آگاهی و خوشحالی, خلاصه کتاب, سلامت و تغذیه
خلاصه کتاب ورزشکار هوشیار اثر جورج مامفورد
خلاصه کتاب ” ورزشکار هوشیار ” اثر ” جورج مامفورد ”
The Mindful Athlete by George Mumford
[stars_rating_avg]
این کتاب درباره چیست؟
کتاب ورزشکار هوشیار (یا ورزشکار آگاه )(منتشر شده در سال ۲۰۱۵)، نوشتهی جورج مامفورد به شما نشان میدهد چگونه با تمرین ذهنآگاهی میتوانید به تواناییهای پنهان خود دست پیدا کنید. این کتاب به شما یاد میدهد که با هدایت انرژی درونیتان، به اوج عملکرد خود برسید، چه در ورزش و چه در دیگر زمینههای زندگی.
چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟
- ورزشکارانی که میخواهند تمرکز ذهنی خود را تقویت کنند
- افرادی که به ذهنآگاهی و مدیتیشن علاقهمندند
- کسانی که میخواهند در کار خود به بهترین عملکرد ممکن دست یابند
نویسنده این کتاب کیست؟
جورج مامفورد مشاور روانشناسی ورزشی تیم بسکتبال مردان “کالج بوستون | the Boston College ” و مربی مدیتیشن تیم ” لس آنجلس لیکرز | LA Lakers ” است. او با تکنیکهای معروف خود، تجربههایش را با تیمهای NBA و ورزشکاران دیگر به اشتراک گذاشته است. (NBA مخفف National Basketball Associatio است که به معنی انجمن ملی بسکتبال میباشد. این لیگ حرفهای بسکتبال در ایالات متحده، یکی از معتبرترین و پرطرفدارترین لیگهای بسکتبال در سطح جهان است. NBA شامل 30 تیم است که در دو کنفرانس شرق و غرب تقسیم شدهاند و هر ساله مسابقات فصلی و پلیآف برای تعیین قهرمان برگزار میشود)
ابرقدرتهای ذهنآگاهی که برای عملکرد برتر نیاز دارید!
آیا تا به حال کسی را دیدهاید که یک تاچداون 90 یاردی بزند؟ (در فوتبال آمریکایی به زمانی اطلاق میشود که یک تیم موفق شود توپ را به منطقه انتهایی (end zone) تیم حریف ببرد و امتیاز کسب کند. 90 یارد معادل 82.3 متر است، و در این مورد، تیم موفق شده است توپ را از فاصله 90 یاردی به منطقه انتهایی تیم حریف برساند و امتیاز را کسب کند. این نوع از تاچدان معمولاً در بازیهای فوتبال آمریکایی به عنوان یک دستاورد بزرگ و هیجانانگیز شناخته میشود) یا 100 متر را در کمتر از 10 ثانیه طی کند؟ اگر دیدهاید، میدانید که این کارها به زیبایی خاصی انجام میشوند. به نظر میرسد که اینها تنها از عهده ابرقهرمانان برمیآید؛ نه انسانهای معمولی. این عملکردهای فوقالعاده نیازمند چیزی بیش از یک بدن خوب تمرینکرده هستند. پس چه چیزی این ورزشکاران را قادر میسازد کارهایی را انجام دهند که برای بیشتر مردم ممکن نیست؟
پاسخ به این سوال در تربیت ذهن و استفاده از قدرتهای بالقوه ذهن، برای دستیابی به عملکرد برتر است. اما این تکنیکها تنها محدود به بهبود تواناییهای ورزشی نیستند. چه در محل کار، مدرسه، یا حتی در زندگی روزمره، همه ما میخواهیم عملکرد خود را ارتقا دهیم. با استفاده از مفهوم ورزشکار هوشیار به عنوان نقطه شروع، به بررسی تمریناتی خواهیم پرداخت که شما را در بهترین وضعیت قرار میدهند.
در این خلاصه کتاب، به موارد زیر نیز پرداخته میشود:
- چرا مایکل جردن، اسطوره NBA، شکستهایش را به عنوان کلید موفقیت میبیند؟
- چگونه میتوان ذهن سرگردان را کنترل کرد؟
- چرا زینالدین زیدان، فوتبالیست مشهور، در فینال جام جهانی 2006 به یک بازیکن حریف ضربه سر زد؟
- گاهی اوقات باید به پایینترین نقطه برسید تا بتوانید قدرتهای خود را کشف کنید
- ذهنآگاهی، کلید عملکرد بالا، به معنای تمرکز بر درون است
- تمرکز با توجه به تنفس
- بصیرت به معنای درک افکار خود و تأثیر آنها بر زندگی شما است
- تلاش درست به معنای تمرکز بر مسیر و اجازه دادن به موقعیت برای طی کردن روند طبیعی خود است
- برای دستیابی به پتانسیل کامل خود، باید به اعتماد به نفس و نیروی درون خود بپردازید
- پیام کلی کتاب
گاهی اوقات باید به پایینترین نقطه برسید تا بتوانید قدرتهای خود را کشف کنید
هر کسی به روشهای مختلف به روشنبینی میرسد؛ برخی به هند سفر میکنند و برخی دیگر یوگا انجام میدهند. برای جورج مامفورد، نویسنده کتاب، درد ناشی از رسیدن به پایینترین نقطه بود که او را به کشف ذهنآگاهی و در نتیجه، قدرتهای خودش سوق داد.
این داستان اوست: مامفورد در دوران مدرسه، یک بازیکن بسکتبال با استعداد بود و به نظر میرسید که برای یک بسکتبال حرفهای آماده است. اما در حین تمرین مصدوم شد. او به جای اینکه به بدنش فرصت استراحت بدهد، به بازی ادامه داد و این موضوع باعث تحلیل رفتن بدنش شد و شانسش برای داشتن یک حرفه ورزشی در NBA را نابود کرد.
به جای ادامه حرفه ورزشیاش در NBA، مامفورد رویای خود را رها کرد و به دانشگاه ” ماساچوست | Massachusetts ” رفت تا در رشتهی مالی تحصیل کند. از کودکی، او تنها راهی که برای مقابله با درد، چه عاطفی و چه جسمی، میشناخت، غرق کردن خودش در الکل بود. برای مقابله با درد مزمنی که از مصدومیتهایش ناشی میشد و همچنین درد عاطفی ناشی از ناتمام ماندن رویایش، شروع به مصرف خودسرانه الکل کرد و ” ویسکی سیگرام سون | Seagram’s Seven whiskey ” داروی انتخابی او، شد (یک برند مشهوری از ویسکی است که به طور خاص با نام Seagram’s Seven Crown شناخته میشود. این ویسکی یک ویسکی مخلوط (blended whiskey) است که به طور سنتی از ترکیب ویسکیهای مختلف تولید میشود)
مامفورد سیگار یا ماریجوانا مصرف نمیکرد چون نگران تأثیرات آنها بر رشد جسمیاش بود. بنابراین، وقتی به مصرف مواد مخدر روی آورد، مستقیماً به سراغ هروئین رفت.
در سال 1984، او دچار عفونت شدید استاف شد.( استاف یک نوع باکتریاست. باکتریهای استافیلوکوک گروهی از باکتریهای گرم مثبت هستند که در اشکال مختلف میتوانند به صورت طبیعی در پوست و بینی انسانها زندگی کنند. برخی از گونههای این باکتریها میتوانند بیماریهایی مختلفی ایجاد کنند.) که او آن را “Ass On Fire” یا به اختصار AOF نامید. این وضعیت او را وادار کرد که به دنبال تغییر برود و به اولین برنامهی دوازدهمرحلهای خود، یعنی الکلیهای گمنام (AA)، بپیوندد.
در برنامه AA بود که او برای اولین بار با مفهوم ذهنآگاهی آشنا شد، مفهومی که در آن زمان به نام “مدیریت استرس” شناخته میشد. از طریق یوگا و مدیتیشن، او یاد گرفت که به بدن خود گوش دهد و به جای تسکین درد با مواد مخدر، آن را مدیریت کند.
مامفورد سالها به تمرین ذهنآگاهی در مرکز مدیتیشن “Cambridge Insight” ادامه داد و نهایتاً شغل تحلیلگری مالی خود را ترک کرد تا به آموزش ذهنآگاهی به دیگران بپردازد.
اینگونه بود که مامفورد مفهوم پنج ابرقدرت را توسعه داد: ذهنآگاهی، تمرکز، بصیرت، تلاش درست و اعتماد. در بخشهای بعدی، هر یک از این ابرقدرتها را بررسی خواهیم کرد.
ذهنآگاهی، کلید عملکرد بالا، به معنای تمرکز بر درون است
تصور کنید در حال ارائه یک سخنرانی هستید و نمیتوانید تمرکز کنید چون نگران نظر مخاطبان در مورد خودتان هستید. در اینجا ذهنآگاهی میتواند به شما کمک کند. اما چگونه میتوان به ذهنآگاهی دست یافت؟
ذهنآگاهی از درون سرچشمه میگیرد. هر فردی دارای قدرتی درونی است که میتواند او را از حواسپرتیهای بیرونی محافظت کند. “جان کابات-زین | Jon Kabat-Zinn”، پدر ذهنآگاهی، میگوید که ذهنآگاهی یعنی توجه به لحظهی حال، گویی که زندگیتان به آن وابسته است.
البته، این کار آسان نیست؛ زیرا ما دائماً با حواسپرتیها احاطه شدهایم و ذهن ما از موضوعی به موضوع دیگر میپرد، مانند میمونی که از شاخهای به شاخه دیگر میجهد. بوداییها این حالت را ” ذهن میمونی | monkey mind ” مینامند. کنترل ذهن میمونی دشوار است، اما میتوانید با تمرین بودیسم آن را آرام کنید. (بودیسم یا بوداگرایی یک مکتب مذهبی و فلسفی است که بر اساس تعالیم سیدارتا گوتاما، معروف به گوتاما بودا، بنیانگذاری شده است. بودیسم به بررسی ماهیت رنج و روشهای رهایی از آن میپردازد و بر تمرینات ذهنی و اخلاقی تأکید دارد. این مکتب در قرن ششم پیش از میلاد در هند شکل گرفت و امروزه یکی از مذاهب و فلسفههای بزرگ جهانی است که در بسیاری از کشورهای آسیایی و در سطح بینالمللی پیروان زیادی دارد.) و هنگامی که به حالت بالای خودکنترلی برسید، خود را در ” منطقه | The Zone “خواهید یافت.
در ورزش، “منطقه” تجربه نهایی است؛ ورزشکاران در این حالت هنگامی که در بالاترین سطح ممکن خود اجرا میکنند، وارد آن میشوند. روانشناس ” میهالی چیکسنتمیهای | Mihaly Csikszentmihalyi ” معتقد است که تجربه “منطقه” زمانی رخ میدهد که مهارت شما و چالش موقعیت هر دو در سطح بالا و برابر با یکدیگر باشند. “منطقه” مانند آرامش در مرکز طوفان است. این همان چیزی است که ورزشکار ذهنآگاه را در لحظهی حال نگه میدارد.
برای رسیدن به ذهنآگاهی، باید از افکار و احساسات خود آگاه باشید. یکی از روشهای مؤثر برای این کار، نشستن در سکوت و تمرکز بر تنفس است که به آن مدیتیشن ذهنآگاهی میگویند. این روش به شما کمک میکند تا از آنچه در لحظه حاضر در ذهن و بدن شما اتفاق میافتد، آگاه باشید.
ممکن است هنگام انجام این تمرین، حواستان به راحتی پرت شود. مثلاً ممکن است نسیمی را احساس کنید و یک خاطره خوشایند به ذهنتان بیفتد و در آن غرق شوید. برای جلوگیری از این حواسپرتیها، میتوانید تبدیل به یک “تماشاگر” شوید. “تماشاگر” بودن یعنی به جای اینکه ذهن شما را کنترل کند، خودتان نظارهگر آنچه در ذهنتان میگذرد باشید. شما باید کنترل افکارتان را در دست داشته باشید و اجازه ندهید که آنها شما را کنترل کنند.
تمرکز با توجه به تنفس
در مسابقات پلیآف NBA سال ۲۰۱۳، دوربینها ” لبران جیمز | LeBron James ” را نشان دادند که کنار زمین نشسته و چشمانش را بسته و بر تنفسش تمرکز کرده است. تمرکز بر تنفس یکی از بخشهای اساسی تمرین ذهنآگاهی است.
با کنترل تنفس خود میتوانید به حالت آرامش وارد شوید. فضای بین یک دم و بازدم را به عنوان مرکز درونی خود در نظر بگیرید، جایی که “تماشاگر” همه چیز را نظاره میکند. این نوع آگاهی از تنفس، یا AOB، شما را به لحظه حال بازمیگرداند.
تنفس ما با دو بخش دیگر از سیستم عصبی خودکار همکاری میکند که هر دو ضربان قلب و عملکردهای دیگر بدن را تنظیم میکنند. اولی سیستم سمپاتیک است که با ترس، اضطراب و استرس فعال میشود. این سیستم بدن ما را با هورمونهای استرس پر میکند، فشار خون را بالا میبرد و تنفس ما را سطحیتر میکند. دومی سیستم پاراسمپاتیک است که با آزاد کردن انتقالدهنده عصبی استیلکولین، ضربان قلب را کاهش داده و ما را آرامتر میکند. هنگامی که بر تنفس خود تمرکز میکنید، سیستم پاراسمپاتیک فعال میشود.
تنفس آگاهانه همچنین میتواند شما را وارد لحظات “جریان | Flow” کند. سادهترین راه برای تمرین آگاهی از تنفس (AOB) این است که بنشینید، چشمان خود را ببندید و بر حرکت هوا به داخل و خارج از ریههایتان تمرکز کنید. همچنین میتوانید دراز بکشید و یک اسکن بدن داخلی انجام دهید، جایی که تصور میکنید از بخشهای مختلف بدن خود نفس میکشید.
برای وارد شدن به حالت “جریان”، نباید تمرکز خود را متوقف کنید؛ بلکه باید تمرکز خود را بر روی کمترین محرکها قرار دهید. مغز ما معمولاً به طور همزمان بر چندین چیز تمرکز میکند. کاهش این تعداد است که شما را به “منطقه“میبرد. به همین دلیل است که لبران جیمز بر تنفس خود تمرکز میکرد: این کار به او اجازه میداد تا وقتی به زمین بازی بازمیگردد، در “منطقه” باشد.
بصیرت به معنای درک افکار خود و تأثیر آنها بر زندگی شما است.
افراد با استعداد زیادی در جهان وجود دارند، اما تعداد کمی از آنها به پتانسیل کامل خود میرسند. چرا؟ چون بسیاری از آنها به طور کامل به خودشان باور ندارند.
بیشتر مردم از تأثیر باورهایشان بر زندگیشان به طور کامل آگاه نیستند. باورها تنها در ذهن ما وجود ندارند؛ بلکه به صورت عادات و رفتارها نیز ظاهر میشوند. بنابراین، اگر میخواهید رفتار خود را تغییر دهید، باید درباره عادتهای خود و افکار زیرساختی که پشت آنها هستند، فکر کنید. به عبارت دیگر، باید نقشه عاطفی که باورهایتان بر آن بنا شدهاند را درک کنید. این مانند نگاهی به زیر کاپوت ماشین است، به جای اینکه فقط به داشبورد نگاه کنید.
هر کس مجموعهای منحصر به فرد از نقشههای عاطفی دارد که شامل ناامنیها و دیگر احساسات منفی میشود. آگاهی از این نقشههای عاطفی اهمیت دارد، زیرا احساسات منفی میتوانند با گذشت زمان انباشته شوند و در نهایت به صورت اقدامات منفی بروز کنند.
این موضوع دقیقاً همان چیزی است که وقتی “زینالدین زیدان | Zinedine Zidane”، یکی از با استعدادترین بازیکنان فوتبال تاریخ، در سال ۲۰۰۶ در جام جهانی به “مارکو ماتراتزی | Marco Materazzi ” ضربه سر زد، اتفاق افتاد. زیدان تحت تأثیر احساسات منفی قرار گرفت و در نتیجه عمل ناخوشایندی انجام داد.
تسلیم شدن در برابر احساسات منفی مانند زیدان تنها پیشرفت شما را متوقف میکند. تمرین ذهنآگاهی به معنای رها کردن تصورات نادرستی است که درباره خود دارید. بنابراین، باید احساسات منفی مانند خشم یا کینه را به عنوان چیزی که واقعاً هستند بپذیرید. حواسپرتیها گذرا هستند و نباید شما را تعریف کنند.
اشتباهات و شکستها را نیز باید به این شکل ببینید. اشتباهات شما تعریفی از شما نیستند و شکستها تنها فرصتهایی برای یادگیری و بهبود هستند. “مایکل جردن | Michael Jordan”، یکی از بهترین بازیکنان بسکتبال تاریخ، این مفهوم را در تبلیغ «شکست» برای نایک به خوبی بیان کرد: «در طول کارنامهام بیش از ۹۰۰۰ شوت را از دست دادهام… تقریباً ۳۰۰ بازی را باختهام. بارها و بارها در زندگیام شکست خوردهام. به همین دلیل موفق شدم»
تلاش درست به معنای تمرکز بر مسیر و اجازه دادن به موقعیت برای طی کردن روند طبیعی خود است
آیا با افسانه یونانی “سیزیف” آشنا هستید؟ سیزیف، پادشاهی حیلهگر بود که توسط خدایان مجازات شد. آنها او را محکوم کردند تا یک سنگ بزرگ را به بالای تپه ببرد؛ اما هر بار که به قله میرسید، سنگ به پایین تپه میغلتید و او مجبور بود از نو شروع کند. این کار برای ابدیت تکرار میشد. خدایان سیزیف را با وادار کردن او به تمرکز بر هدفی در آینده، که محکوم به عدم دستیابی به آن بود، مجازات کردند.
برای جلوگیری از سرنوشتی شبیه به سیزیف، اطمینان حاصل کنید که هنگام سفر در مسیر زندگی، نوع درست تلاش را به کار میبرید. شخصی که نوع درست تلاش را به کار میگیرد، نوعی جنگجوی معنوی است. “بروس لی | Bruce Lee ” نمونهای معروف از این نوع تلاش است. رزمیکارانی مانند لی از شهود خود برای اتصال به “منطقه” استفاده میکنند و بر سفر تمرکز میکنند، نه فقط بر مقصد نهایی.
“کارلوس کاستاندا | Carlos Castaneda”، انسانشناس معروف، یک بار گفت که جنگجویان معنوی پیروزیهای خود را با کوبیدن سر به دیوار به دست نمیآورند؛ بلکه با پریدن از روی دیوار پیروز میشوند.
این بدان معناست که زمانی که اعمال شما با افکار سالم و مثبتی مانند عشق، مهربانی، شفقت و سخاوت هماهنگ باشد، شما در مسیر درست حرکت میکنید و این نوع تلاش صحیح است.
یکی دیگر از جنبههای مهم دستیابی به بالاترین عملکرد خود این است که به موقعیتها اجازه دهید به صورت طبیعی پیش بروند. ذهنآگاهی درباره شناخت خود و تمرکز بر لحظه حال است، اما اگر میخواهید به بالاترین سطح عملکرد خود برسید، باید گاهی اوقات خود را فراموش کرده و اجازه دهید که موقعیت به روند طبیعی خود ادامه دهد.
این به معنای فراموش کردن کامل خود نیست؛ بلکه به این معناست که باید خود را از موقعیت دور نگهدارید و اجازه دهید که موقعیت به روند طبیعی خود ادامه یابد. “شاون وایت | Shaun White”، اسنوبوردسوار معروف، در سال ۲۰۱۰ وقتی مدال طلا را با یک ترفند جدید کسب کرد که هرگز قبلاً انجام نداده بود، این کار را به خوبی انجام داد. او گفت که احساس تمرکز کامل کرده و در عین حال از آنچه که در حال وقوع بود، جدا شده بود.
برای دستیابی به پتانسیل کامل خود، باید به اعتماد به نفس و نیروی درون خود بپردازید
وقتی به کلمه “ایمان” فکر میکنید، ممکن است به دینهایی مانند مسیحیت، اسلام یا بودیسم فکر کنید. اما ورزشکاران ذهنآگاه نوع دیگری از ایمان دارند: ایمان به خود.
ایمان به مفهوم “خدا” مرتبط است. کلمهای که معانی متفاوتی برای افراد مختلف دارد. اما در واقع، این ایده به معنای اعتماد به نیروی درون خودتان است. برای تسلط بر آخرین ابرقدرت، باید مفهوم این نیروی درونی را درک کنید. “آن لموت | Anne Lamott”، نویسنده معروف، گفته است که نامی که به این ایده میدهید مهم نیست. میتوانید آن را “نیرو” یا حتی چیزی تصادفی مانند “هاوارد” بنامید. نکته این است که این شعلهی الهی درون شماست و فراتر از درک انسانی است.
مامفورد این نیروی درونی را “طبیعت بودا” مینامد. همه ما آن را داریم و پتانسیل بیدار کردن آن را نیز داریم. این نیروی درونی از محیط خارجی نمیآید؛ بلکه با نگاه کردن به درون خود آن را پیدا میکنید.
به همین دلیل “شلدون کاپ | Sheldon Kopp” کتابش را با عنوان «اگر در جاده بودا را ملاقات کردی، او را بکش! If You Meet a Buddha on the Road, Kill Him » نامیده است. او منظورش این است که اگر روزی با کسی روبرو شدید که ادعا میکند انتخاب شده است، در واقع او تنها یک خدای دروغین است.
اعتماد به نفس به جای جستجوی راهنمایی از دیگران، خود کارآمدی شما را تقویت میکند. ذهنآگاهی به شما این امکان را میدهد که با اشکال بالاتر آگاهی ارتباط برقرار کنید و با تمرین آن، یک پایه روحی قوی بسازید. و این، به نوبه خود، شما را به روی آینده ناشناخته یا هر ورزشی که انجام میدهید، باز نگهمیدارد!
این باز بودن، بالاترین شکل از خودتوانمندسازی است. به همین دلیل، پنجمین ابرقدرت، یعنی اعتماد، به معنای خودباوری و پذیرش ایدههای جدید است.
وقتی با ایمان کامل به خود زندگی میکنید، ذهنآگاهی به اعتقاد شما تبدیل میشود. در نهایت، شما به خودتان به طور کامل ایمان خواهید داشت و خواهید دانست که میتوانید با هر چالشی در مسیر خود مقابله کنید.
پیام کلی کتاب ورزشکار هوشیار
کتاب «ورزشکار هوشیار» نوشته جرج مامفورد، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه با تمرین ذهنآگاهی میتوانیم به بالاترین سطح عملکرد خود دست یابیم. این کتاب به پنج ابرقدرت اصلی میپردازد: ذهنآگاهی، تمرکز، بصیرت، تلاش درست و اعتماد به نفس. این مفاهیم به شما کمک میکنند تا به خودآگاهی برسید، با احساسات و افکار منفی مقابله کنید و در نهایت، پتانسیل کامل خود را آزاد کنید. با اعتماد به نفس و تمرین ذهنآگاهی، میتوانید هر چالشی را در مسیر خود با موفقیت پشت سر بگذارید و به بالاترین سطح عملکرد دست یابید.
به لحظه حال تمرکز کنید. در طول روز، ما توسط انواع مختلفی از محرکها حواسپرت میشویم، اما وقتی که تمرکز خود را محدود کرده و بر روی بدن، تنفس و خود درونیتان متمرکز شوید، میتوانید پتانسیل کامل خود را آزاد کنید و با سطوح بالاتری از آگاهی ارتباط برقرار کنید. ذهنآگاهی کلید دستیابی به بالاترین سطح عملکرد شماس؛. چه در میدان ورزش و چه در زندگی روزمره.








عالی