای فرار آنها شد.
اسکیت، تایم سیفر را بازسازی کرد و به آنها فرصت بازگشت به زمان حال را داد. قبل از اینکه آنها این کار را انجام دهند، سوپرمن بوستر را متقاعد کرد که به او اجازه دهد آخرین لحظات کریپتون را ببیند و پس از رسیدن آنها، مشاهده کرد که یک نور آبی مرموز جور ال را میبرد و تأیید میکند که او واقعاً آقای آز است.
قهرمانان به زمان حال بازگشتند، جایی که در غیاب سوپرمن، خانوادهاش میمردند، اما بوستر گلد مخفیانه زمان را بهعقب برگرداند تا به سوپرمن زمان کافی برای نجات آنها بدهد.
تردمیلی که با سرعت زیاد دویدن بر رو آن، میتوان در زمان سفر کرد
بوستر گلد، بانام واقعی مایکل جان کارتر، یک ابرقهرمان پیشرو و برجسته در سفر در قرن 25 است.
همراه روباتیک بوستر گلد است. اسکیت با او به همهجا سفر میکند و در صورت نیاز اطلاعات واقعی را در اختیار او قرار میدهد.
Time Sphere وسیله سفر در زمان است که دانشمند معروف به Rip Hunter و خدمه اش برای سفر در زمان و مکان از آن استفاده می کنند.
تهاجم جهان تاریک
اثراصلی: دارک نایت:متال: (Dark Nights: Metal)
در شرایط نامعلومی، لیگ عدالت (ازجمله سوپرمن) توسط مانگل اسیر شد و لیگ عدالت را مجبور کرد تا درنبرد گلادیاتور با رباتهایی که توسط اسیری به نام توی من (Toyman) ساختهشده بودند، بجنگند. خوشبختانه، بتمن راهی برای کمک به لیگ برای فرار از مخمصه خود، شکست مانگل و بازگشت به زمین پیداکرده بود. اما بهمحض بازگشت متوجه شدند که کوه بزرگی ناگهان در وسط گاتهام رشد کرده است تحقیقات آنها در مورد کوه، آنها را به کندرا ساندرز رساند، که او نیز کوه را بررسی میکرد و معتقد بود که مربوط به منطقه اسرارآمیز فضا به نام جهان تاریک است، منطقهای از فضا بهدوراز محدودیتهای جهان 0 (Universe-0). کندرا به لیگ گفت که یک شیطان مرموز از جهان تاریک از بتمن برای ایجاد یک بحران بزرگ در دنیای آنها استفاده میکند و سعی میکند بتمن را دستگیر کند، کسی که حواسپرتی را برای فرار ایجاد کرد.
همانطور که لیگ در سرتاسر جهان به دنبال بتمن میگشت، سوپرمن باور نمیکرد که دوستش عامل پیروزی جهان تاریک باشد و در عوض معتقد بود میتواند به بتمن مذاکره کند. سوپرمن و لیگ با چندین دامی که بتمن بهعنوان حواسپرتی بجا گذاشته بود مبارزه کردند تا اینکه او و واندرومن بتمن را در معبد هث ست (Hath-Set) جایی که پیشگویی شده بود که ارتش تاریک ازآنجا وارد جهان 0 میشوند، محاصره کردند. متأسفانه، انجمن جغدها (Court of Owls) بتمن را اغوا کرده بودند تا دروازهای را بهسوی جهان تاریک باز کند و به بارباتوس (Barbatos)، پادشاه جهان تاریک و هفت شوالیه تاریکی (Dark Knights) او اجازه ورود به جهان 0 را داد. بارباتوس و شوالیههای تاریکی او، بتمن را به جهان تاریک فرستادند و شروع به تخلیه نیروهای حیاتی سوپرمن و بتمن کردند و قصد داشتند از آنها برای شروع تسخیر جهان اصلی و عادی استفاده کنند.
برای یک هفته تمام، بارباتوس قهرمانان اسیرشده را در برجهای تاریکی که بر فراز ویرانههای متروپلیس آویزان بود نگه داشت، درحالیکه سوپرمن و زن شگفتانگیز را در کابوسهای وحشتناکی قرارداد که قهرمانان را متقاعد کرد که بر نیروهای تاریک بارباتوس پیروز شدهاند، اما مشخص شد بارباتوس از عمد اجازه داده که آنها پیروز شوند. آنها برنده میشوند برخلاف هشدارهای واندرومن، سوپرمن تلاش کرد تا بارباتوس را بهتنهایی شکست دهد، اما موردحمله یکی از شوالیههای تاریک باربتوس ینی دیوستیتر (Devastator) قرار گرفت. سوپرمن تنها با دخالت بهموقع فلش نجات یافت و به بار فراموشی (Oblivion Bar)، یکی از آخرین مکانهای امن روی زمین منتقل شد.هنگامیکه قهرمانان در مورد برنامههای خود برای توقف تهاجم بحث میکردند، کلارک فاش کرد که بروس از طریق کابوسهای بارباتوس برای او هشداری فرستاده بود و معتقد بود که میتواند به دنیای تاریکی سفر کند و او را نجات دهد. با کمک فلش و استیل، سوپرمن به قلعه تنهایی سفر کرد و از پروژکتور منطقه شبح اصلاحشده خود برای ایجاد یک پورتال به جهان تاریک استفاده کرد. اگرچه سوپرمن موفق شد به بتمن برسد، اما توسط سوپرمنهای شیطانی دنیای تاریکی اسیر شد.
بتمن با استفاده از آخرین توان خود، کلارک را از دست سوپرمنهای تاریک نجات داد و از دریم (Dream) یکی از اعضای گروه اندلس (Endless) برای متوقف کردن بارباتوس کمک خواست. شاهزاده داستانها(دریم) به بهترینهای جهان (سوپرمن و بتمن) درباره منشأ بارباتوس و جهان تاریک گفت و فاش کرد که راهی برای شکست نیروهای تاریکی وجود دارد. قهرمانان باید به دنیای فورج (the World of Forge)، در قلب خلقت سفر کنند و از فلز موجود در فورج برای ساختن سلاحهایی استفاده کنند که بتواند بارباتوس را شکست دهد. اما با رسیدن به فورج، قهرمانان متوجه شدند که فورج تاریک شده است و توسط کارتر هال (Carter Hall) که به اژدهای تاریک بارباتوس تبدیلشده بود، موردحمله قرار گرفتند.
هنگامی که بتمن تلاش می کرد با کارتر مذاکره کند، سوپرمن به زمزمه های بارباتوس در آسمان گوش داد که قصد داشت سقوط جهان عادی را در جهان تاریک تسریع بخشد. قهرمانان آنقدر حواس کارتر را پرت کردند تا جرقه ایی از امید را در دنیای فورج بیابند، درست زمانی که فلزات تیره جهان تاریک شروع به تسخیر دنیای فورج کردند. خوشبختانه واندرومن به پایینترین اعماق فورج رسید و سوپرمن و بتمن را با آخرین بقایای تنس متال (Tenth Metal) پیدا کرد که از آن برای ساخت زره برای کل لیگ عدالت استفاده کردند. همانطور که لیگ با بارباتوس و شوالیههای تاریکی او میجنگید، سوپرمن شخصاً دیوستیتر را شکست داد درحالیکه از قدرت ذهنی تنس متال استفاده میکرد تا بارباتوس را در زنجیرههای کیهانی ببندد و جهان را به حالت عادی بازگرداند. بااینحال، درنتیجه این نبرد، سورس وال (Source Wall) در هم شکست و جهانهای مثبت را در معرض اسرار و خطرات هر آنچه فراتر از آن بود قرارداد.
بااینحال، صلح دوامی نداشت، زیرا برینیاک به زمین حمله کرد، تا آنجا که میتوانست ابر انسانها را اسیر کرد (ازجمله سوپرمن) و بهزور آنها را به دنیای خانه خود، کولو (colu)، که موردحمله موجودات کیهانی معروف به تیتانهای امگا (Omega Titans) قرار داشت، آورد. او به زندانیانش توضیح داد که برای نجات کولو از دست تایتان ها که با شکستن دیوار منبع بیدار شده بودند به کمک آنها نیاز دارد. برای متوقف کردن آنها، ابر انسانهای زمین باید چهار انرژی مرتبط با هر یک از تیتانها (راز، شگفتانگیز، آنتروپی و حکمت) را پیدا کنند و به تعادلی بین آنها دست یابند، که دلیلی برای مصرف کولو به تیتانها نمیدهد. سوپرمن مجبور شد با شرایط برینیاک موافقت کند و با تیمی از ابر انسانهای همکار قرار گرفت که تیم میستری(mystery) را تشکیل دادند. بااینحال، زمانی که برینیاک سعی داشت نقشه خود را توضیح دهد، دچار تشنج شد و در آغوش سوپرمن درگذشت.
همانطور که لیگ عدالت باعث سقوط سیاره شد، آنها 4 درخت مرموز را پیدا کردند که از اطلاعات خالص ساختهشده بودند که به تیتانها اجازه میداد کشف کنند کدامیک از 4 انرژی بر روی کولو غالب است. تیم میستری به درخت رمز و راز راه پیدا کرد، مکانی که شهرهای کوچک بیشماری مانند کندور را در خود جایداده بود. مارشن من هانتر و استارو موفق شدند زندانیان را از شهرهای خود بیدار کنند و دیگر اعضای لیگ عدالت تلاش کردند تا انرژی درختان را متعادل کنند. متأسفانه، تایتانهای امگا کولو را ویران کردند و استارو جان خود را فدا کرد و زمان کافی برای اعضای لیگ عدالت خرید تا فرار کنند.
لیگ عدالت به زمین بازگشت، اما متوجه شد که تایتانهای امگا به لطف یک دانه کیهانی که برینیاک روی زمین کاشته بود تا تیتانها را از کولو دور کند، مسیر نابودی را در سراسر سیاره ایجاد کرده بودند. لیگ برای نجات زمین، دانه را با 4 انرژی زمین شارژ کرد و آن را به سمت تایتان آنتروپی شلیک کرد و 4 انرژی را به آن تزریق کرد. تیتانهای دیگر که جذب دانه شده بودند، برادر خود را خوردند و از زمین رفتند. اگرچه که زمین نجات یافت، اما لیگ عدالت میدانست که باید در برابر هر چالشی که ممکن است پیش بیاید آماده شود. قوانین جهان شکسته شده بود و جهان در حال تغییر بود.
تاریک سایهای در زیر جهان های اولیه است، که از هر ترس و تصمیم بدی که تا به حال گرفته شده یا رویاپردازی شده است، شکل میگیرد.
هیرو اوکومورا ، متحد جوان بااستعداد سوپرمن است.
هث ست دشمن ابدی هاوکمن است که هر نسل به شرورهای جدیدی تبدیل میشود.
انجمن جغدها یک جامعه باستانی است که برای قرنها گاتهام را تحت کنترل داشته است.
بارباتوس که به خدای خفاش نیز معروف است، موجودی بود که توسط ورلد فورجر خلق شد تا جهانهایی را که در حال فروپاشی هستند را جذب کند.
شوالیههای تاریکی تیمی از “جنگجویان تاریکی” هستند که توسط بتمن خندان برای بارباتوس جمعآوری شدهاند. این جنگجویان نسخههای شیطانی بتمن از جهان تاریک هستند که حاضر بودند برای زنده نگهداشتن دنیای خود بجنگند.
بروس وین، همچنین بهعنوان بتمن زمین -1 شناخته میشود، دیوستیتر، یکی از شوالیههای تاریکی بارباتوس است.
اوبلیوین بار، باری که در ابعاد جیبی واقعشده است. پورتالهای زیادی در سراسر ایالاتمتحده (و احتمالاً خارج از آن) پراکنده دارد که فقط برای افراد ماهر در جادو قابلمشاهده است.
دانیل هال جانشین مورفیوس در نقش سندمن، ارباب رؤیاها است. او همچنین مظهر همه رؤیاها و واقعیتهاست.
یک خانواده از هفت خواهر و برادر هستند که هر کدام جنبه ای از جهان را نشان می دهند: دریم(Dream)، دف(Death)، دستنی(Destiny)، دیسپر (Despair)، دیزایر(Desire)، دیلیریوم (Delirium) و دستراکشن(Destruction).
قلمرو ماده تاریک، سرشار از پتانسیل، در زیر آفرینش است، که تمام دنیاهای موجود در جهان و جهان تاریک از آن آفریدهشدهاند.
کارتر هال یک باستانشناس است که هزاران بار تناسخ یافته است. او بهعنوان قهرمان هاوکمن، یک محافظ بالدار با زره Nth Metal عمل میکند.
خالصترین شکل خلقت خود، قادر به غلبه بر هر چیزی از جهان تاریک است
دیوار منبع سد محکمی است که جهان چندگانه را احاطه کرده است و منبع آن فراتر از آن قرار دارد.
کولو یک سیاره با تکنولوژی بسیار پیشرفته در بخش فضایی 1287 است.
تایتانهای امگا، که به نامهای «چهار برادر» در کولو و «چهار مادر» در مریخ نیز شناخته میشوند، موجودات قدیمی هستند که گمان میرود حیات را در جهان ایجاد کردهاند.
خشم رگول زار
مدت کوتاهی پسازآنکه شهر متروپلیس به خاطر سالها قهرمانی به او ادای احترام کرد، خانواده کنت ملاقات غیرمنتظرهای از سوی آقای آز دریافت کردند، که از آنها خواست تا به او اجازه دهند پسرشان جان (پسر سوپرمن) را به سفری در سراسر کهکشان ببرد تا او بتواند با میراث کریپتونی او آشنا شود. کلارک ابتدا نپذیرفت، اما جان اصرار داشت که میخواهد برود. لوئیس که از پسرش حمایت میکرد، همچنین پذیرفت که برای سفر در کنار جان بماند تا بتواند از او مراقبت کند. کلارک تمایلی به دیدن رفتن خانوادهاش نداشت، اما بااینوجود تصمیم آنها را پذیرفت.
پسازآن، یک شرور مرموز به قلعه نفوذ کرد درحالیکه سوپرمن آنجا نبود، مکان را با خاک یکسان کرد و از همه شنیعتر، شهر بطری کندور را در هم شکست. سوپرمن و سوپرگرل قاتل را ردیابی کردند و هویت او را یک موجود بیگانه به نام روگول زار (Rogol Zaar) کشف کردند که ادعا میکرد کسی است که کریپتون را نابود کرده بود و تمایل داشت تا مأموریت خود را برای کشتن همه کریپتون ها بهپایان برساند. سوپرمن در تماممسیر تا ماه با روگول درگیر شد اما شکست خورد. سوپرمن که توسط دخترعموی خود (سوپر گرل) نجات یافت و توسط لیگ عدالت شفا یافت، متوجه شد که اگر روگول قصد پاکسازی کریپتونیها را داشته باشد، حرکت بعدی او منفجر کردن زمین خواهد بود. سوپرمن و سوپرگرل باهم کاری کردند تا روگول را شکست دهند و او را در داخل منطقه شبح به دام انداختند.
متأسفانه، با تخریب قلعه، سوپرمن نتوانست با خانواده خود ارتباط برقرار کند و مطمئن شود که آنها سالم هستند. سوپرگرل همچنین تصمیم گرفت زمین را ترک کند تا بیشتر در مورد منشأ روگول زار بداند و لیگ عدالت مراسم یادبودی برای مردمان کاندور که کشتهشده بودند، برگزار کرد.
روگول زار یک هیولای بیگانه بود که بازمانده کریپتونی را شکار میکرد.
زمین در منطقه شبح
پس از ساخت قلعه تنهایی جدید در مثلث برمودا، سوپرمن با مارشن من هانتر گفتگو کرد که به سوپرمن گفت که احتمال تبدیلشدن به یک رهبر برای جامعه جهانی را در نظر بگیرد تا بتواند زمین و بشریت را به فردایی بهتر هدایت کند. بااینحال، قبل از اینکه بتواند در مورد این ایده فکر کند، کلارک متوجه شد که زمین بهنوعی به منطقه شبح منتقلشده است. او بعداً متوجه شد که این مصیبت یک اتفاق ناشی از دانشمندان استار (S.T.A.R) است. اما، متأسفانه، این فرصت به روگل زار اجازه داد تا بار دیگر به زمین حمله کند.
شرکت استار طرحی را برای بازیابی زمین آغاز کردند که شامل کوچکسازیاتم کل سیاره بهاندازهای کوچک میشود که فلاش بتواند آن را از پروژکتور منطقه فانتوم عبور دهد. این طرح موفق آمیز بود و زمین به جایگاه واقعی خود در منظومه شمسی بازگردانده شد، اما سوپرمن برای مبارزه با روگول بهتنهایی در منطقه شبح رها شد. بدون انرژی خورشیدی برای تکمیل قدرت خود، سوپرمن بهشدت ضعیف شده بود، تا اینکه توسط دشمنش ژنرال زاد نجات یافت، که با آتشبس موقت برای انتقام از مردی که کریپتون را نابود کرده است، موافقت کرد. دو کریپتونی (سوپرمن و ژنرال زاد) باهم با روگول جنگیدند تا اینکه سوپرمن بهطور ناگهانی توسط متحدانش از منطقه شبحه خارج شد و زاد و روگول زار را رها کردند تا نبرد خود را بهتنهایی بهپایان برسانند.
آزمایشگاههای تحقیقاتی پیشرفته علم و فناوری که معمولاً به S.T.A.R خلاصه میشود. آزمایشگاهها، یک سازمان تحقیقاتی با آزمایشگاههایی در سراسر ایالاتمتحده است.
جنگ فضایی و اتحاد سیارات
خانواده سوپرمن از ماجراجویی فضایی خود با آز بازگشتند، اما جان عملاً قابلتشخیص نبود. علم سفر در فضا، جان را هفت سال زمینی پیر کرده بود و در نوجوانی بازگشت. سوپرمن به داستانهای ماجراجویی خانوادهاش گوش داد، اما خیلی زود، شاید باورتان نشود، روگول زار دوباره برگشت و این بار با ژنرال زاد مشارکت کرد. سوپرمن و خانواده کریپتونیاش تیمی را تشکیل دادند تا سرانجام روگول زار را یکبار برای همیشه از پای درآورند و کال و پدرش به ویرانههای کریپتون رفتند تا به دنبال سرنخهایی درباره روگول زار بگردند.
هنگامیکه در سفر بودند، جور آل به پسرش گفت، درحالیکه در کریپتون بود، او عضو شورا بود، گروهی مخفی از حاکمان بین کهکشانی که کهکشان را از سایهها کنترل میکرد. پس از کمک به شورا برای اطمینان از تسلط آنها بر کهکشان، جور آل انتظار داشت که شورا به او کمک کند تا کریپتون را از نابودی قریبالوقوع آن نجات دهد، اما آنها نپذیرفتند. سوپرمن از گذشته خاکستری اخلاقی پدرش ناامید شد.
روگل زار به قهرمانان حمله کرد ، اما خوشبختانه زاد به روگول خیانت کرد و به خانواده سوپرمن فرصت داد تا روگول را اسیر کنند.
هنگامیکه نبرد بهپایان رسید، سوپر بوی، که آرزو میکرد صلح کهکشان حفظ شود، توسط ارتش سوپر قهرمانان قرن 31 (Legion of Super-Heroes from the 31st century) مورد بازدید قرار گرفت، که از او درخواست کردند به ارتش بپیوندد. اگرچه سوپرمن از فکر اینکه دوباره پسرش را از دست بدهد عصبی بود، اما تصمیم گرفت که به تصمیم جان احترام بگذارد. جان تصمیمگیری را برای مدتی به تعویق انداخت تا اینکه تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد و به آینده برود.
ادام استرینج (Adam Strange) همچنین به سوپرمن اطلاع داد به خاطر جرائم گذشته او و دستکاری در زمان، دولت کهکشانی تصمیم گرفتند سوپرمن را به گذشته کریپتون برگردانند و طبق روند اصلی در همان سیاره بمیرد. کال سردرگم شده بود اما حکم از قبل اجرا شده و سوپرمن کاری از دستش بر نمی آمد. جور-ال لحظاتی قبل از نابودی به کریپتون بازگردانده شد، جایی که او خود کوچکتر خود را دید که کال را به مأموریت امید خود در سراسر کیهان فرستاد و با اطمینان با خود زمزمه کرد که پسرش “این کار را انجام داد”. پس از آن، زاد و خانواده اش، کنت ها را از تصمیم خود برای ایجاد یک “کریپتون جدید” به منظور نجات نژاد خود مطلع کردند و به طور رسمی از خاندان ال دعوت کردند تا در صورت تمایل به آنها بپیوندند.
هنگامیکه به زمین بازگشت، سوپرمن با سوپرگرل و آدام استرنج صحبت کرد و تصمیم گرفت هویت مخفی خود را برای پری وایت و جیمی اولسن، نزدیکترین دوستان کلارک، فاش کند. سپس سوپرمن یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد و هویت خود را برای تمام جهان فاش کرد. همانطور که مردم زمین واکنش متفاوتی به حقیقت سوپرمن نشان دادند، سوپرمن برای محافظت از سیارات متحد در برابر حمله مونگول، که ملت بین ستارهای نوپا را تهدیدی برای امپراتوری کهکشانی خود میدید، تلاش کرد. پس از یک مبارزه دشوار که در آن مونگول تلاش کرد زمین را ویران کند، سوپرمن حریف خود را شکست داد و بهطور موقت توسط سازمان ملل متحد بهعنوان نماینده زمین در سطح کهکشانی انتخاب شد.
پس از نبرد با مونگول، سوپرمن به این فکر کرد که آیا افشای هویت مخفی خود برای مردم جهان انتخاب درستی است یا نه، بنابراین با خالد ناسور، آخرین جادوگری که ردای دکتر فیت (Doctor Fate) را در دست داشت، مشورت کرد تا بررسی کند که آیا نوعی نیروی جادویی یا شیطانی باعث شده که کلارک هویت مخفی خود را فاش کند یا خیر. سوپرمن واقعاً فهمید که انتخاب کاملاً با خودش بود و بنابراین به خالد کمک کرد تا درنبردی که سوپرمن برای مدت کوتاهی از کلاه سرنوشت استفاده کرد، ارباب آشوب زانادوت (Xanadoth) را شکست دهد.
بزرگترین چالش سوپرمن بهعنوان سفیر زمین، ایزنو الکور (Eisno Alkor)، یک ابر سرباز بیگانه از سیاره سینمار (Synmar) بود که از سوپرمن الهام گرفت تا به انزوا گرایی دنیای خانهاش پایان دهد و آن را بهزور وارد جامعه کهکشانی کند. سوپرمن با درک اینکه الکور در یک انقلاب خشونتآمیز دنیای خانه خود را فتح کرده است، به سیارههای متحد و جنبش مقاومت سینمار کمک کرد تا الکور را سرنگون کنند و نظم را به سینمار بازگردانند.
تیمی متشکل از ابرقهرمانان نوجوان است که از سیارات متحد در قرن 31 محافظت می کنند.
آدام استرنج قهرمانی از زمین بود که از یک تفنگ لیزری و یک جت پک برای مبارزه با جرم و جنایت در سراسر کهکشان استفاده میکرد.
خالد ناسور مصری-آمریکایی است که خدایان مصری او را بهعنوان آخرین تجسم دکتر فیت انتخاب کردند. در حال حاضر او عضو انجمن عدالت آمریکا و لیگ عدالت تاریک (Justice League Dark) است.
Xanadoth یک لرد قدرتمند آشوب بود که بر برادرش حکومت کرد تا اینکه آنها و اربابان نظم باهم متحد شدند تا او را در یک مصنوع جادویی مهروموم کنند.
یک جنایتکار بیگانه است که به او قدرت باورنکردنی داده شد تا تبدیل به سینمار اوتوپیکا (Synmar Utopica) شود.
عدالت/ جنگ دووم(doom war)
یک شی مرموز به نام توتالیتی (Totality) در صحرای نوادا فرود آمد و لیگ عدالت، که بهتازگی مارشن من هانتر را بهعنوان رئیس جدید خود انتخاب کرده بود، برای یافتن آن اقدام کرد. بدن سوپرمن و مارشن من هانتر بهاندازه کافی قوی برای مقاومت در برابر انرژیهای توتالیتی بدون تأثیرات منفی به نظر میرسید، به همین دلیل است که بتمن خود را مینیاتوری کرد تا وارد بدن کلارک شود تا بتواند توتالیتی را تجزیهوتحلیل کند. متأسفانه، درحالیکه سوپرمن و مارشن من هانتر به کشف ساختار بیرونی توتالیتی ادامه دادند، لکس مخفیانه به بدن سوپرمن نفوذ کرد و از آن برای مهار قدرت توتالیتی استفاده کرد. علیرغم تلاشهای بتمن، لکس با توتالیتی فرار میکند، اما نه قبل از اینکه کنترل بدن سوپرمن را رها کند. پسازآن، لیگ عدالت خود را وقف یافتن مقر ارتش رستاخیز (Legion of Doom) کرد، اما زمانی که خدایان سهگانه دریا (Triumvirate of Sea Gods) تهاجم خود را به زمین آغاز کردند، مجبور شدند این جستجو را متوقف کنند. در طی این رویداد متروپلیس زیرآب رفت و سوپرمن موردحمله دروگ(drogue)، یکی از خدایان سهگانه دریاها، قرار گرفت اما فلش او را نجات داد. سوپرمن و فلش به همراه مرا (mera) به مقبره آریون (Arion) رفتند، به این امید که اشک انقراض (Tear of Extinction) را پیدا کنند یک اشک باستانی که میتوانستند از آن برای متوقف کردن خدایان سهگانه استفاده کنند. بااینحال، هنگامیکه آنها به مقبره وارد شدند، بلک مانتا (Black Manta) قبلا اشک را برداشته بود. خوشبختانه، مرا توانست اشک را از مانتا پس بگیرد و او را وادار به عقبنشینی کند.
لیگ عدالت با آکوامن، که نیزه پوسایدون را بهدست آورده بود، دوباره متحد شد و آخرین حمله را مقر خدایان سهگانه انجام دادند. اگرچه آکوامن میتوانست باخدایان سهگانه ایجاد کند، مانتا تلاش کرد تا از آخرین سلاح خدایان سه گانه، مرگ کراکن (Kraken)، برای تسلط برجهان استفاده کند. آکوامن توانست او را متوقف کند، ظاهراً جان خود را در این روند فدا کرد، اما لیگ امیدوار بود که او زنده بماند و درنهایت به آنها بازگرد. پسازآن، مردی مرموز که خود را استارمن((Starmanمینامید، به تالار عدالت آمده بود تا به لیگ عدالت در مورد سرنوشت جهان هشدار دهد، اما انرژیهای ناپایدار او در سراسر واشنگتن دی سی به جریان افتاد تا اینکه واندرومن او را با کمندش مهار کرد. هنگامی که قدرت او تثبیت شد، استارمن داستان پرپتوا (Perpetua) را برای سوپرمن و دوستانش تعریف کرد.
لیگ عدالت، با کمک استارمن و سپاه گرین لنترن، به امید بازسازی سورس وال به آنجا سفر کردند؛ برای انجام این کار، آنها تایتان های امگا را جمعآوری کردند و آنها را در امتداد دیوار شکسته قراردادند. بااینحال، تلاش آنها توسط برینیاک احیاشده، که یکی از اعضای جدید ارتش رستاخیز لوتر شده بود، متوقف شد. برینیاک روند درمان دیوار منبع را متوقف کرد و قدرتهای استارمن را ربود و با استفاده از آن پرپتوا، خالق جهانها و موجود کیهانی مهروموم شده در پشت دیوار منبع را احیا کرد. با تخریب دیوار و شکست مأموریت آنها، لیگ عدالت به خانه بازگشت.
لیگ عدالت مجبور شد از آقای مکیزپتلک بخواهد که یک پورتال به بعد ششم باز کند تا بتواند جلوی راتش رستاخیز و پرپتوا را بگیرد. به گفته مکیزپتلک ، سوپرمن تنها کسی بود که توانست از سفر به بعد ششم جان سالم به درببرد، بنابراین مرد فولادی (سوپرمن) داوطلب شد تا این سفر را بهتنهایی انجام دهد تا اینکه بتواند به خانه بازگردد و یافتههای خود را به لیگ عدالت اطلاع دهد. بااینحال، پس از خروج از پورتال، سوپرمن خود را در سیارهای دورافتاده که توسط تاریکی احاطهشده و بدون ستاره برای تقویت او، گرفتار دید. سوپرمن زمان نامشخصی را صرف تلاش برای فرار از سیاره کرد تا اینکه خود را رودررو با یک سوپرمن مسنتر یافت، که خود را مسئول زندانی شدن کلارک نشان داد. سوپرمن مسنتر بهراحتی همتای جوانتر خود را درنبرد تکی شکست داد و او را رها کرد تا بقیه عمر خود را بهتنهایی در سیاره متروک بگذراند.
بااینحال، سوپرمن حاضر به ناامید نشد و به تلاشهای خود برای فرار از سیاره تاریک ادامه داد و از یک ستاره دورافتاده بهعنوان منبع انرژی خود استفاده کرد. سوپرمن درنهایت توانست از سیاره فرار کند اما ستاره ناپدید شد و سوپرمن را در وسط فضای تاریک سرگردان شود. خوشبختانه، سوپرمن به منطقهای از فضا رسید که توسط هزاران خورشید روشنشده بود، که سوپرمن را احیا کرد و به او اجازه داد تا به بعد ششم برسد، جایی که لیگ عدالت در حال مبارزه با زندانبان سوپرمن، آلفیوس (Alpheus)، زندانبان جهانی بود. سوپرمن باقدرت جدید خود، آلفیوس را با یک مشت مغلوب کرد، اما بهجای تنبیه او به خاطر خیانت، از آلفیوس دعوت کرد تا به لیگ عدالت بپیوندد و فرصتی برای نجات جهان از پرپتوا فراهم کند.
برای همتراز بودن با ارتش پرپتوا، لیگ عدالت متحدانی را از سراسر جهان جمعآوری کرد و آلفیوس به آنها پیشنهاد داد که برادرانش، مانیتور (Monitor) و آنتی مانیتور را پیدا کنند. سوپرمن در مأموریت یافتن مانیتور در نیل (Nil) شرکت کرد اما آنها نتوانستند او را بیابند و در عوض مجبور شدند از حملهای که توسط ارتش رستاخیز برپاشده بود فرار کنند.
لیگ عدالت فقط 3 روز فرصت داشت تا پرپتوا و ارتش رستاخیز را متوقف کند، بنابراین استارمن نقشهای برای پیروزی در جنگ پیشرو تنظیم کرد: پیدا کردن قطعات گمشده توتالیتی. برای این منظور، لیگ عدالت باید به دو تیم تقسیم شود که به نقاط مختلف زمان سفر کنند: گذشته و آینده. سوپرمن، بتمن و واندرومن به آینده سفر میکنند و کامندی (Kamandi)، آخرین پسر روی زمین، را ملاقات میکنند. او به تیم سوپرمن اطلاع داد که جهان توسط برینیاک ویرانشده است و آنها را به خرابههای تالار عدالت آورد، جایی که قهرمانان متوجه شدند که در داخل یکی از بطریهای برینیاک (ورژن های آینده لیگ عدالت) به دام افتادهاند تا بخشی از آزمایشهای برینیاک برای یافتن توتالیتی باشند. لیگ عدالت با استفاده از یکی از کشتیهای قدیمی خود به آیندهای موازی سفر کرد، جایی که بردگان برینیاک، به لیگ عدالت الف (Justice Legion-A) و قهرمانان (سوپرمن و دیگر همراهان او در سفر به آینده) حمله کردند
واندرومن لیگ عدالت الف را از کنترل برینیاک آزاد کرد و باهم بهعنوان متحد علیه برینیاک جنگیدنددر حالی که کامندی وظیفه حفاظت از آخرین قطعه توتالیتی را بر عهده داشت. کماندی درنبرد علیه برینیاک نیروهای پشتیبانی آورد و به سوپرمن و دوستانش زمان کافی داد تا قطعه توتالیتی را به دنیای خود بازگردانند. متأسفانه پرپتوا قدرت کامل خود را بازیافته بود و در حال آماده شدن برای تغییر شکل جهان بهطوریکه خودش در نظر داشت بود. لیگ عدالت و متحدان باقیمانده آنها برای نبرد نهایی علیه ارتش پرپتوآ آماده شدند. سوپرمن و دوستانش شخصاً با لکس، که به قدرتمندترین سرباز پرپتوآ تبدیلشده بود، در میان ویرانههای واشنگتن دی سی مواجه شدند. مارشن من هانتر برای جلوگیری از پرپتوا و اثبات برتری عدالت بر ارتش رستاخیز تلاش کرد با تکتک افراد در جهان ارتباط برقرار کند، اما متأسفانه مردم جهان، ارتش رستاخیز را انتخاب کردند. کوینتسانس (Quintessence) بهسرعت لیگ عدالت را به ماه آورد و کوینتسانس به آنها اطلاع داد که هنوز راهی برای متوقف کردن پرپتوا وجود دارد، اما لیگ عدالت برای یافتن آن باید به دورترین نقاط کیهان سفر کند، مأموریتی که لیگ عدالت مشتاقانه پذیرفت.
توتالیتی قدیمیترین منبع انرژی موجود و هسته قدرتی است که جهانها از آن ایجادشده است.
گروهی از شرورهای فوقالعاده هستند که باهم متحد میشوند تا با دشمنان خود در لیگ عدالت مبارزه کنند.
سه خدایان دریایی بودند که در جهانهای بیگانه پرستش میشدند و سعی میکردند جهان را بهعنوان انتقام زندانی شدن توسط آریون غرق کنند.
ولیعهد پادشاهی زیرآب زبل، ملکه سابق آتلانتیس و همسر قهرمان آکوامن است.
آریون نیمه خدای آتلانتیس، یکی از اربابان نظم بود و بزرگترین جادوگر آتلانتیس باستان در 45000 سال قبل از میلاد بهحساب میآمد.
یک سلاح مرگبار از آتلانتیس است.
بلک مانتا، نام واقعی دیوید هاید، دشمن آکوامن و دی ادرز(the others) است. او در بسیاری از تیمهای فوق شرور مانند Legion of Doom the Injustice League و Secret Society of Super-Villains حضورداشته است.
نیزهای که باعث تقویت قدرت خدای دریاها میشود.
کراکن یک هیولا در چندین اسطوره و نام چندین شخصیت نامرتبط در دنیای DC است.
یکی از The Hands از جهان واحد (جهانی که همه جهانها در آن قرار دارند) بود. او اولین خالق جهان و مادر Monitor، Anti-Monitor و World Forger بود. همچنین ترسناکترین موجود در جهان واحد بهحساب میآمد، از میان همه برادران و خواهرانش که از جهانهای بینهایت مراقبت میکردند.
ورلد فورجر که بانام آلفیوس نیز شناخته میشود، اولین پسر پرپتوآ و برادر مانیتور و آنتی مانیتور است. هر سه آنها توسط مادرشان از Overvoid ساخته شده اند.
خانه خدایانی مانند مانتیتور، آنتی مانیتور، ورلد فورجر و پرپتوا است، که کل دنیا در آن خلاصه میشود.
اخرین پسر زنده مانده در آینده نابود شده ی زمین است.
یک گروه ابرقهرمانی قرن 853 است که از نسل Justice League of America و Legion of Super Heroes هستند و وظیفه محافظت از جهان را بر عهدهدارند.
گروهی از بالاترین مرتبه موجودات در جهان چندگانه هستند که بر همه رویدادهایی که اتفاق افتاده، رخ میدهند و خواهند افتاد شهادت میدهند.
دِث متال
متأسفانه، مأموریت لیگ عدالت با شکست مواجه شد و آنها مجبور شدند به زمین-0 برگردند، زمینی که قبلاً توسط ارتشی از بتمنها از جهان تاریک به رهبری بتمن خندان (Batman Who Laughs) موردحمله قرارگرفته بود. خود سوپرمن توسط دارک فادر (Darkfather) شکست خورد، در اعماق خورشید زندانی شد و به فرمول آنتی لایف آلوده شد. با شکست سوپرمن، زمین-0 تحت حاکمیت بتمن خندان قرار گرفت و آخرین ابرقهرمانان باقیمانده مخفی شدند.
سوپرمن بعداً به نیو آپوکولیپس منتقل شد و در آنجا توسط دارک فادر شکنجه شد تا اینکه توسط بتمن و واندرومن نجات یافت. پس از شکست دادن دارک فادر، سوپرمن به دوستانش کمک کرد ارتشی از ابرقهرمانان را که در نیو آپوکولیپس زندانی بودند آزاد کنند و واندرومن آنها را در ماموریتی برای شکست دادن پرپتوا به خدمت گرفت. برای انجام اینکار، سوپرمن و دوستانش نیاز داشتند که به جهان تاریک سفر کنند و قدرت کافی برای شفای جهان اصلی را جمعآوری کنند. سوپرمن و دوستانش به عمارت بت، خانه بتمن خندان، نفوذ کردند و با بارباتوس زندانی روبرو شدند که از کمک به قهرمانان برای شکست دادن شوالیه تاریکی خائن خود خودداری کردند و باعث شد سوپرمن، او را از پا دربیاورد. قهرمانان به پورتالی رسیدند که آنها را به نقاط مختلف تاریخ جهان هدایت میکرد، که هرکدام دارای نوع خاصی از انرژی بحران (crisis energy) بودند که میتوانستند از آن برای جلوگیری از گسترش جهان تاریک استفاده کنند. سوپرمن به زمان بحران نهایی فرستاده شد، جایی که موردحمله دارکسید و گروهی از سوپرمنها قرار گرفت که توسط فرمول آنتی لایف آلودهشده بودند.
دارکسید سعی کرد سوپرمن را به یکی دیگر از بردههای خود تبدیل کند، اما واندرومن سوپرمن را نجات داد و سوپربوی پرایم (Superboy-Prime) را متقاعد کرده بود که به لیگ عدالت بپیوندد و پرپتوا را متوقف کند. متأسفانه، هنگامیکه آنها به زمین-0 بازگشتند، متوجه شدند بتمن خندان، تبدیل به تاریکترین شوالیه، خدای کیهانی به قدرتمندی پرپتوا شده است، و جهان خود به نام آخرین جهان 52 را درست کرده است. تاریکترین شوالیه، عمارت بت را احضار کرد تا سوپرمن و دوستانش را بکشد. اگرچه که لکس عمارت بت را شکست داد، سوپرمن تمایلی به اعتماد به او نداشت تا اینکه لکس او را قانع کرد که تنها باهم میتوانند تاریکترین شوالیه را متوقف کنند. لکس گروهی را متقاعد کرد تا ماشینی بسازند که باانرژی ضد بحران، تنها چیزی که قادر به شفای جهان است، کار کند. قهرمانان زمین-0 ارتشی را تشکیل دادند تا در مقابل تاریکترین شوالیه ایستادگی کنند و به واندرومن زمان کافی برای یافتن مواد لازم برای ساخت سلاح ضد بحران بدهند.
بااینحال، قبل از شروع نبرد نهایی، سوپرمن یک دستگاه تغییر زمان ساخت که میتوانست 60 دقیقه زمان را بهعقب برگرداند، و به سوپرمن زمان کافی را میداد که تا جایی میتواند تعداد زیادی از مردم را نجات دهد. دستگاه از کار افتاد و سوپرمن به خط مقدم بازگشت، اما نه قبل از گذراندن آخرین لحظه صلح با لوئیس و جان. وقتیکه تاریکترین شوالیه پرپتوآ را کشت، سوپرمن و ارتشش آماده شدند تا با ارتش جهان تاریک بجنگند، درست بهموقع زن شگفتانگیز، با استفاده از انرژی ضد بحران، به متحدانش بازگشت. کلارک که توسط سوپرمنهای جهان تاریک محاصرهشده بود، سعی کرد با آنها مذاکره کند و آنها را با دلیل و منطق وادار کند که قسمت بهتری از خودشان را ببینند. بااینحال، آنها به حرفش گوش ندادند و مرد فولادی مجبور به مبارزه شد، حتی باوجود کاهش شدید قدرتهایش توسط آنتی لایف. خوشبختانه خانواده سوپرمن و گروهی از شروران دنیای خودش به رهبری لکس بهسرعت از او در جنگ حمایت کردند.سوپرمن نزدیک بود توسط لست سان (Last Sun) کشته شود تا اینکه لکس، جان خود را فدا کرد تا او را نجات دهد و لست سان را نابود کند، درحالیکه واندرومن تاریکترین شوالیه را نابود کرد، جهان به شکل اول خود بازگرداند و همهکسانی را که در درگیری مرده بودند زنده کرد. سوپرمن درمان شد، به خانه بازگشت و به دوستانش در کاوش و محافظت از جهان پیوست که برای نجات آنها سخت مبارزه کرده بودند.
بتمن خندان، بروس وین از زمین -22 از جهان تاریک بود. او دست راست بارباتوس و رهبر شوالیههای تاریکی در طول اولین تهاجم جهان تاریک و بعداً قهرمانان آلوده به Secret Six است. او پرپتوآ، خالق جهان چندگانه را متقاعد کرد که او را بهعنوان دست راست خود بهجای لکس لوتور انتخاب کند.
یک بتمن از جهان تاریک است که پس از شکست دادن دارکسید بهقدرت او دستیافت.
یکی از هفت نیروی کیهان انرژی عظیم خلقت است که فراتر از سورس وال قرار دارد و در همهچیز زندگی میکند.
سوپربوی (سوپرمن) زمین پرایم، انعکاسی بدبینانه از سوپرمن است که از دنیایی میآید که در آن ابرقهرمانان فقط بهعنوان داستان وجود داشتند بهجز او.
ترسناکترین ورژن سوپرمن در آخرین جهان 52 است.
مرزهای بیانتها
سقوط عصر طلایی، اقتدار و حماسه دنیای جنگ
در برخورد با بیگانگانی که از طرف بریچ (Breach)فرستادهشده بودند، سوپرمن در معرض تشعشعات مرگبار قرار گرفت. بیماری ناشی از تشعشعات باعث شد که او بهسرعت پیر شود و قدرتهایش از بین برود، و بنابراین او تیمی را برای کمک به محافظت و بهبود جهان درصورتیکه بمیرد یا دیگر نتواند بهعنوان سوپرمن عمل کند، تشکیل داد. او این تیم را افوریتی (Authority) نامید و از دو عضو به نامهای اینچنترس (Enchantress) و منچستر بلک (Manchester Black) برای پنهان کردن و کند کردن روند بیماری خود استفاده کرد.
اولین مأموریت افوریتی زمانی مشخص شد که یک کشتی بیگانه حامل پناهندگان از وارورلد به زمین سقوط کرد. پناهندگان بخشی از گروهی از کریپتونها به فائلوسیان (Phaelosians) بودند که از مدتها پیش گمشده بودند و برای نسلها در وارورلد به بردگی درآمده بودند و سوپرمن سوگند یادکرد که آنها را آزاد کند. کشتی فائلوسیان همچنین حامل یک منبع انرژی قدرتمند به نام جنسیس فرگمنت (Genesis Fragment) بود که آتلانتیس (atlantis) ادعای آن را داشت و این مسئله باعث افزایش تنش و تقریباً به جنگ منجر شد. سوپرمن جنسیس فرگمنت را مصادره کرد و به هر دو طرف از تلاش برای گرفتن آن هشدار داد و لیگ عدالت چارهای جز اخراج سوپرمن نداشت.
بتمن قبل از رفتن سوپرمن به سمت وارورلد، از او درخواستی داشت. او از یک فوجینات (Fuginaut) مجروح و در حال مرگ که در جهان تاریک به دام افتاده بود، پیامی دریافت کرده بود. او از سوپرمن خواست تا تیم جدیدش را وارد جهان تاریک کند و برای حل این وضعیت تلاش کند. سوپرمن موافقت کرد و هر دو به بهمنظور مبارزه با امپراتوری سایهها (Empire of Shadows) در کنار افوریتی وارد جهان تاریک شدند.
سوپرمن و افوریتی علیرغم هشدارهایی مبنی بر اینکه مطمئناً تلهای است که توسط مانگل گذاشتهشده بود، به وارورلد سفر کردند. درواقع، مانگل منتظر آنها بود و جادوگری که برای او کار میکرد، تأثیرات جادوی افسونگر را که سوپرمن را جوان میکرد، معکوس کرد. سوپرمن ناچار به مبارزه در میدان مسابقه وارورلد، که اشباح از تشعشعات قرمز خورشید بود و قدرت او را خنثی میکرد، شد. او از یک گلادیاتور کهنهکار فائلوس به نام کریل-اکس (Kryl-Ux) خواست تا به او بیاموزد که چگونه بدون قدرت بجنگد. سوپرمن به جنگجوی ماهرتری تبدیل شد و توانست به برخی از دوستان برده خود الهام بخشد، اما پیامی از میدنایتر (Midnighter) دریافت کرد که میگفت او قصد دارد ستارههایی را که تابش خورشیدی قرمز تولید میکردند نابود کند. این میتواند قدرت سوپرمن را بازیابی کند، اما میلیونها نفر را نیز خواهد کشت. کریل اکس به او گفت که ممکن است راه دیگری وجود داشته باشد و او را به بخش جداشده از دخمههای وارورلد هدایت کرد که از همان مادهای ساختهشده بود که جنسین فرگنت ساختهشده بود. سوپرمن توانست انرژی کیهانی سنگ را جذب کند و قدرتهای خود را بازیابی کند.
باگذشت زمان، سوپرمن بهعنوان “شمشیر بیخون” شهرت یافت، جنگجویی که بهجای کشتن مخالفانش، به آنها امان داد، و الهامبخش شورشی واقعی در میان بردگان وارورلد بود. او همچنین پدرخواندهی دو خواهر و برادر جوان فیلوسیایی به نامهای اسول(Osul) و اوتو-را (Otho-Ra) شد. به توصیه کریل-اکس، سوپرمن به جستجوی آتش اولگرون(the fire of Olgrun)، میراثی از قدرت خدایی پرداخت که میتواند به سلطنت مانگل بر وارورلد پایان دهد. اگرچه خود سوپرمن هیچ استفادهای از چنین قدرتی نداشت، اما بااینحال ترجیح داد به دنبال آن بگردد، حتی اگر مانگل را از استفاده از آن بازدارد.
سوپرمن با موفقیت آتش اولگرون را از آرامگاهش برداشت، اما مانگل از سوپرمن خواست آتش را تسلیم کند، در غیر این صورت اسول و اتورا را میکشد. سوپرمن بهجای خطر افتادن آتش بهدست مونگول، آتش را به اسول سپرد، درست درزمانی که شورشیان مولدهای انرژی خورشیدی وارورلد را اصلاح کنند و تابش آنها را از قرمز به سفید تغییر دهند. سوپرمن قدرتهای خود را بازیافت و از مسمومیت تشعشعی که از شکاف دریافت کرد درمان شد، درحالیکه مانگل بهدست کریل-اوکس کشته شد، کریل اوکس اعتراف کرد از سوپرمن در نقشه خود برای انتقام از مانگل استفاده کرده است. اگرچه که کریل-اکس فرار کرد، مأموریت سوپرمن برای آزادسازی وارورلد کامل شد و به سوپرمن و متحدانش اجازه داد تا پیروزمندانه به زمین بازگردند.
نام مجموعه کامیک دی سی
یک فوق شرور است که از جادو استفاده میکند. میزبان انسانی او زن بیگناه جون مون(june moon) است. اینچنترس در داخل بدن جون توسط لیگ عدالت تاریک محبوس شد.
فالوسیان ها شاخهای تکاملی از کریپتون ها هستند که از یک مستعمره علمی حاشیهای که هزاران سال پیش از کریپتون تبعیدشدهاند، آمدهاند.
جنسیس خون متبلور اولگرون، اولین و قدرتمندترین خدای باستانی است. اینیک منبع انرژی قوی است اما دارای خواص جهشزایی خطرناکی نیز میباشد. جنسیس را میتوان بهعنوان جایگزینی برای نور زرد خورشید برای سوخترسانی و حتی افزایش قدرت کریپتون ها و فائلوسیان ها استفاده کرد، اما سلولهای آنها تنها در صورتی میتوانند انرژی جنسیس را بهطور ایمن جذب کنند که تابش جهشیافته فیلتر شود.
آتلانتیس پادشاهی غرقشده باستانی در اقیانوس اطلس شمالی است. درواقع بهاندازه یک قاره، یکی از اولین و بسیار پیشرفتهترین جوامع فرهنگی و جادویی روی زمین است. بیشتر به شهرهای ایالت مانند پوزیدونیس، تریتونیس، ونتوریا، شایریس و غیره تقسیم میشود. در قرن بیست و یکم، پادشاه آرتور کوری، قهرمان معروف به آکوامن، از پایتخت پوزیدونیس، بر آن حکومت میکرد.
نژادی از موجودات جهانها موازی هستند که از مرزهای بین جهانها و همچنین مرز بین جهان عادی و جهان تاریک محافظت میکنند.
نسخه جایگزین لیگ سایهها از جهان تاریک است که دنیای آنها را تسخیر کرده است.
کریل-اوکس یک جنگسالار فائلوس و گلادیاتور سابق است
بحران تاریک
پس از گذراندن یک روز صلح با لوئیس، سوپرمن با درخواستی پرشور از سازمان ملل برای ارائه پناهگاه امن به پناهندگان وارورلد تا زمانی که بتوانند دنیای جدیدی برای سکونت پیدا کنند، به وظیفه خودش بهعنوان سفیر زمین بازگشت. او همچنین به اسول و اوتو اجازه داد تا در آپارتمان کنت بمانند و تلاشهایی برای محافظت از اوسول در برابر اوریون انجام داد، که اوسول را حامل آتش اولگرون تشخیص داد. اگرچه اوریون مجبور به عقبنشینی شد، اما باوجود اعتراض سوپرمن، قول داد راهی برای حذف آتش از اوسول پیدا کند.
بااینحال، گردهمایی سوپرمن با لیگ عدالت زیاد طولی نکشید، زمانی که لیگ برای مبارزه با یک تهدید از جهانهای موازی، اسم او پاریا(Pariah)، دانشمند باستانی که جهانش در جریان بحران زمینهای بینهایت نابودشده بود، فراخوانده شد. پاریا قدرت تاریکی بزرگ(Great Darkness) را در دست داشت، نیروی اولیهای که قبل از تولد جهان وجود داشت، تا ارتش تاریکی متشکل از ابرشرورهای برده شده، ازجمله دارکسید و دوومز دی را به وجود بیاورد و ماشینی را ساخت که میتوانست جهانهای نابودشده در طول بحران زمینهای بینهایت را بازسازی کند، هدفی که میتواند زمین-0 را نابود کند. اگرچه سوپرمن سعی کرد با پاریا مذاکره کند، دانشمند حاضر به عقبنشینی نشد و دستگاه خود را فعال کرد و لیگ عدالت، ازجمله سوپرمن، در انرژی آن گرفتار شد
ماشین پاریا سوپرمن را نکشت، بلکه او را در ابعادی قرارداد که نمایانگر عمیقترین میل سوپرمن بود: آرزوی دیرینه برای دیدن کل زندگی جان، از کودکی تا بزرگسالی. اگرچه سوپرمن در ابتدا خوشحال بود که در دنیایی زندگی میکرد که در آن میتوانست پسرش را ببیند که مرد میشود، او متوجه شد که این جهان واقعی نیست و خود را وقف یافتن راهی برای فرار کرد. او یاد گرفت که انرژیهای توهم را کنترل کند و از این قدرت برای بازگشت به دنیای واقعی و مبارزه با پاریا استفاده کرد.
سوپرمن و دوستانش به ابرقهرمانان باقیمانده زمین در مبارزه با ارتش تاریک پاریا پیوستند و کلارک شخصاً جان را از روز قیامت نجات داد. لیگ عدالت درنهایت پاریا را در دنیای فانتزی خود (همان دنیای خیالی که پاریا با استفاده از آن سوپرمن را در ابعاد آرزو هایش غرق کرده بود) مهروموم کرد، اما دث استروک (Deathstroke) کنترل تاریکی بزرگ را بهدست آورد و تلاش کرد جهان را نابود کند. بلک آدام قدرت جادویی خود را به ابرقهرمانان زمین منتقل کرد و به آنها اجازه داد ارتش تاریکی را شکست دهند، درحالیکه دکتر لایت و خانواده فلش جهان چندگانه را از عفونت تاریکی بزرگ پاک کردند. اگرچه بحران تاریکی بهپایان رسیده بود، لیگ عدالت منحل شد و اعضای آن راههای جداگانهای را انتخاب کردند. کلارک و جان از به لک آدام(Black Adam) برای کمکش در طول بحران تشکر کردند و اذعان کردند که علیرغم اختلافاتشان، حداقل در حال حاضر در یک طرف بودند.
اسلید ویلسون، که بانام رمز خود، دث استروک شناخته میشود، یک مزدور نخبه بود که معمولاً بهعنوان بزرگترین و مرگبارترین قاتل جهان شناخته میشود.
پروژه بلک اوت
بلافاصله پس از بحران، لوتور به این نکته پی برد که او و سوپرمن باید باهم کار کنند. بااینحال، او نباید همتای او باشد، که کلارک باید بیگانه خارجی باشد که همیشه او را باور داشت. برای این منظور، لوتور پروژه بلک اوت (Project Blackout)را با استفاده از فناوری هنری بندیکس(Henry Bendix’s)، فناوری وارورلد و قدرتهای روانی منچستر به لک برای پاک کردن خاطرات و هویت کلارک و جان از جهان آغاز کرد. سوپرمن عواقب این اتفاق را خواهد دید زیرا وقتی پری وایت که در مزرعه کنت با سوپرمن روبرو میشد، حمله قلبی به او دست داد، زیرا ذهنش نمیتوانست آنچه را که دیده میشد پردازش کند. لوتور سوپرمن را با استفاده از ساعت مخصوصی که بر اساس ساعت سیگنال جیمی اولسن ساختهشده بود به برج لکسکورپ کشاند و کارهایی که انجام داده بود را فاش کرد.
سوپرمن خشمگین با لوتر مبارزه کرد، و او فریاد میزد که سوپرمن باید به لوتر میگفت که او ابتدا مانند او یک فرد بیگانه است و میخواست او را به خاطر اینکه به دنیا قبل از خودش گفته بود مجازات کند. وقتی او فاش کرد منچستر بلک به خاطر عملی شدن پروژه بلک اوت کشتهشده، سوپرمن از مرگ مردی که به او فرصتی دوباره داده بود عصبانی شد و باکمال میل ازخشم خود استفاده کرد تا لوتر را خفه کند. با شکست دادن لوتور، او را به خاطر قتل بلک به زندان برد.
او بعداً با بتمن و نایتوینگ ملاقات کرد و فهمید که زمان وقوع پروژه بلک اوت، به خاطر سپر روانی مارش من هانتر، اعضای لیگ عدالت، تایتان ها و سربازانشان هنوز هویت جان و کلارک را به یاد دارند. بتمن او را متقاعد کرد که از این اتفاق بهعنوان یک شانس دوم استفاده کند، زیرا معتقد بود که او، لوئیس و جان وقتی هویت خود را به دنیا نشان داد چیزی را از دست دادند.
پس از شکست لکس، کلارک و لوئیس برنامههای خود را برای پذیرش رسمی اسول و اوتو در خانواده سوپرمن اعلام کردند و رسانهها به این جوان فائلوسیان بهعنوان «سوپر دوقلوها» لقب دادند. اولین مأموریت سازماندهیشده خانواده سوپرمن، دفاع از برج جدید استیل ورکس(steelworks) بود، موسسهای که توسط جان و ناتاشا آیرونز بهعنوان راهی برای تحقیق مناسب و توسعه فناوریهای جدید به نفع بشریت، از طریق متالو بازسازیشده و ارتقا یافته، تأسیس شد. اگرچه خانواده سوپرمن اولین حمله متالو به برج استیل ورکز را خنثی کردند، متالو دوباره به استیل ورکز حمله کرد، این بار با ارتشی از سایبورگ های زامبی به نام نکرو درونز. (Necro-Drones)متالو به نکرو درونهای خود دستور داد تا سوپرگرل را از بین ببرند و به سوپرگرل آسیب برسانند، و خانواده سوپرمن را مجبور کرد تا زمانی که متالو فرار میکرد به سوپرگرل کمک کنند.
سوپرمن با اعتقاد به اینکه لکس مسئول خشم متالو است، در زندان با لکس روبرو شد، اما لکس هیچ مسئولیتی در قبال اقدامات متالو بر عهده نگرفت. متالو برای بار سوم در متروپلیس دردسر ایجاد میکند و سوپر دوقلوها را میدزدد تا سوپرمن را به دام بیاندازد. خوشبختانه، سوپرمن سوپر دوقلوها را نجات داد و از قدرتهای تقویتشده جنسیس خود برای شکست متالو استفاده کرد، متالو که ادعا میکرد خواهرش تریسی درخطر است و در تمام این مدت از دستورات آدم ربای نامشخص او برای محافظت از او پیروی میکرد. سوپرمن موافقت کرد که به متالو کمک کند تا خواهرش را نجات دهد، اما بااینوجود به او گفت که متالو باید تاوان تمام افرادی را که کشته است بدهد.
جیمی اولسن یک ساعت مچی با طراحی ویژه میپوشد که میتواند سیگنال فراصوتی با فرکانس بالا را منتشر کند که فقط سوپرمن میتواند آن را بشنود.
قدرتها و تواناییها
قدرتها
سرعت فوق بشری | سوپرمن با نیروی محض اراده قادر است با سرعتی باورنکردنی حرکت کند. این به ادراکات او ارتباط پیدا میکند و به شاهکاریهایی مانند گرفتن گلوله در حین پرواز و همچنین پوشش مسافتهای وسیع در زمان کم یا بدون زمان اجازه میدهد. سوپرمن حتی بهاندازهای سریع بود که پیاده با والی وست (فلش) همگام بود، اگرچه او هنوز کندتر است. کلارک میتواند آنقدر سریع حرکت کند که زمان از دیدگاه او کند میشود، بهاندازهای که یک مکالمه کامل را تنها در چند ثانیه انجام دهد. سرعت کال بهقدری چشمگیر است که او میتوانست همزمان با دارکسید مبارزه کند و جان دیگران را نجات دهد، که حتی خود دارکسید را نیز گیج کرد. |
شتاب مولکولی | سوپرمن میتواند ساختار مولکولی خود را برای دستیابی به اثرات مختلف ارتعاش دهد. |
سفر در زمان | با حرکت بهاندازه کافی سریع، سوپرمن میتواند از سرعت خود برای شکستن سد زمانی استفاده کند و وارد جریان زمانی شود و به او اجازه دهد در زمان سفر کند. بااینحال، او برای سفر دقیق به زمان و مکان مناسب به کمک تردمیل کیهانی نیاز دارد. |
قابلیت درست کردن گردباد | سوپرمن میتواند از سرعت خود برای دستکاری جریان هوا برای اهداف مختلف استفاده کند. او توانست از سرعت پرواز خود برای قیف کردن یک ماده شیمیایی سمی از جو و پرتاب آن به فضا استفاده کند. |
چابکی فوق بشری | چابکی، تعادل و هماهنگی بدنی سوپرمن تا سطوح مافوق بشری افزایشیافته است. این به او این امکان را میدهد که در حین پرواز و حرکت با سرعت فوق بشری بهراحتی چرخشهای تند انجام دهد و بهراحتی مانور دهد. |
عکس العمل های فرابشری | سوپرمن دارای عکسالعملهایی بسیار بیشتر از هر انسان عادی است. این به او اجازه میدهد تا بهراحتی به خطرات و رویدادها واکنش نشان دهد و جهان را درحرکت آهسته درک کند. ذهن او قادر است اطلاعات را با چنان سرعتی پردازش کند که بتواند فمتوثانیه ها و آتوثانیه ها را درک کند. |
استقامت مافوق بشر | سوپرمن قادر است فعالیت فیزیکی شدید و مداوم را برای مدتزمان نامحدودی حفظ کند. این بر اساس این است که بدن او تابش خورشیدی زرد را بهطور مستقیم به انرژی تبدیل میکند، اما نیازهای فیزیولوژیکی و روانی برای خوردن، نوشیدن و خوابیدن محدود میشود. |
حواس سوپرمن | تمام حواس سوپرمن تا سطوح مافوق بشری افزایش مییابد و به او اجازه میدهد جهان را با جزئیات بسیار بیشتر از یک انسان معمولی درک کند. |
شنوایی فوق العاده | شنوایی سوپرمن بهاندازهای حساس است که میتواند هر صدایی را با هر ولوم یا گامی بشنود. بامهارت و تمرکز، او میتواند صداهای محیط را مسدود کند تا روی منبع یا فرکانس خاصی تمرکز کند. |
پرواز | سوپرمن قادر است ذرات گراویتون را دستکاری کند تا نیروهای گرانش را به چالش بکشد و به پرواز برسد. این از معلق ماندن تا حرکت در هر وضعیت و در هر جهتی متغیر است. او قادر به پرواز با سرعتهای مافوق صوت و مافوق صوت بود. |
لیز چشمی | سوپرمن میتواند بهعنوان یک عمل آگاهانه، با نگاه کردن به یک هدف، پرتوهای گرمای شدید را به سمت آن شلیک کند. او میتواند گرما و ناحیه آسیبدیده را تغییر دهد. |
انفجار بزرگ | آخرین قدرت سوپرمن که از طریق دید گرمایی خود کشف کرده بود، توانایی دفع فوری تمام انرژی خورشیدی ذخیرهشده خود در یک انفجار عظیم نیروی انفجاری بود. این شعله خورشیدی از تمام انرژی ذخیرهشده در سلولهای خود بهطور همزمان استفاده میکند و امکان حمله همهجانبه را فراهم میکند. بااینحال، او نمیتواند بیش از یک یا دو بار از آن استفاده کند، زیرا تا زمانی که بتواند سلولهایش را باانرژی خورشیدی شارژ کند، تمام قدرت او را از بین میبرد. 24 ساعت بدهید یا بگیرید، در آن وسعت زمان، او عملاً انسان و آسیبپذیر میشود. خوشبختانه سوپرمن، به لطف آموزشهایی که از لیگ عدالت دریافت کرد، یاد گرفت که شرارههای خود را کوچکتر و محدودتر نگه دارد، بهطوریکه زمان زیادی طول نمیکشد تا قدرتهایش برگردند. |
سفر بین ستاره ای | سوپرمن از طبیعت فضا مصون است و فقدان جاذبه آن مانع از آن نمیشود. او میتواند به فضاهایی سفر کند که هیچ بدن انسانی بدون کمک فناوری یا حفاظت نمیتواند زنده بماند. |
آسیب ناپذیری | سوپرمن به دلیل تعامل ساختار مولکولی متراکم و هاله بیوالکتریکی سوپرشارژ، در برابر نیروهای شدید انرژی تقریباً آسیبناپذیر است. علاوه بر این، او این محافظت را در برابر سموم و بیماریها گسترش میدهد. |
طول عمر | سوپرمن میتواند طولانیتر از انسانهای معمولی زندگی کند و تا زمانی که زیر نور خورشید “زرد” بوده در اوج زندگی خود باقی بماند. |
نفس کشیدن فرا انسانی | سوپرمن قادر است با بازدم هوا از ریههای خود بادهای طوفانی ایجاد کند. او میتواند هوا را خنک کند، زیرا از ریههایش خارج میشود تا اهداف را منجمد کند. او همچنین میتواند این روند را معکوس کند تا حجم زیادی از هوا یا بخار را به داخل ریههای خود بکشد. |
فارغ از نیاز های اولیه انسانی | سوپرمن تا زمانی که انرژی خورشیدی کافی دارد (اما همچنان قادر به انجام آن است) نیازی به خوردن یا خوابیدن ندارد و برای تنفس به اکسیژن نیاز ندارد. |
قدرت تقویتی جنسیس فرگمنت | سوپرمن در معرض خورشید “سفید” با نیروی جنسیس وارورلد قرار گرفت. جنسیس خون متبلور یک خدای قدیمی است. انرژی این ماده معدنی قدرتهای موجود او را افزایش داد و تواناییهای جدیدی به او داد. سوپرمن ادعا میکند که مفاهیمی مانند وزن، فاصله، دما و حتی فضا زمان اکنون برای او بیمعنی هستند. |
ایجاد ساختار انرژی | سوپرمن میتواند با اسفتاده از انرژی جنسیس یک سازه غولپیکر از خود بسازد. |
مکانیکُسیس | سوپرمن توانست با یک فکر لباس رزمی لکس لوتر را منجمد کند و با یک لمس آن را از هم جدا کند. |
تلپورت | سوپرمن قادر است فوراً در فواصل بین ستارهای سفر کند. هنگامیکه سوپرمن توسط لکس لوتور از راه دور منتقل شد، توانست بهسرعت به لکس برگردد و باوجود شکافی در فضا. |
فیزیولوژی کریپتونی
تحت تأثیر خورشید زرد، سوپرمن دارای همان قدرت بالقوه یک کریپتونی متوسط است. این قدرت شامل موارد زیر است:
جذب انرژی خورشیدی | در بهترین شرایط، این منبع اصلی ابرقدرتهای سوپرمن است، زیرا برای فعال شدن این قدرتها، لازم است او در معرض تابش خورشیدی از یک منظومه که نور زردرنگ داشته باشد است. ترکیب بیولوژیکی او شامل تعدادی اورگان است، که انسان عادی فاقد آن میباشد و عملکرد آنها ناشناخته است. این باور وجود دارد که بین یک یا چند مورد از ماتریس سلولی زیستی او، انرژی خورشیدی “زرد” برای استفاده بعدی ذخیره میشود. این اجازه میدهد تا زمانی که تابش خورشیدی زردرنگ در دسترس نیست بهجای شکست فوری، استفاده از این نیروها محو شود. |
جذب انرژی کیهانی | گیرندههای خورشیدی کال همچنین میتوانند انرژی خورشیدی را از انرژی کیهانی جذب کنند، مانند زمانی که او انرژی استارمن را که از توتالیتی بهدست میآمد، جذب کرد. آنقدر که احساس میکرد اگر مواظب نباشد میتواند زمین را با قدمی از وسط نصف کند. او همچنین میتوانست انرژی خورشیدی را از «جنسیس فرگمنت»، ماده اسرارآمیزی که در وارورلد یافت میشود، جذب کند و از آن برای تأمین انرژی خود بهعنوان جایگزینی برای نور زرد خورشید استفاده کند. |
قدرت فوق بشری | قدرت سوپرمن ، نسبت به انسان عادی، با نور زرد خورشید تعامل بیشتری دارد، طوری که تراکم، انعطافپذیری و کارایی بیولوژیکی عضلات او بیشتر از انسان عادی افزایش مییابد. در زمینه انرژی، فعال شدن قدرت بااراده آگاهانه وی انجام میشود برخلاف قدرت فیزیکی انسانها. این عمل اراده آگاهانه است که او را قادر میسازد تا شاهکارهای فیزیکی را انجام دهد که فراتر از نیروی اعمالی صرف است، مانند حرکت دادن یک کوه بدون فروریختن سنگ. حتی زمانی که کلارک به ماده آنتی لایف آلودهشده بود که بهآرامی او را میکشت، قدرت او بهاندازه ای کافی بود که بارباتوس را با یک مشت مغلوب کرد. هنگامیکه سوپرمن در داخل منطقه شبح با روگول زار مبارزه کرد، مبارزه آنها باعث شد که قلمرو منطقه شبح زیر سنگینی نبردشان به لرزه درآید. قدرتهای او توسط خورشید «سفید» با جنسیس فرگمنت وارورلد تقویت شد و او را بهاندازهای قوی کرد که بتواند همزمان با دو خدای جدید بجنگد. |
موج شوک | سوپرمن بهاندازه کافی قوی است که تنها با کف زدن دستانش، امواج صوتی قدرتمندی ایجاد کند. این کف زدنهای صوتی بهاندازه کافی قدرتمند هستند که در سراسر ایالتها شنیده شوند. |
قدرت بینایی مافوق انسانی
دید سوپرمن کل طیف الکترومغناطیسی را پردازش میکند و همچنین اجازه میدهد تا کنترل گستردهای بر ادراک و تمرکز انتخابی داشته باشد. این توانایی شامل موارد زیر است:
دید طیف الکترومغناطیسی | سوپرمن میتواند به خوبی بیشتر طیف الکترومغناطیسی را ببیند. او میتواند سیگنالهای رادیویی و تلویزیونی و همچنین سایر فرکانسهای پخش یا ارسالشده را ببیند و شناسایی کند. با استفاده از این توانایی، او میتواند از شناسایی توسط روشهای راداری یا نظارت ماهوارهای جلوگیری کند. این همچنین به او اجازه میدهد تا هاله تولیدشده توسط موجودات زنده را ببیند. |
دید مادون قرمز | سوپرمن میتواند در تاریکی با دقت بهتری و تا حدی در تاریکی مطلق ببیند. |
دید میکروسکوپی | توانایی دیدن اجسام و تصاویر بسیار کوچک تا سطح اتمی است. |
دید تلسکوپی | این توانایی دیدن چیزی در فاصله دور، بدون نقض قوانین فیزیک است. اگرچه محدود است، اما میزان دقیق این توانایی مشخص نیست. ازنظر عملکرد، شبیه به لنز زوم در دوربین است. |
دید اشعه ایکس | سوپرمن با تمرکز روی دید خود میتواند هر حجمی از ماده را بهجز سرب ببیند. او میتواند چیزهایی را در پشت یک جسم جامد و مات ببیند که گویی در آنجا نیست و میتواند این توانایی را برای “لایهبرداری” لایههای یک جسم متمرکز کند، که اجازه میدهد تصویر پنهان یا عملکرد درونی مشاهده شود. دشمنان سوپرمن سعی کردهاند از سرب استفاده کنند تا چیزهایی را از دید او پنهان کنند، و بهاشتباه تصور میکنند که هر چیزی با آن ماده بهنوعی برای او نامرئی است. در مقابل، مات بودن نسبت به دید اشعه ایکس او باعث میشود که مواد با اسکن با زاویه دید آسان شناسایی شوند و به سوپرمن اجازه میدهد تا جستجوی خود را به آن اشیاء مات محدود کند. او حتی میتواند از تقویت دید اشعه ایکس خود تا حدی استفاده کند که بتواند از آن در سطح گاما برای کوتاه کردن موتور الکتریکی ایستگاه فضایی استفاده کند. |
قدرتهای سابق سوپرمن(قبل از بازسازی new52)
بازی دادن تاریکی | برای مدت کوتاهی کال آل توانست تاریکی فرا طبیعی را که رف از آن استفاده میکرد به دست بیاورد و درعینحال از آن استفاده قابلتوجهی کند. |
فیزیولوژی تغییر یافته | به دلیل تغییر ماتریکس سلولی خود توسط سویج از طریق تشعشعات خارجی، کال آل قادر به پردازش صحیح نور زرد خورشید نبود که تواناییهای او را به نصف رساند. درنهایت مشخص شد که به دلیل جهش ژنهایش، میتوان از طریق کریپتونیت به او قدرت داد تا ذات بیوفیزیکی مسموم خود را بسوزاند و قدرتهای قدیمیاش را شبیهسازی کند. |
دید موج مدولاسیون | او میتوانست فرکانسهای مختلف انتقالی میدان EM را دریافت کند. |
میدان جنبشی | هر ضربهای که سوپرمن وارد میکند، یک اثر ضربهمغزی انفجاری دارد که در اثر ضربه، اجسام را متلاشی میکند. |
یکی شدن با پرلکس | برای مدت کوتاهی، کلارک با موجودیت ترس معروف به پرلکس ترکیب شد. با آن، او تمام قدرت موجودات زرد را با قدرتهای خود داشت و سوپرمن را بسیار قویتر از قبل کرد. |
یکدلی | - |
جذب ماده | - |
جن گیری | - |
افزایش قدرت | - |
تله پاتی | - |
تلپورت | - |
سفر میان بعدی | - |
پرواز | - |
آسیب ناپذیری | - |
دید کریپتونیت | - |
قدرت مافوق بشری | - |
سرعت فوق بشری | - |
تواناییهای سوپرمن
مبارزه تن به تن (پیشرفته) | سوپرمن به دلیل داشتن ابرقدرتها در تمام طول عمر و درگیر شدن مداوم درنبرد با دشمنان مختلف، بهمرورزمان به یک مبارز تنبهتن عالی تبدیلشده است که از سبک مبارزهای استفاده میکند که مستقیماً ابرقدرتهای او را تکمیل میکند. تطبیقپذیری سوپرمن به او این امکان را میدهد که تقریباً با هر دشمنی سازگار شود و آنها را شکست دهد. علاوه بر این، سوپرمن به پدرش جوناتان کنت در بوکس آموزش داده است و به گفته کاپیتان کامت مهارتهای نزاع و جدال او فوقالعاده است. او همچنین توسط ویوسکا، مربی سابق رزمی آپوکولیپس، زن شگفتانگیز در مبارزات آمازونی، آموزش دیده بود که توسط خود ماه بهعنوان یک شکارچی طبیعی شناخته میشد. کلارک آموزش مختصری از رف دریافت کرده است که چگونه از دید گرمایی خود برای اهداف جنگی بیشتر در هنگام مه جنگ استفاده کند، توسط کریل-اکس آموزش داده شد که چگونه مانند یک گلادیاتور وارورلد بجنگد و حتی چند تکنیک رزمی پیشرفته را از بتمن آموخت. بتمن بیان کرد که کلارک که میتواند حتی بدون قدرتهای خود از خودش مراقبت کند. در حالت ضعیف، کال درحالیکه از نابینایی رنج میبرد، در مقابل دو سوپرمن سایبورگ و نابودگر برتری داشت. سوپرمن نشان داد که توانایی مبارزه درحالیکه نابینا شده بود را دارد و در مقابله جوخه انتقام سوپرمن مقاومت کرد. حتی برای مدتی، باوجود ضعیف و کور بودن، به مبارزه با زاد ادامه داد. کلارک یک مبارز بسیار باتجربه است، زیرا او فاش میکند که چندین بار زندگی کرده و تمام زندگیها را با جنگیدن و شکست دادن امثال بارباتوس گذرانده است، زمانی که او و زن شگفتانگیز در یک برج غولپیکر در متروپلیس به دام افتادند سوپرمن مانند بلک ادم جنگید. کال با گریکوس که برای روزها شکست ناپذیر بود، موجودی با ژنتیک و آموزش عالی، تا قهرمانی در ورزش رزمی با چندین دهه تجربه جنگیدن باشد، نبرد داشته است. حتی زمانی که کلارک به یک موقعیت تقریباً ناامیدکننده تحتفشار قرار میگیرد، هرگز تسلیم نمیشود و میتواند چندوظیفهای را انجام دهد، جایی که میتواند هر دو عمل مبارزه و نجات جان را بهطور همزمان انجام دهد. کلارک حتی با برنامه برینیاک که دارای تمام اطلاعات جمعی و طرز فکر همه اعضای لیگ عدالت بود، بهتساوی رسید. ازجمله تاکتیکهای رزمی خودش، بتمن، استیل و بت وومن. کلارک در حالی قدرتهایش خنثیشده بودند، توانست تقریباً بهطور همزمان افرادی مانند اول من(owl man) (زمین 3)، بتزارو (زمین 29 و بتمن/ بروس وین (زمین 42) را شکست دهد. همچنین، حتی پس از مجروح شدن با تسلیحات مبتنی بر کریپتونیت، او همچنان میتوانست همتای فاسد خود، لرد سوپرمن را به بهترین شکل ممکن کنترل کند. سوپرمن ترجیح میدهد مبارزه را تا جایی که میتواند سریع پایان دهد و مایل است نقاط آسیبپذیر حریف خود را هدف قرار دهد تا در صورت امکان، یک پیروزی سریع بهدست آورد. بیش از 3 ماه در واورولد، کال آل نبردهای زیادی را در میدان مرگ انجام داده است، همراه با جنگ علیه مانگل در حالیکه به خاطر تابش نور قرمز خورشیدی که در وارورلد بود قدرتهای او را ضعیف کرده و تقریباً تبدیل به یک انسان عادی شده بود. به دلیل حضور در آنجا بهعنوان یک گلادیاتور جنگ جهانی، به کال لقب اون به اهل نا گاهل(Un Bahle’na Gahl)به معنای شمشیر بیخون داده شد. کلارک چنان مهارت چشمگیری از خود نشان داده است که میتواند همزمان با مانگل و کریل-اکس مبارزه کند. در طول بحران تاریکی، کلارک در جهان دیگری زندگی میکرد که در آن او و لوئیس میتوانستند پسرشان جاناتان را بزرگ کنند. او در طول مدتی که در آن جهان دیگر بود، نبردهای زیادی را علیه دشمنان مختلف، هم بهتنهایی و هم در کنار پسرش برای سالها انجام داده است. کلارک نشان داده است که بهاندازه کافی مهارت دارد که همزمان با کالیبک (یکی از پسران دارکسید) و اوریون مقابله کند. |
هوش سطح نابغه | سوپرمن هوش و تواناییهای محاسباتی باورنکردنی از خود نشان داده است. ذهن او نسبت به انسانهای زمینی بهشدت و با سرعت فوقالعاده عمل میکند. قدرت تحلیلی سوپرمن او را قادر میسازد تا اطلاعات را مستقیماً از ماشینها بخواند (و با استفاده دقیق از دید گرمایی خود، حتی میتواند ماشینها را دوباره برنامهریزی کند). |
ذهن کارآگاهی | سوپرمن هم بهعنوان یک ابرقهرمان و هم بهعنوان روزنامهنگار، متخصص در جمعآوری شواهد از انواع منابع است. او قادر بود سطح مهارت جنگی گروهی از مردان مارمولکی در طول نبرد با خود و همرزمانش بتمن و واندرومن را بسنجد. |
روزنامه نگاری | کلارک یکی از بهترین گزارشگران دیلی پلنت است که تنها همسرش لوئیس لین رقیب اوست. او حداقل در یک موقعیت موفق به دریافت جایزه پولیتزر شد. |
رهبری | سوپرمن بارها توانایی خود را در ایجاد احترام و الهام بخشیدن به دیگران با جذابیت، شور و شوق و ایده آلیسم خود ثابت کرده است. او غالباً بهعنوان اولیای لیگ عدالت عمل میکند. |
چندزبانگی | سوپرمن به چینی ماندارین صحبت میکند. |
کار با نیروی چی | سوپرمن هنر باگوا را تحت آموزش آی چینگ آموخت. او یاد گرفت که چگونه چی خود را کنترل کند تا به او کمک کند تسلط بهتری بر قدرتهای خود داشته باشد. سوپرمن به سوپرگرل توصیه کرد که خودش با آی چینگ به تمرین برود. فقط به این دلیل که پس از مبارزه با فیتال فایو(Fatal Five)، بتواند کنترل مناسبی بر قدرتهای خود بهدست آورد. وقتی بهمرور خاطرات گمشدهاش پس از ادغام ماهیتهای خود قبل از فلشپوینت و پس از فلشپوینتاش میپردازد، سوپرمن چین کنگ کنان را بهعنوان اشارهای به آموزشهایش به یاد آورد. |
بوکس | - |
جوجیتسو | - |
کراو ماگا(نوعی تکنیک مبارزهی نظامی) | - |
کشتی | - |
مبارزه با چوب | - |
شمشیرزنی | - |
ابهت و وقار | - |
مدیتیشن | - |
آکروباتیک | - |
تسلط بر استفاده از سلاح | - |
اراده تسلیم ناپذیر
سوپرمن نشان داده است که روحیهای قدرتمند و عاری از فساد و وسوسه دارد. او که توسط یک کشاورز مهربان کانزاس و همسرش بزرگ شد، به او آموزش داده شد که از زندگی محافظت کند و به دیگران کمک کند. او بسیار خوشبین است و هرگز تسلیم نمیشود، حتی وقتی اوضاع بد به نظر میرسد. سوپرمن یاد گرفته است که چگونه بازدارندههای ذهنی را بر روی قدرت خود قرار دهد تا بهطور تصادفی “خم نشده و باعث جابجایی صفحات تکتونیکی” نشود. ازنظر او، آنها موانعی هستند که به او اجازه میدهند تا بهاندازه کافی انسان بودن را برای داشتن یک زندگی سالم داشته باشد، و او تنها در هنگام مبارزه با حریف بسیار قدرتمند یا انجام یک کار دشوار، یکی از آنها را رها میکند.
تورکاسم وه(Torquasm Vo) | یک رشته کریپتونی است که سوپرمن گاهی اوقات از آن استفاده میکند. این اساساً وسیلهای برای تمرکز بر نظم ذهنی برای کمک به مبارزه با اثرات نامطلوب مانند تسلط ذهنی است. میتوان از آن برای دستکاری ذهن دیگران استفاده کرد. سوپرمن از این توانایی در طول مبارزه خود با نابودگر استفاده کرد. از آن برای ایجاد یک توهم برای اجازه ورود سوپرمن به داخل نابودگر استفاده شد. |
تورکاسم راعو(Torquasm Rao) | یک هنر رزمی سنگین از کریپتون که به او اجازه میدهد تا به غرایز خود دست یابد و خود را از بدنش جدا کند. او را قادر میسازد، دیگران نتوانند کنترلی بر ذهن سوپرمن داشته باشد و به او اجازه میدهد در هواپیمای اختری بجنگد. |
نقطهضعفهای سوپرمن
فیزیولوژی کریپتونی | سوپرمن تحت تأثیر خورشید “زرد” دارای همان نقاط ضعف احتمالی یک کریپتونی متوسط است. این شامل: 1. آسیبپذیری در برابر کریپتونیت 2. آسیبپذیری نسبت به سحر و جادو |
وابستگی به انرژی خورشیدی | تواناییهای کریپتونی درنهایت بدون اینکه ذخایر انرژی خود را با تابش معمولی (زرد) خورشید پر کنند، ضعیف میشوند. هنگامیکه در معرض همان تابش خورشیدی قرمز، رنگ رائو خورشید قرمز، کریپتون قرار میگیرد، باعث میشود که کریپتونها قدرت خود را در میزان زیادی از قرار گرفتن در معرض از دست بدهند تا زمانی که قرار گرفتن در معرض نور زرد خورشید این اثر را معکوس کند. هنگامیکه در معرض تابش نارنجی خورشیدی از یک کهکشان دیگر قرار میگیرد، قدرت و تواناییهای سوپرمن بهشدت کاهش مییابد و درنهایت او را ضعیف میکند. این تشعشعات بر ظرفیت فکری او نیز تأثیر میگذارد و قدرت تفکر او را کاهش میدهد. |
حواس پنجگانه فوق بشری | حواس فوقالعاده حاد سوپرمن زمانی که با محرکهای خارجی شدید مانند امواج فراصوت (شنوایی)، تعادل و بینایی (فلشبنگ) مواجه میشوند، میتوانند تا حدی دردناک شوند. |
مسمومیت با تشعشع(درگذشته) | سوپرمن در هنگام برخورد با بیگانگان از بریچ در معرض تشعشعات مرگبار قرار گرفت و باعث شد که او بهسرعت پیر شود. او پیشرفت بیماری خود را از طریق تزریق منظم جادوی جوانکننده از اینچنترس کند کرد، اما این کار توسط جادوگری که برای مانگل کار میکرد خنثی شد. او درنهایت توسط جنسیس فرگمنت شفا یافت. |
محدودیت قدرت(در گذشته) | بیماری سوپرمن باعث میشد قدرتهای او کمرنگ و ضعیف شود. درحالیکه هنوز بهطور قابلتوجهی قویتر از یک انسان بود، او از یک کریپتونی سالم معمولی قدرت کمتری داشت تا زمانی که مسمومیت اشعه او درمان شد. |
لوازم جانبی سوپرمن
سلاحهای سوپرمن
حلقه قدرت زرد (در گذشته) | سوپرمن درحالیکه بخشی از سپاه سینسترو بود، به دلیل توانایی خود در برانگیختن ترس بزرگ در دیگران حلقهای بهدست آورد. |
شاید با این کتاب نتوانیم به قهرمانان دنیای DC تبدیل شویم؛ ولی همهی ما میتوانیم قهرمان دنیای خودمان باشیم.
قهرمان کسی است که اقدامات و شجاعتش به ما انگیزه میدهد.
انگیزه برای رسیدن به رؤیاهایمان.
رؤیاهایی که به ما میگویند چه کسی آرزو داریم باشیم.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، جهان ما به قهرمان نیاز دارد.
قهرمانان به ما امید میدهند و ما را بالا میبرند.
امیدواریم با این کتاب، قهرمان خود را پیدا کنید و با او به دنیایش سفر کنید.
او شخصاً با شما صحبت میکند و انگیزهی شما برای کمک به ایجاد دنیایی بهتر خواهد بود.
زیرا این دنیا هیچوقت به اندازهی مورد نیازش قهرمان نداشته!
خیلی خوب بود ممنون
کامل ترین مقاله درمورد سوپر من هست هر سوالی درمورد سوپر من داشتم برطرف شد 😁😁😁
از این که این مقاله در مورد سوپرمن توجه شما رو جلب کرده خیلی خوشحالیم😎